شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۴۸۹
آقای استاندار لطفا بخوانید
اندر مصائب کتابخانه و کتابدار در هفته کتاب
عسگر اکبری
از سال ۱۳۷۲ روز ۲۴ آبان بهعنوان روز کتاب، کتابخوانی و کتابدار نامگذاری شد و به مرور زمان به هفته کتاب گسترش یافت. از آن تاریخ هر ساله مراسم هفته کتاب، کتابخوانی و کتابدار با شکوه هرچه تمامتر برگزار و از عوامل نشر، اهل فرهنگ و پژوهشگران تجلیل شده است و اکنون نوبت گرامیداشت بیستو نهمین هفته کتاب، کتابخوانی و کتابدار رسیده است.
هفته کتاب در استان مرکزی
نگاه اجمالی به برگزاری هفته کتاب و کتابخوانی در استان نشان میدهد که مراسم هفته کتاب هر ساله با شور و شعف فراوان برگزار شده و از دستاندرکاران کتاب گرفته تا شهرداران خوشحساب تجلیل بهعمل آمده و کتابدار هم در حد ارجگذاری تشریفاتی و شعاری بهرهمند شده است. گرچه به رسم معمول هفته کتاب همانند دیگر مناسبتها باید به گردهمایی، تعریف و تمجید ختم شود ولی شاید خالی از لطف نباشد برخلاف گذشته، اندکی در باب مصائب کتابخانه و کتابدار سخن به میان آید. امروزه بر کسی پوشیده نیست که کتابخانه نهادی اجتماعی است که با کمک نیروهای آموزش دیده سهم بسزایی در توسعه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و علمی جامعه ایفا میکند و جایگاه بیبدیلی در حفظ آثار و توسعه پایدار فرهنگ، آموزش غیررسمی و حافظه جامعه دارد.از انواع کتابخانه؛ بهویژه کتابخانههای عمومی در طول مراحل مختلف زندگی انسان نیازهایی از قبیل: «دانش و اطلاعات»، «توسعه و آموزش»، «هنر و فرهنگ»، «خواندن و ادبیات»، «تفریح و سرگرمی»، «کاهش انزوای اجتماعی یا ایجاد مشارکت اجتماعی»، «بهداشت» و «آموزش مادامالعمر» را همانند دیگر نیازهای حیاتی و ضروری چون امنیت، سلامتی، خوردن و خوابیدن برآورده کرده است. بطوری که سیاستگذاری اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در حیطه وظیفه کتابخانه عمومی تعریف شده که ناظر بر وظیفه اثرگذاری اجتماعی آن دارد (غفاریقدیر و شقاقی، ۱۳۸۹، ۸).
هفته کتاب، هفته تجلیل از متولی کتابخانه است که شاکله اصلی عوامل نشر و فرهنگ جامعه را تشکیل میدهد، اما معمولاً در تنور گرم دادهپردازی آمارها و دادههای توصیفی از قبیل تعداد کتب امانی، تعداد مراجعهکننده، تعداد کتب خوانده شده، تعداد جلد کتاب تهیه شده و… گم میشود. درحالی که باید سخن از بایدها و نبایدهای تخصصی بهمیان میآمد. به اهداف و کارکردها پرداخته میشد. به موضوع اصلی کتابداری که پایههای نهاد اجتماعی کتابخانه را شکل میدهد و به جایگاه کتابدار که متولی کتابخانه است پرداخته میشد، به ارائه آمار خلاصه میشود. البته خود کتابدار هم بخشی از این جریان است و آمارها را خود او فراهم میآورد. لذا نباید بیانصافی کرد و هفته کتاب و کتابخوانی را عامل نپرداختن به موضوعات اصلی دانست. هفته کتاب و کتابخوانی هم مانند یکی از ۵۲ هفته سال است، فقط با این تفاوت که قرار بوده به کتابخانه که عالیترین نماد فرهنگی جامعه است و به کتابدار که نامش بر گرفته از آن است، شأن و منزلت ببخشد اما… .
مدیریت ارشد استانی
باید توجه داشت که موضوع کتاب و کتابخوانی و در کل، مقوله فرهنگ در حیطه تصمیمگیری و تصمیمسازی مدیریت کلان استانی میباشد. اینکه کتابخانه بهعنوان نگین فرهنگی جامعه از چه جایگاهی برخوردار باشد، چقدر بهآن بها داده شود و یا میزان انتظارات از آن در چه حد باشد، بهیقین از سیاستهای کلان مدیریت استانی میباشد که سیاستگذاران، مسیر را برای آن ریلگذاری و ترسیم میکنند. اما آنچه که تاکنون سیاستگذاران استانی برای کتابخانهها ترسیم نمودهاند، مسیری هموار برای کتابخانهها اعم از آموزشگاهی، دانشگاهی، تخصصی و عمومی نبوده است. متأسفانه در این ریلگذاری کتابدار به حاشیه رانده شده و تخصص کتابداری الزامش را از دست داده است.
مبین این واقعیت، بررسی وضعیت مدیریت اداره امور کتابخانههای عمومی استان است که بزرگترین و بااهمیتترین نماد فرهنگی؛ با بیش از ۱۷۰ نفر نیروی کتابدار و ۷۳ باب کتابخانه از زمان تفکیک از وزارت ارشاد اسلامی تاکنون میباشد.
براساس جدول فوق:
الف) بعد از دوره سرپرستی نفر اول که از اواخر سال ۱۳۹۳ شروع شد با ایجاد تزلزل در انتخاب مدیرکل میانگین مدت خدمت مدیران به حدود ۱۲ ماه کاهش یافته است.
ب) دقیقاً به موازات انتخاب هر مدیرکل یک سرپرست انتخاب شده است و طی عمر ۱۷ ساله اداره امور کتابخانههای عمومی حدود ۳۰ ماه کتابخانهها با سرپرست اداره شدهاند.
ج) در طی ۱۷ سال گذشته هیچ یک از مدیران کل یا سرپرستان با مدرک مرتبط با کتابداری معرفی نشدند. این در حالی است که کتابخانه با نام کتابدار شناخته میشود و نیک و بد آن به پای او نوشته میشود. مگر مدیریت کتابخانه، مدیریت یک مرکز تخصصی نیست؟ مگر کتابداری شغل تخصصی نیست؟ مگر کتابدار متخصص نیست؟ پس چرا در این چند سال از کتابدار متخصص در مدیریت کتابخانهها استفاده نشده است؟
در مصداق حکایت کتابدار مَثل «آش نخورده و دهن سوخته» شده است. از سویی، از طرف مدیریت کلان نادیده گرفته میشود و از طرف دیگر، جامعه کتابدار را مسئول مطالعه و کتابخوانی میداند و در رسانهها، شبکههای اجتماعی و محافل عمومی هجمه سنگینی را بخاطر پایین بودن سرانه مطالعه، ضعف و کم کاری کتابخانهها، بیبرنامگی و عدم پاسخگویی به نیازهای مخاطبین نثار او میکنند. اما واقعاً کتابدار در کجای این ماجرا قرار دارد؟ آیا حق کتابدار این است؟
بهنظر میرسد که وقت آن رسیده باشد تا مدیریت کلان استانی با سعهصدر به موضوع کتابخانه و کتابدار بپردازد و مقوله فرهنگ و کارکرد اجتماعی کتابخانهها را مورد بازبینی مجدد قرار دهد. شایسته است که سیاستگذاران استانی کتابخانه را مرکزی تخصصی بدانند و بر مدیریت تخصصی آن تأکید نمایند. بهیقین مدیریت ارشد به عالمپرور و نخبهپرور بودن استان مرکزی باور دارند و همچنین تأیید میکنند که استان مرکزی بزرگترین مرکز دانشگاهی منطقه میباشد و در پرورش نیروی علمی و تخصصی سرآمد میباشد. حال این سؤال مطرح میشود که این چه حکایتی است، استانی که مرکز پرورش نیروی علمی و دانشگاهی است، برای اداره با اهمیتترین و بزرگترین مرکز فرهنگیاش باید خارج از استان نیرو جذب کند یا بهمدت طولانی مدیریت کتابخانه با همه مشکلات با سرپرست اداره شود؟
درحالی که استان با بیش از ۲۰۰ نفر نیروی متخصص و متعهد کتابداری، از کاردانی گرفته تا دکترای تخصصی، با انواع گرایشها از توانمندی غنی برخوردار است و این پتانسیل در وجود تکتک افراد نهفته است تا مدیریت انواع کتابخانهها اعم از دانشگاهی، آموزشگاهی، تخصصی و عمومی را بر عهده بگیرند.
امید است در هفته کتاب و کتابخوانی، مدیریت استان به کارکرد نهاد اجتماعی کتابخانه التفات بیشتری نماید و در راستای شعار شایستهسالاری و تخصصگرایی دولت سیزدهم بهجای گروهسالاری و فامیلسالاری به مدیریت حرفهای اعتماد نموده، امور تخصصی کتابخانه- سمبل فرهنگی- را به اهل فن بسپارد.با امید به روزی که کتابدار بتواند در جایگاه واقعی خویش با مسئولیتپذیری، پاسخگوی مطالبات جامعه فرهیخته باشد.
منابع: سایت کتابخانههای عمومی استان مرکزی https://markazi.iranpl.ir/portal/home، ۲۱/۸/۱۴۰۰٫
غفاریقدیر، جلال؛ شقاقی، مهدی (۱۳۸۹). کتابخانههای عمومی و تحلیل کارکردهای اجتماعی آن بهعنوان نهاد ارتباطی- رسانهای. تحقیقات اطلاعسانی و کتابخانههای عمومی، ۱۶(۳)، ۵-۳۸٫
صد البته نیروهای با تجربه کتابخانه های عمومی که سالها با عموم مردم تعامل داشته نیازها و کاستی ها را لمس کرده و نقاط ضعف و قوت و چالش های قانونی را آگاه است توانایی اداره کتابخانه ها را دارند نه صرفا تعدای از دکترای کتابداری که ارتباطی با عموم مردم نداشته و صرفا مسئول کتابخانه دانشگاهی بوده و یا فقط تدریس کرده اند و تصور می کنند تحصیلات تخصصی کتابدار گره گشای مشکلات کتابخانه ها ست . امروزه در تمام دنیا تخصص صرف کتابداری مشکل گشای کتابخانه های عمومی نیست کتابخانه های عمومی پایگاه فرهنگی اجتماعی هستند که قطعا در توان و تجربه کارکنان با سابقه مجموعه کتابخانه های عمومی است که تجربیات امور اجتماعی فرهنگی و تعامل با کودک پیش دبستانی تا افراد سالخورده آرند و نیازهای آنها را نی شناسند و تحصیلات آنها نی تواند روان شناسی ادبیات و علوم اجتماعی و….هم داشته باشند .