خانه » پیشنهاد سردبیر » گفتگوی اختصاصی «وقایع استان» با «استاد میرجلال الدین کزازی» در حاشیه برگزاری مراسم نکوداشتش در اراک/بنازم به خود پور کزازیم

گفتگوی اختصاصی «وقایع استان» با «استاد میرجلال الدین کزازی» در حاشیه برگزاری مراسم نکوداشتش در اراک/بنازم به خود پور کزازیم

سه شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۶   شماره ۷۴۶

***

وقایع استان

مهرداد یاری

***

همه ساله در استان به بهانه های مختلف برای افراد برجسته این دیار مراسم نکوداشت برگزار می شود اما به عقیده نگارنده نکوداشتی که یکشنبه بیست و ششم آذرماه با همکاری بنیاد نخبگان استان و دانشگاه فرهنگیان در این دانشگاه برگزار شد یکی از ویژه ترین نکوداشت هایی بود که تا کنون در این استان برگزار شده است. اگر کسی کمترین علاقه را به زبان پارسی داشته باشد بدون تردید شیفته استاد کزازی خواهد شد چه رسد به کسانی که خود غرق در زبان پارسی میهن شان هستند. شیوه سخن گفتن استاد آدمی را به وجد می آورد گویی شخصیتی از دل شاهنامه برخاسته و در حال سخن گفتن با ماست. این برای هر ایرانی شگفت انگیز است که با کسی رو به رو شود که در کلام خود جز پارسی از هیج کلام بیگانه ای استفـاده نمی کند و همه سخنانش حتی فارسی نیست و به پارسی سخن می راند. البته این ویژه سخن گفتن صرفا هنرنمایی استاد برای اشاعه زیبایی های زبان پارسی است و وی آثار و تاالیفات بی نظیری در این راه دارد که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت. میر جلال الدین کزازی استاد دانشگاه، نویسنده، مترجم، شاهنامه پژوه و پژوهشگر برجسته در زبان و ادب پارسی در ۲۸ دی ماه ۱۳۲۷ در کرمانشاه زاده شده و از خانواده ای اهل کزاز در شازند است. وی چهره ماندگار ادبیات در پنجمین همایش چهره های ماندگار در سال ۱۳۸۴ می باشد.
استاد دیپلم را در کرمانشاه گرفت و سه دوره آموزش عالی را در دانشگاه تهران گذراند. وی هم اکنون عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی تهران است. میرجلال الدین کزازی از سال ۷۶ تا ۷۹ در کشور اسپانیا آموزگار زبان پارسی در دانشگاه کاتالونیا بود. از وی ده ها آثار ارزشمند به چاپ رسیده است که از جمله آن ها کتاب نامه باستان و ترجمه اِنه اید اثر ویر ژیل را می توان نام برد. همچنین نزدیک به سیصد مقاله در محافل علمی و ادبی از او در دست است. جوایز و افتخاراتی نظیر چند دوره کتاب سال، پژوهشگر برتر،. چهره ماندگار ایران،. چهره ماندگار در کرج،کرمانشاه و مرکزی و … نیز در سوابق وی به چشم می خورد.
در مراسم بزرگداشت استاد کزازی در اراک از همسر وی سیمین دخت دیده دار، امیر رهام کزازی پسر استاد و برادر استاد نیز دعوت به عمل آمده بود. در این مراسم که از سوی اهالی فرهنگ و دانشجویان استقبال خوبی صورت گرفته بود دکتر دیلمی رئیس بنیاد نخبگان، دکتر سعید فخار ریاست دانشگاه فرهنگیان، دکتر کمالی نهاد دبیر شورای تالیف کتب درسی و رئیس اتحادیه انجمن دبیران ادبیات کشور و تنی چند از فرهیختگان به خیر مقدم گویی و معرفی استاد، شیوه تدریس، اخلاق نیکو، آثار و افتخارات شان پرداختند. در طول مراسم استاد صمدیان نقال شناخته شده استان با صدای گرم خود داستان «تازیانه بهرام» از شاهنامه را اجرا کرد که بر جان حضار خوش نشست. همچنین یکی از مدعوین از طرف دکتر دستجانی که در مراسم غائب بودند یادداشتی خواند که در آن استاد کزازی را «پور کزاز» خطاب کرده بود که با توجه به کرمانشاهی بودن استاد این لقب جالب بود و جوابی که استاد در ادامه داد بسیار جالب تر.
پیش از اینکه استاد برای سخن راندن دعوت شود گلچینی از مستندی درباره وی که توسط صدا و سیمای مرکز آفتاب تهیه شده بود، پخش شد که نکته ی جالبی در آن وجود داشت چرا که استاد در انتهای آن گفت: «من هر گاه نام زادگاهم را در جایی بر روی برگه ای ببینم به پاس احترامی که برای نیاکانم قائلم آن نام را از برگه جدا می کنم در جایی نگه می دارم و سپس کاغذ را دور می ریزم.» این نکته بسیار بر دل حضار نشست و استاد را جانانه تشویق کردند. در ادامه گزیده ای از سخنان میرجلال الدین کزازی را خواهید خواند:
– …سرزمین فَر و فروغ و فرزانگی، فرهنگی ترین سرزمین فَرِمند جهان.آنچه بر زبان من می رود به هیچ روی از سر شیفتگی نیست بارها گفته ام که اگر ایرانی نبودم گستاخ تر،بی پرواتر،شوریده تر از ایران سخــن می گفتم همواره بیمناکم مباد کسی بیانگارد که من از این روی که ایرانیم ایران را گرامی می دارم (تشویق حضار)
– … که هر کس در هر گوشه گیتی ایران را به درستی بشناسد به ناچار بر کامه ی خویش به آن دل خواهد باخت زیرا ایران دلرباست فسون کار است (تشویق حضار) کسی را که با او پیوند بگیرد او را بشناسد بر خود می شیبد او را می فریبد به فریبی نغز دلاویز ،فریب فرهنگ،فریب دانایی،فریب خرد،فریب هنر،فریب زیبایی به ویژه زیبایی …
– زیبایی دلرباست شما در برابر آن سپر می افکنید ناتوان می مانید.اگر پارسایی باشید با پروایی پولادین که سالیان دراز را در گوشه دیر و نیایشگاه دامن دَرچیده از هیاهوی جهان گذرانیده باشید زیبایی با نیروی چیره ی خود می تواند شما را از آن گوشه به در بکشد بی آنکه بخواهید،بر کامه ی شما زیرا نمی توانید در برابر زیبایی آن در ایستید.
– من هیچ سپاسی بر سر هیچ کس به پاس کاری که کرده ام نمی نهم زیرا من هم این کار را به پاس دل خود انجام داده ام دلی که ایران از من ربوده است.
– در پاسخ به دکتر دستجانی که استاد را «پور کزاز» خطاب کرده بود: در اراک من سروده ای را که در روزگاری که دانش آموز بودم در پیوسته ام بر زبان راندم این سروده در یاد او مانده است و از آن زمان باز مهرآمیز مرا «پور کزاز» می نامد آن سروده این است:
مِها آفریدی نه بر بازیم / امید آنکه مردی نکو سازیم/ نیایم شهید ره راستی است / بنازم به خود پور کزازیم
– واپسین نکته این است که مرا بارها مهربان، بزرگوار فرزند این خاک پاک (کزاز) دانستید من این بازخوانی را با آغوش باز می پذیرم و به آن نازانم اما نکته ای که باید بر آن انگشت برنهم این است که پیوستن با این سرزمین پیوندی است به پاس نیاکان. من در کرمانشاه زاده شده ام خود را کرمانشاهی می دانم. سه تیره از کزازیان در کرمانشاه زیسته اند… و اما کرمانشاهی بودن من با هیچ روی با کزازی بودن من با پیوند من با کزاز بزرگ ناساز نیست .
در ادامه استاد چند چارانه (رباعی) را که در راه و درمورد ارتباط اراک،کزاز و کرمانشاه بود را برای حضار خواند:
چراغ است و هزار رنگ و بند و بازی / با راز جهان نباشدت هنبازی / داریم نواده و نیا را با هم / ماییم چو کرمانشهی و کزازی
پس از پایان سخنان استاد، از طرف دانشگاه فرهنگیان و بنیاد نخبگان استان به رسم یادبود تابلو فرشی از چهره ی استاد کزازی به وی اهدا شد.
استاد کزازی در پاسخ به سوال خبرنگار ما درباره بهترین سن برای آموزش زبان پارسی چه سنی است، بیان کرد: همان سنین نزدیک به مدرسه که دوره یادگیری کودک آغاز می شود بهینه است.
وی در پاسخ به این سوال که اگر فرزندان مان بخواهند پارسی صحبت کنند به خاطر تکلم ویژه و تفاوت مشخصی که با سایر همسالان شان خواهند داشت به انزوا نمی روند، اظهار داشت: اگر منظور شما پارسی سخن گفتن به طور دقیق و درست است باید بگویم این زمانبر است و به بزرگسالی می کشد اما اگر فرزند در طول دوران دبستان،راهنمایی و دبیرستان مدام در حال یادگیری باشد این انزوا روی نمی دهد و با آن خو می گیرد.این کار باعث گسترش یادگیری زبان پارسی نیز می شود. وی در پایان تاکید کرد شاهنامه برای آموزش زبان پارسی معتبرترین مرجع می باشد.
همسر استاد نیز در گفتگویی کوتاه با خبرنگار وقایع استان از آشنایی خود بـا وی گفت. سیمیــن دخت دیده دار اظهار داشت: اوایل ازدواج مان من هم دانشگاه می رفتم و به ادبیات علاقه مند بودم اما تصمیم گرفتیم که یکی مان موفق شود به همین خاطر من همه جوره وقتم را در اختیار ایشان گذاشتم و تلاش کردم که وقت ایشان مال خودشان باشد.من نه تنها در درون خانه بلکه بیرون از خانه نیز به همین گونه رفتار می کنم مثلا کارهای اداری شان را خودم انجام میدهم یا اینکه قرار ملاقات های شان را برنامه ریزی می کنم و وی نیــز وقت شان را با خانواده می گذرانند و کارهای شان را در خانه انجام می دهند حتی زمانی که چهار فرزندمان کوچک بودند.نوشتن آن همه کتاب و چند صد مقاله کار ساده ای نیست و ما شرایط را جوری فراهم کردیم که وی فقط به کارشان بپردازند.ما مثل بقیه مسافرت و میهمانی نداشته ایم.
برای علاقمندان به استاد کزازی باید بگوییم وی در حالت عادی هم به همان شیــوه خاص خــود صحبت می کنند و این گونه تکلم تنها یک هنر نمایشی نیست چرا که استاد کزازی دو دهه است که تصمیم گرفته اند پارسی سخن بگویند. هر گاه برای نوشتن از آدم های بزرگ دست به قلم می شویم هر چه می نویسیم کم و گویی ناقص است. اگر مجالش بود بی شک به قول استاد کزازی می توانستیم به فراخی در این باره سخن بگوئیم ولی افسوس که مجال یاریگر ما نیست.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.