خانه » جدیدترین » آن روز سیاه

آن روز سیاه

دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۶۱۰

روایت مراسم روز خبرنگار که در آن خبرنگاران به جای تقدیر، تحقیر شدند

سال های سال است که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی نتوانسته مراسمی درخور برای خبرنگاران برگزار کند، نتوانسته حتی یک کنداکتور مناسب بچیند تا ساعاتی اهالی رسانه که غیر غم نان، غرغر مسئولان و مدیران همراهشان است یادشان برود چه شغل سختی دارند

عباس لعل بار: مردادماه برای ما اهالی رسانه از اهمیت خاصی برخوردار است. برای ما که سال های سال است در حوزه مطبوعات و خبر کار می کنیم شاید این ماه تنها فرصت برای دیده شدن باشد؛ ماهی که روز خبرنگار در آن قرار دارد. اما این خیال ماست؛ راستش را بخواهید هیچ کس یاد ما نیست جز متولی امر رسانه یعنی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، این اداره متبوع همیشه در این ماه و در روز خبرنگار سنگ تمـام گذاشته و ضرب المثل «هر سال دریغ از پارسال» را عملی می کند.
بعد از چند سال برگزار نشدن مراسم روز خبرنگار همه ما اهالی رسانه فکر می کردیم قرار است حالا که کرونا فروکش کرده، حالا که می شود با خیالی امن تر دور هم نشست و گفت و شنید به مراسمی دعوت خواهیم شد پر از یاد و خاطره خوش در ذهنمان. ولی زهی خیال باطل و فکر محال. سال های سال است که هنوز اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی نتوانسته مراسم درخور برای خبرنگاران برگزار کند. نتوانسته حتی یک کنداکتور مناسب بچیند تا ساعاتی اهالی رسانه که غیر غم نان، غر غر مسئولان و همه شهر همراهشان است یادشان برود چه شغل سختی دارند و باز زیرلب نگویند چه غلطی کردم وارد این حوزه شدم که حتی اینجا هم لایق کمی تقدیر نبودم.
از مراسم های مشعشع سال های گذشته که بگذریم می رسیم به مراسم روز خبرنگار امسال که روز پنجشنبه هفته گذشته در فرهنگسرای شهر برگزار شد البته بی انصافی است که نگوییم این مراسم مشعشع ترینشان در چند سال اخیر بود. یک ماه پیش اداره کل ارشاد از تمامی دفاتر خواست که اسامی خبرنگارانشان را به این اداره اعلام کند و همان بساط همیشگی نزدیک به روز خبرنگار پهن شد و باز اسم و فامیل و لیست ها رد و بدل شد. مانده بودیم که حالا این اســامی را بــــرای چه می خواهند برای هدیه روز خبرنگار؟ این همه لیست و دقت و امنیت برای آن مبلغ ناچیز که در ده سال گذشته هیچ ضریب تورمی به آن نخورده و از وقتی یاد داریم یک مبلغ مشخصی بوده است. در پرانتز باید گفت کاش کارشناسان اقتصاد این مملکت بیایند و رمز این موفقیت که در طی این سال ها چطور این مبلغ ثابت مانده را از متولیان امر بپرسند و به کار ببرند بلکه مملکت از این تغییر لحظه ای تورم در امان باشد. از عجایب این ماجرا که بگذریم می رسیم به خود مراسم روز خبرنگار. دروغ نیست اگر بگوییم ما خبرنگارها تنها برای این مراسم و برنامه اضطراب نداریم و سرخوش عطر و ادکلن زده، اتو کشیده و مرتب می رویم بنشینیم در مراسمی که به نام ماست و قرار نیست همه اش حواسمان پی مخابره خبرش باشد. هی نشستیم منتظر، چشم به راه، چشم به راه که حالا این مراسم روز خبرنگار بالاخره امسال برگزار می شود یا نه؟ به قول این قدیمی ها عار و دردمان نمی شود که برایمان فرش قرمز ننداخته اند. این خاصیت ما خبرنگاران است انگار. هر چند انتظار داشتیم مراسم را برایمان قبل از روزهای عاشورا و تاسوعای حسینی برگزار کنند زیرا حرمت این ماه برای ما بزرگ است و عزیز اما موکول شد به روزهای بعد. بالاخره صدایمان زدند گفتند پنجشنبه بیایید فرهنگسرای شهر برایتان مراسم گرفته ایم. دوباره عطر زدیم. لباس هایمان را اتو کردیم، رفتیم ببینیم چه کار کرده اند برایمان، هرچند برایمان قابل حدس بود فقط دلخوش بودیم شاید مدیر جدید فرهنگ و ارشاد استان که به هرحال ذائقه ای دارد هنری و قشنگ حرف می زند کاری کرده باشد متفاوت؛ اما توقعی بیجا بود. گویا باز هم اداره ارشاد رفته بود سراغ ارگان ها که بیایید کمک کنید ما یک مراسمی بگیریم برای این خبرنگاران حالا این میان گویا شهرداری می خواسته برای خبرنگاران حوزه شهری مراسم بگیرد ارشاد هم رفته گفته من هم بازی، تازه باز استانداری و سپاه و بسیج رسانه هم انگار کمک آورده است. حکایت همسایه ها یاری کنید تا من شوهرداری کنم بود انگار. نشد این اداره کل فرهنگ و ارشاد که هیچ وقت خدا پول ندارد و صدای خوردن کفگیرش به ته دیگ در تمام ادوار و تمام دولت ها همیشه بلند است یک فکری برای این مرداد بکند، هر چند ما از مدیران این دولت انتظار دیگری داشتیم. آقای مدیرکل ارشاد شما که می دانید ۱۷ مرداد روز خبرنگار است و به رسم گذشته یک مراسم نمادین برگزار می شود حتی شده یک ماه بعد. چرا از همان اول سال با ارگان های مورد نظر مذاکره نمی کنید تا یک مراسم شایسته برگزار شود. قبول پول نـدارید، می پذیریم، به کمک ارگان های دیگر نیاز دارید می پذیریم. سلیقه چه؟ آن را هم ندارید، نمی توانید یک کنداکتور بچینید که همه اش تکرار و تکرار نباشد. در این مراسم جز پرچانگی چیزی ندیدیم که ندیدیم. چقدر شما مسئولان خوشتان می آید سخنرانی کنید. چقدر تریبون را دوست دارید حالا آن بالا می روید بروید چرا اینقدر پر از طعنه و توهین حرف می زنید. چرا یکباره این خبرنگاران مفلوک چسبیده به صندلی های فرهنگسرای شهر را می گیرید به باد سرزنش. آقای شهردار متشکریم که برایمان مراسمی پربار گرفتید ولی بیاید بگویید خبرنگاران کجا مردم را ناامید کرده اند؟ یک چرخی میان مردم بزنید می بینید که به ناامیدی موروثی دچار شده اند و با دایره و تمبک هم حالشان خوب نمی شود. مگرمسئول خوش کردن و ناخوش کردن مردم خبرنگاران هستند. ما که فقط انعکاس عملکرد شماییم و پیام رسان خواست آن ها به شما. کمی غور کنید شاید کنار ما یکی دوتا دلیل ناامیدی دیگر هم پیداکنید. حالا درست است ما ساکت نشستیم و هر که را خودتان خواستید بردید ردیف جلو نشاندید و بردید آن بالا حرف زد و ما کف زدیم برایش و گوش کردیم؛ اما دیگر این حرف ها را تحویلمان ندهید. اینکه به تعدادی از رسانه ها با مواضع خاص مجال ندادید در این مراسم حرف بزنند، بماند. اینکه باز به تعدادی مشخص جوایز اهدا شد باز بماند. باور کنید ما می خواهیم جلوی اینطور افکار را بگیریم که مدام توی سرمان نچرخد و نگوید «فقط خبرنگاران همسوی خود را تقدیر کردند» ولی باز می آید، فکر که می دانید افسار ندارد، سخن نیست حرف نیست که مزه مزه اش کرد و نگفت. آقای مدیرکل ارشاد آیا در همفکری با شهرداری برای این مراسم یادتان بود از پیشکسوتان این حوزه هم باید تقدیر کرد؟
بماند که هر چه بگوییم باز گله است وگله.
بعد از آنکه سرمان پر شد از سخنرانی و صداهای مختلف، اشتباه نکنید منظورم از صداهای مختلف چند صدایی نیست مراسم تک صدایی بود و بس. آمدیم هدیه های روز خبرنگار را بگیریم که آن را دیگر بهتر است نگوییم که نه به پول ربط داشت، نه اسپانسر و نه سلیقه فقط کمی مدیریت می خواست که الحمدلله ما در هیچ دوره ای در ارشاد آن را ندیدیم و در این دوره که بدتر و بدتر، آخرسر هم از پسش برنیامدند و گفتند بیایید از ارشاد بگیرید. اما همین هم ماجرا داشت در لوح تقدیری که ارشاد زحمت هبه اش را کشیده خانم ها آقا شده بودند و آقایان خانم. عیبی ندارد اشتباه همیشه پیش می آید. جان کلام اینکه دوستان ارشادی و مسئولان عزیز نه مراسمتان را می خواهیم نه توهینی که در کلام و رفتار با ما کردید که کار ما فقط خبرنگاری است و نه چیزی بیشتر. زشت است بگوییم عرضه تان نشد یک مراسم برگزارکنید. آقای مدیرکل ارشاد! مراسم آن روز، برای تقدیر از خبرنگاران نبود برای تحقیر و کوچک کردن ما بود؛ یک روز سیاه بود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.