شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۷ شماره ۱۰۴۳
***
بخش دوم/ فصل اول
***
مهدی لعل بار/ نویسنده:
موقعیت جغرافیایی
نیمور شهری تاریخی است که در جنوب شرقی استان مرکزی و بخش مرکزی شهرستان محلات قرار دارد. نیمور در ۲۵۰ کیلومتری جنوب تهران و ۱۱ کیلو متری جنوب محلات و بر سر جاده مواسلاتی دلیجان به محلات و در طول جغرافیایی ۵۰° ۳۴′ ۱۸٫۱۲″ شرقی و عرض جغرافیایی۳۳° ۵۳′ ۴٫۹۲″ شمالی و ارتفاع ۱۵۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد.
نیمور در بخشی از خاک ایران که به نام تیمره، جبال، عراق عجم و هم اکنون استان مرکزی خوانده میشود قرار گرفته است. در کتاب تاریخ سیاسی اجتماعی خمین نوشته محمدعلی آیت میخوانیم: « محل اصلی سنگ نگارهها را میتوان با تیمرۀ کهن و تاریخی منطبق دانست، منطقهای که امروزه بخش شمالی استان اصفهان و بخش جنوبی استان مرکزی را تشکیل میدهد. این منطقه در زمان ساسانیان محدوده وسیعی شامل نیمه شمالی استان اصفهان تا دریاچه قم بوده است. در قرون اولیه اسلامی تیمرۀ کوچکتر شده و شامل شهرستانهای فعلی خمین، گلپایگان، خوانسار، دلیجان، نیم ور و محلات شده است.»
در شمال نیمور رودخانۀ لعل بار قرار دارد که عامل به وجود آمدن شهر بوده و از کوهستان های استان لرستان، خوانسار وگلپایگان سرچشمه گرفته و شاخههای اصلی غرقاب و دربند و شاخهای نیز در خمین به آن افزوده شده و با عبور از جنوب شهر محلات به نیمور میرسد. سپس مسیر رودخانه تا دریاچه مسیله قم ادامه مییابد.
در همین بخش و در کنار رودخانه و دشت کشاورزی، بافت قدیمیتر شهر با کوچهها و محلههای پیچ در پیچ و در جنوب بافت جدید شهری با کوچهها و خیابانهای منظم قرار دارد. حد فاصل این دو بخش خیابان اصلی شهر و راه ارتباطی بین دلیجان ومحلات تا خمین قرار دارد، هر چند به نظر میرسد در سال های اخیر با ساخت و سازهای صورت گرفته این ترکیب در حال همگن شدن میباشد. بافت قدیمی درقسمت شمالی درکنار دشت وسیع کشاورزی واقع شده وآثار باستانی، خانههای قدیمی و بناهای تاریخی نیمور در آن بخش قرار دارند. در بین بافت قدیم و جدید میدان امام حسین (ع) وجود دارد که مرکز شهر به حساب میآید.
در ابتدای راه ورودی از سمت محلات نیز یک میدان وجود دارد که سنگی بزرگ و بلند به شکل مستطیل ایستاده در وسط آن قرار دارد و به میدان سنگی معروف است که نمادی از کار مردمان این شهر در معادن سنگ میباشد.
روستاهای لریجان، نخجیروان، آتشکوه وگلچشمه در اطراف این شهر قرار دارند. باقرآباد در حدود دوکیلومتری نیمور با جمعیت ۱۴۰۳ نفردر جاده بین نیمور و محلات قرار دارد که در سال ۱۳۸۹ با نیمور ادغام گردید و تا قبل از آن به صورت یک روستای مستقل بود.
تا قبل از سال ۱۳۵۹ شهر نیمور به صورت یک روستا بوده و در سال ۱۳۵۹ با مجوز وزارت کشور به استناد موافقت نامۀ شماره ۱۷۵۱۶/۱/۳۴/۱۱۲ تاریخ ۱۳۵۹/۱/۹ به شهر تبدیل و در خرداد همان سال با پشتکار چند نفر از اهالی علی الخصوص شهید علی اسفندیاری، شهرداری نیمور تأسیس میگردد. در همان سال به شهید علی اسفندیاری پیشنهاد میشود که مسئولیت شهرداری را به عنوان شهردار بپذیرد ولی ایشان به دلیل احساس وظیفۀ حضور در جبهههای جنگ تحمیلی و دفاع از خاک کشور، از پذیرفتن این سمت امتناع میورزند. شهرداری نیمورکار خود را با آقای صمد شیر شاهی به عنوان اولین شهردار به همراه دوکارمند آغاز کرد.
در سال ۱۳۸۹ با الحاق روستای باقرآباد به شهر نیمور محدوده شهری افزایش یافت و در حال حاضر شهر نیمور محدودهای با وسعت ۵۹۴ هکتار را شامل میشود. محدوده فعلی شهر نیمور از سمت شمال محدود به رودخانۀ لعل بار حد فاصل پل باقرآباد تا محمدآباد میباشد. از سمت شرق نیز تا ابتدای جاده محمدآباد و در سمت جنوب شرقی از روستای آتشکوه و تا عباسآباد در غرب ادامه دارد. قسمت جنوبی شهر نیمور به طور کلی کوهستانی است. در این قسمت رودهای کوچک و فصلی جریان دارند و کشاورزی به واسطه این آبها انجام میگیرد و به همین جهت به صورت پراکنده در قسمت های مختلف، مزارعی به چشم میخوردند. منطقۀ آب بالا و زرد قلعه و … در این قسمت قرار دارند.
در سمت شمال و مجاور رودخانه، دشت نیمور با وسعت حدود ۵۰۰ هکتار قرار دارد که محل امرار معاش اهالی از گذشتههای دور بوده است. در غرب نیمور معدن عباسآباد، و در جنوب شرقی معدن آتشکوه، از مهمترین معادن تروارتن ایران و حتی جهان قرار دارند. همچنین تعداد دیگری معدن نیز در اطراف به چشم میخوردند.
محله ها و خیابان ها
این شهر از زمان پیشینیان دارای هفت محلۀ اصلی به نامهای پانخل، پاچنار، کوچه بالاکوه، دروازه، درآبانبار، کوچه قرچهقینیها(قلعۀ نایبی)، وکوچه درحمام بوده است. چاله قنات، باغ شاه، کوچه باغ، کوچه جمشیدی، رَزگاه (رزم گاه)،کوچه صحرا، پاکمر، سوراخه، باغ وزیر، باغ شاه، آسیاب، در اروسی، پاکفترخون، چال هندق (خندق)، چاله غازون(زمینی است در سمت جنوب غربی کوه کمر که محل نگهداری غازها بوده است و به چاله غازون معروف بوده است)، بالاکوه، ولاستون، سه راه کورون (مورون)، کوچه باغ، تولوستان (قلمستان)، کوچه غیبی، شاجوب و در قوا خونه (قهوه خانه) از جمله دیگر کوچهها و محلهای قدیمی هستند. با گسترش شهر و توسعه آن و ایجاد بافت منظم شهری بخصوص در قسمت جنوب، کوچهها و خیابانهای منظم ایجاد شد. خیابان امام خمینی(ع) نیز که اکنون محور اصلی ارتباطی محلات و دلیجان است به مانند کمربندی، قسمت شمالی و جنوبی شهر را از هم جدا کرده است. خیابان های ۱۷ شهریور در بخش شمالی شهر و بلوار امام علی(ع)، خیابانهای بوعلی سینا، دانش و طالقانی از جمله خیابانهای اصلی بخش جنوبی هستند.
یکی از مکان های بسیار خاطره انگیز برای مردم این شهر که اتفاقات زیادی را در دل خود جای داده است محلۀ پاچنار است. تا همین چند سال پیش این میدان تاریخی، تقریباً مرکز آبادی به حساب میآمد و ویژگی های خاصی داشته و نقش اجتماعی آن بسیار پر رنگ بود.
نام آن برگرفته از یک درخت چنار بسیار قدیمی بود که سن آن را کسی به درستی نمیداند ولی برخی قدمت آن را تا دویست سال هم حدس میزنندکه در ضلع غربی میدان قرار داشت. درخت چنار به قدری تنومند بود که طبق نقل قولها تا بیست نفر هم میتوانستند دور تا دور آن بنشینند و به همین منظور از ریشه و تنه خود درخت در دور آن به عنوان نیمکت استفاده میکردند و همیشه تعدادی از اهالی به ویژه سالخوردگان در آنجا حضور داشتند. برخی نقل میکنند که دو بار با فاصلۀ زمانی زیادی، آتش گرفته ولی همچنان پابرجا بود.
وجود آسیاب مرحوم مشت نعمتالله کاکایی، قصابی مرحوم محمدرضا اشرفی، حلوایی مرحوم اوستا مسلم، قهوهخانۀ آقا حسن، نجاری مرحوم صولت، نانوایی مرتضی دلیجانی، بقالی مرحوم مشهدی حسینعلی عابدینی، سلمانی اوستا غلامرضا که شبها وسایل خود را داخل حفرۀ درخت چنار میگذاشت و وجود درب شرقی مسجد، تا نیم قرن پیش به این میدان رونق و شکوه خاصی میداد.
یک حوض بسیار زیبا و با صفا به شکل هشت ضلعی یا بیشتر به قطر حدودی ۵ متر نیز در کنار این درخت و نزدیک به درب جنوبی مسجد جامع قرار داشت که برای وضو گرفتن استفاده میشد.
اجرای بخشی از مراسم تعزیهخوانی در ماه محرم، انجام برخی بازی ها و بازدید اقوام و دوستان در ایام نوروز، اجرای آئین بیلگردانی و اتفاقات دیگر، نقش این محله و تاثیر آن را بر مسائل فرهنگی و اجتماعی بسیار خاطره انگیز و ماندگار میکند.