خانه » پیشنهاد سردبیر » بررسی شخصیت «آیت الله طالقانی» به مناسبت سالروز درگذشت وی/ابوذر انقلاب

بررسی شخصیت «آیت الله طالقانی» به مناسبت سالروز درگذشت وی/ابوذر انقلاب

دوشنبه ۲۰ شهریور ۹۶    شماره ۶۷۶

***

وقایع استان

مهرداد یاری

***

سال ۱۲۸۹ در گلیرد طالقان به دنیا آمد، پدرش ابوالحسن طالقانی فردی روحانی و علمی بود. در دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت به حمایت از دکتر مصدق پرداخت و بعد از کودتای ۲۸مرداد و سقوط دکتر مصدق به همراه جمع زیادی از طرفداران دکتر به نهضت مقاومت ملی پیوست، بعدها وقتی فعالیت این نهضت نیز متوقف شد سراغ جبهه ی ملی رفت که مجدد کار خود را آغاز کرده بودند. به شورای مرکزی جبهه راه یافت و در نهایت به خواست خود رسید و توانست با کمک دوستان نزدیکش نهضت آزادی ایران را بر اساس عقاید ملی- مذهبی تشکیل دهد. او چندبار به علت فعالیت های سیاسی اش زندانی و یک بار هم تبعید شد. جالب است بدانید در تشکیل سازمان مجاهدین خلق نقش بسیار موثری داشت و با بنیان گذاران آن سازمان به ویژه محمد حنیف نژاد بسیار نزدیک و هم فکر بود. صد البته که این سازمان قبل و بعد از انقلاب دو شکل متفاوت داشت و تصویر این سازمان قبل از انقلاب نسبت به تصویر زشت آن بعد از انقلاب شباهت کمی داشت.
آیت الله محمود طالقانی از رهبران انقلاب اسلامی ایران بود و بعد از ترور مرتضی مطهری، ریاست شورای انقلاب را بر عهده گرفت. وی در اواخر عمر از طرف امام (ره) به عنوان امام جمعه ی تهران معرفی گردید. این شخصیت خاص تنها یک ماه پس از وارد شدن به مجلس خبرگان به علت ایست قلبی درگذشت.
خورخه لوئیز بورخس ( نویسنده فقید آرژانتینی ) می گوید: «هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند برای ماندگار شدن تلاش کند، این تاریخ است کـــه بخش های مختلف خودش را انتخاب می کند.» و این یعنی زمانی که ابوالحسن طالقانی پدر محمود تصمیم می گیرد برای ترویج اسلام با دوستش عباسقلی بازرگان پدر مهدی همکاری کند تاریخ انتخاب کرده است که آیت الله طالقانی قبل از تولد بهترین دوستش را به دست آورد دوستی ای که تا انتهای زندگی شان ادامه یافت. آن دوست کسی نبود جز مهندس مهدی بازرگان، این دوستی به قدری در تاریخ معاصر ایران تاثیر گذار است که هیچ گاه نمی توان این تاریخ را بدون حضور این دو نفر بازگو کرد .
ویژگی بارزی که این دوستی داشت ایجاد یک دوستی بر پایه ی تفکرات ملی- مذهبی بود که تا پایان عمر با موفقیت پیش رفت اما متاسفانه بر خلاف این دو نفر در هیچ دوره ای این دو جبهه نتوانستند خیلی همدیگر را تحمل کنند. آیت الله طالقانی از هواداران جدی دکتر مصدق بود و به همین علت به جبهه ی ملی و نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران پیوست.
البته وی همیشه با گروه های مذهبی از جمله آیت الله کاشانی و فدائیان اسلام نیز رابطه ی بسیار خوب و نزدیکی داشت. او برای حفظ ملی گراها و مذهبیون در یک مسیر بسیار تلاش کرد و در این باره مدام با دکتر مصدق، دکتر فاطمی، آیت الله کاشانی و شهید نواب صفوی صحبت می کرد اما متاسفانه دلایل اختلاف برای هر دو جناح بسیار مهم و غیر قابل گذشت بود چرا که مذهبیون خواسته هایی چون عدم حمایت از حزب توده، اجباری شدن حجاب و تعطیل کردن خانه های فساد و… را داشتند اما دکتر مصدق و دکتر فاطمی این ها را خلاف منافع ملی دانسته وبه حزب توده نیز فضا می دادند، کار به جایی رسید که دکتر فاطمی دستور دستگیری شهید نواب صفوی و عده ای از سران فدائیان اسلام را داد و فدائیان اسلام نیز دست به ترور دکتر فاطمی زدند که نافرجام بود. خواندن خاطرات محمد مهدی عبد خدایی مامور ترور دکتر فاطمی که در آن زمان ۱۵سال داشته است در این رابطه بسیار می تواند جذاب باشد، او در خاطرات خود راجع به آیت الله طالقانی چنین می نویسد : « وی همواره سعی می کرد نیروهای ملی و مذهبی را به همدیگر نزدیک کند تا همه با هم با استعمار مبارزه کنند، وی با تمام اضلاع نهضت ملی رابطه داشت از جمله با دکتر مصدق اما هرگز یادم نمی آید از ایشان دفاع بی چون و چرا کرده باشد.» در جایی دیگر اشاره می کند که «وی با آیت الله کاشانی رابطه ی خوبی داشت و حتی بعد از کودتای ۲۸ مرداد که همه به ویژه ملیون آقای کاشانی را تنها گذاشتند آیت الله طالقانی همواره به دیدن وی می رفت.» و هم چنین می گوید : «به نظر من مهم ترین ویژگی وی صداقت کم نظیرشان بود.
وی واقعیت های تاریخی را همان گونه که دیده بود نقل می کرد و برای خوشامد این و آن تغییرشان نمی داد.» خاطرات عبد خدایی برای کسانی که علاقه مند به دانستن روابط میان فدائیان اسلام، دکتر مصدق و نهضت ملی شدن نفت هستند می تواند جالب و خواندنی باشد. هرچند که بقیه احزاب از روابط آیت الله طالقانی با فدائیان اسلام به گونه ای دیگر صحبت می کنند .
بعد از کودتای ۲۸ مرداد وی در مسیر خود ماند و با نهضت مقاومت ملی و بعد با از سرگیری فعالیت جبهه ی ملی باز هم به آن پیوست و تا عضویت در شورای مرکزی جبهه ملی پیش رفت اما در سال۱۳۴۰به همراه مهندس بازرگان و یدالله سحابی به تشکیل نهضت آزادی ایران دست زد و تا پایان عمر در این نهضت ماند. علت اصلی تشکیل این نهضت به وجود آمدن اختلاف با جبهه ی ملی بود، جالب است که دکتر مصدق نیز تشکیل این نهضت را تایید می کند. لازم به ذکر است که بند چهــارم مرام نامه ی این نهضت مختصرا به این گونه است که مصدقی هستیم و مصدق را خادم بزرگ افتخارات ایران و شرق می دانیم و یگانه رئیس دولتی که مفهوم واقعی دولت را بفهماند، از خدا می خواهیم پیمان ما با او و با شما پیوسته بر قرار بوده در راه حق و خدمت به ایران هم گام و مقتضی اهرام باشیم .
این نهضت بعد از تشکیل مورد استقبال گسترده مردم به ویژه دانشجویان قرار گرفت. در بهمن ۱۳۴۱ این نهضت با انتشار بیانیه ای به محکوم ساختن انقلاب سفید ( کودتای علیه دکتر مصدق ) پرداخت که در پی این اقدام رهبران نهضت از جمله سید محمود طالقانی و مهدی بازرگان بازداشت شدند. از فعالیت حزب جلوگیری شد و آن را غیر قانونی اعلام کردند، اما با این کار نهضت وارد فاز جدیدی شد چرا که فعالیت آن در خارج از کشور توسط افرادی چون علی شریعتی، مصطفی چمران و ابراهیم یزدی تا آستانه انقلاب اسلامی ادامه یافت .
دکتر شریعتی در اواسط دهه ی چهل به ایران بازگشت و با سخنرانی هایش در دانشگاه و حسینیه ارشاد بذر انقلاب اسلامی را در سراسر ایران پاشید تا این گونه جور هم فکران در بندش را بکشد .
آیت الله طالقانی سال ۱۳۴۲در قیام مردمی ۱۵خرداد شرکت کرد و در اعلامیه ای معروف و مهیج و افشا کننده به نام دیکتاتور خون می ریزد باز هم دستگیر و این بار سران نهضت آزادی به ۱۰سال تبعید محکوم شدند. در این حکم آیت الله طالقانی به زابل و مهندس بازرگان به برازجان تبعید شدند که بعدها محل تبعید آیت الله طالقانی به بافت کرمان تغییر یافت. البته مدت محکومیت نیز کاهش یافت و بعد از آزادی از زندان تنها یک سال و نیم تبعید و اواسط سال ۱۳۴۶آزاد شد.
آیت الله طالقانی به واسطه دوستی و هم نظری که با محمد حنیف نژاد داشت همواره از او حمایت می کرد به نحوی که گفته می شود وی در تشکیل این سازمان نقش بسیار موثری داشته است و حتی آخرین دستگیری وی در سال ۱۳۵۴داشتن ارتباط با این سازمان از سوی ساواک اعلام شد.
طالقانی در آبان ماه ۱۳۵۷یعنی ۳ماه پیش از انقلاب اسلامی از زندان آزاد شد که البته دولت پهلوی به علت کاستن از فشار انقلابیون دست به این کار زد. او که به علت خستگی و کهولت سن قصد استراحت و دوری کردن از سیاست را داشت با دریافت نامه ای از سوی امام مبنی براینکه تمام احزاب و گروه ها نسبت به وی اعتماد و علاقه دارند وی در عرصه بماند و همگان را در یک مسیر واحد و منسجم حفظ کند که همین هم شد و آیت الله طالقانی جمیع مردم را به خیابان ها کشاند و شد آن چه باید می شد .
وی پس از انقلاب بر مزار دکتر مصدق رفت و به ایراد سخنرانی پرداخت. این کار را در مورد دکتر شریعتی هم انجام داد. آیت الله طالقانی به علت تبلیغات مذهبی شان نیز طرفداران بسیار زیادی داشت و همواره با نگاهی نو این را عرضه می کردند. کتاب های وی به خصوص دوکتاب پرتوی از قرآن و اسلام و مالکیت بسیار به موقع به چاپ می رسیدند چرا که اغلب اوقات این مارکسیست ها و کمونیست ها بودند که تلاش می کردند مسلمان ها را به چالش بکشند. آیت الله طالقانی هیچ گاه اجازه نداد دست اسلام گراها در برابر دیگر تفکرات خالی بماند و بسیار کوشید تا به همه نشان دهد اسلام دین دموکراسی است .
محبوبیت آیت الله طالقانی یک واقعیت بود که او در تمام طول فعالیت های سیــاسی و مذهبی اش به واسطه ی رعایت کردن اصل انصاف و داشتن نگاهی بی طرفانه و خارج از جانب داری به دست آورد. او مردی برای تمام احزاب و تمام گروه های مخالف بود. اگر تمام گروه های موافق و مخالف با نظام جمهوری اسلامی را مورد سنجش قرار دهید مورد این شخصیت عقیده ای جز احترام و اعتماد نخواهید یافت. بررسی زوایای مختلف آیت الله طالقانی که از نگاه امام خمینی (ره) به ابوذر زمانه معروف شده بود هیچ گاه در یک گزارش نمی گنجند و ما هر چه گفتیم تنها سعی کردیم نکات تازه ای باشند از بعضی برهه های زندگی وی.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.