خانه » پیشنهاد سردبیر » گزارش وقایع استان از کنسرت یاسر اسماعیلی با همراهی محمدرضا امیرقاسمی/بارش احساس از ستارگان

گزارش وقایع استان از کنسرت یاسر اسماعیلی با همراهی محمدرضا امیرقاسمی/بارش احساس از ستارگان

پنجشنبه۱ مهر ۹۵ شماره ۴۲۲
وقایع استان:
کنسرت بگذار و بگذر اولین کنسرت سنتی گروه بومی استان مرکزی در سال جاری در اراک بود، کنسرتی که بعد از تعویق های بسیار بالاخره در آخرین شب های تابستانی بعد از تقریبا برگزاری تمام گروه های متقاضی کنسرتِ خارج از استان گروه های درجه چندم تهرانی و خواننده های تیتراژی تلویزیون فرصتی برای اجرا پیدا کرد. داستان بی مهری به اهالی موسیقی استان چه از سوی مسئولین و چه از سوی مردم دیگر تکراری شده و در این میان توجیه کم کاری هنرمندان اراکی جواب مسئولین برای تمام بی تفاوتی ها در برابر آن هاست. برگزاری یک کنسرت بومی فرصت مناسبی است تا به آسیب شناسی آنچه بر اجرای کنسرت موسیقی استان، مخاطب و تصمیم گیرنده هایش می گذرد داشته باشیم. بلیت های کنسرت های بومی بر خلاف گروه های تهرانی و غیر بومی به سختی فروخته می شوند، بیشتر مخاطبان موسیقی کنسرت های بومی که اغلب سنتی و کلاسیک هستند، از اهالی موسیقی هستند. کسانی که هنرمندان حاضر در کنسرت را می شناسند و ارزش کار آن ها را می دانند وگرنه مردم برای شنیدن ترانه هایی که شعر و آهنگ آن نو و به گوششان غریب است پولی نمی دهند آن ها می خواهند حتما ترانه را زیرلب تکرار کنند، حتی جلوتر از خواننده نیز آن را بخوانند. این در حالی است که یک کنسرت واقعی کنسرتی است که در آن کار و یا آلبوم جدید خواننده ارائه شود نه اینکه چند سال متوالی کنسرت هایی با ترانه هایی تکراری به خورد مردم بدهند، مسئله ای که این روزها در کنسرت هایی که دلالان موسیقی به اراک می آورند مشهود است، خواننده هایی که سال هاست آلبومی نداده اند و دلشان به همان چند آهنگ قدیمی که روزی گل کرده بود خوش است.
اینجاست که باید گفت پس نفس معرفی، ارائه و تغییر ذائقه مردم چه می شود این بی انصافی است که خواننده هایی که تریبون در دست دارند و به هر دلیلی از کانال ها و رسانه های مختلف آهنگ هایشان پخش می شود را در جبهه هنرمندان بومی موسیقی استان قرار داد و بهانه آورد که هنرمندان شهرمان باید تلاش کنند و خودشان را معرفی کنند، چطور خود را معرفی کنند وقتی در میان هجمه کنسرت هایی که حالا شهرمان یک پاتوق مناسب برایشان شده هیچ مدافعی ندارند؛ اما آخرین کنسرت تابستانی امسال اراک کنسرت بومی ای بود که در غریبانه ترین حالت برگزار شد هر چند اهالی موسقی استان و آن هایی که گوش و شناخت موسیقیایی درست و به روزی داشتند مخاطبان اصلی این کنسرت بودند ولی اینکه هیچ کدام از مسئولین فرهنگی و شهری در این کنسرت دیده نشدند، جای تعجب داشت در حالیکه مثلا اگر کنسرت فلان تیتراژ خوان تلویزیون بود برای نشستن خود و خانواده هاشان در ردیف اول کوتاهی نمی کردند؛ این یک آسیب است که مسئولین و متولیان فرهنگی به هنرمندان بومی اعتماد ندارند و سعی نمی کنند در برنامه های خود فرصت برای معرفی و شناخت آن ها به جامعه را بدهند، زیرا گروه موسیقی و هنرمندان هرچقدر هم که کاربلد باشند هر چقدر هم که نوآوری داشته باشند باز اگر شناخته نشوند نمی توانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند و ذائقه آن ها را تغییر دهند پس لفظ کم کاری بی انصافی مطلق است. گروهی ماه ها زحمت کشیده است یکی از بهترین آهنگسازان کشور ملودی هایش را ساخته و تنظیم کرده است و در نهایت با حضور یکی از بهترین رهبر ارکسترهای کشور و نوازنده پیانو برنامه اش را اجرا می کند ولی باز سالن مملو از جمعیت نیست. کنسرت بگذار و بگذر یکی از اجراهای خوب و ناب چند ماه اخیر در سالن ستارگان بود. یک کنسرت ارژینال که در کنار اصالت ترانه ها و آهنگ ها لحظاتی رمانتیک و احساسی را بهمراه داشت. کنسرتی که بر برخی بهانه های مسئولین در عدم حمایت مالی و معنوی از این هنرمندان خط بطلان می کشید. یاسر اسماعیلی خواننده شازندی چندی پیش با همکاری پیمان خازنی یکی از بهترین آهنگسازهای کشور و نوازندگان مطرح کشور آلبوم بگذار و بگذر را ارائه داد، آلبومی که بهانه ای برای برگزاری اولین کنسرت او در اراک و شازند شد، او در این کنسرت از ظرفیت ویژه گروه برف استفاده کرده بود، محمدرضا امیرقاسمی رهبر ارکستر و نوازنده برجسته پیانو تنظیم آهنگ های این کنسرت را بر عهده داشت. البته بی مهری در حق این خواننده از سوی یکی از بزرگان این روزهای موسیقی ایران به کمال رسید و دو تن از نوازندگان این گروه به دلیل عضویت در گروه سالار عقیلی نتوانستند این خواننده را همراهی کنند و در نهایت محسن ربیعی و کیوان عظیمی دو تن از نوازندگان خوب استان به گروه پیوستند و به حق توانستند توانایی و ظرفیت نوازندگان استان را به رخ کشیدند.
حضور محمدرضا امیرقاسمی در این کنسرت نشان از سطح بالای این کنسرت بود، نوازنده ای که در نواختن پیانو سبک منحصر بفرد خود را دارد. وقایع استان در حاشیه این کنسرت با وی گفتگویی داشته است.
نکته ای که در این کار به چشم می خورد شیوه نوازندگی شما و اجرای کارها با حال و هوای احساسی بود. نزدیکی سبک شما به دوره رمانتیک موسیقی چه تاثیری بر کارهای ایرانی شما داشته؟
بله همانطور که می دانید، من از موسیقی کلاسیک به موسیقی ایرانی آمده ام. ولی چیزی که در موسیقی ایرانی باید مورد توجه قرار بگیرد این است که ما در موسیقی مان ملودی های زیبایی داریم که قابل توجه هستند. ملودی هایی سرشار از احساس که می توانند ارتباط بسیار خوبی را با مخاطب برقرار کنند.
این امر چه تاثیری بر آشتی بیشتر مخاطبان با موسیقی سنتی داشته؟
دقیقا اجراهایی از این دست ما را به بعدی که از آن فاصله گرفته شده نزدیک تر می کند. بدیهی است که ما برای همه نیازهای خود موسیقی را احتیاج داریم این نیست که وقتی می خواهیم نوآوری کنیم فقط یک چیز جدید داشته باشیم بلکه در همین اجراها هم می توان نوآوری کرد، رنگ آمیزی اش را تغییر دهیم به زمان حرکت کنیم، این ملودی ها ی زیبا ته ذهن همه نشسته است ارتباط عاطفی خوبی را با آن ها برقرار کرده است.
الان موسیقی ایرانی سمت چند صدایی شدند و هارمونیک شدن و کارهای تک خطی و ملودیکی
توجه عمده نوازندگان و آهنگسازان هم نسل شما به اجراهای چند صدایی در موسیقی و تمرکز بر هارمونی است، آیا کارهای تک خطی می توانند همچنان جایگاه خود را حفظ کند؟
قطعا کارهای بسیاری در این زمینه انجام شده که قابل توجه است. البته ما هم موسیقی پلی فونیک را در اجرای پیانو آوردیم و خط های کارهای تلفیقی از ملودی های و هارمونی هایی بود، اگرچه ساده. اگر امکانات بیشتر و سازهایی مثل ویلون سل هم در اختیار داشتیم این اتفاق بیشتر به چشم می آمد. ما ملودی های خطی ایرانی را با هارمونی های ساده به گونه ای که لطمه ای به کارها وارد نشود تنظیم و اجرا کردیم.
در ادامه وقایع استان با یاسر اسماعیلی خواننده این کنسرت نیز گفتگویی داشته است. وی با انتقاد از مسئولینی که با وجود دعوت ویژه در این کنسرت حضور پیدا نکرده بودند، گفت: مسئولین یکی از حامیان هنرمندان هستند وقتی آن ها هنرمندان را اینطور تنها می گذارند بدترین حس ممکن را در آن ها ایجاد کرده و انگیزه را برای ادامه مسیر از آن ها می گیرند.
اسماعیلی ادامه داد: دلخوری دیگر من از سخت گیری های بود که برای اجرای این کنسرت با آن رو به رو شدم، جدای از تمام تعویق ها و نامه هایی که دیر امضا شد و فرصتی که برای تبلیغ و جلب مخاطب از گروه من گرفته شد، اجازه فیلمبرداری نیز به اجرای ما داده نشد البته فیلمبرداری از کنسرت قانونی نیست؛ ولی معمولا این همکاری با گروه های بومی انجام می شد و با وجود قول شفاهی داده شده به من در میان کنسرت دوربینی که من برای آن هزینه کرده بودم، جمع شد.
وی با بیان اینکه تنها حامی گروهش در این روزها فقط یک دهیار بوده است، اظهار کرد: متاسفانه حمایت نکردن از گروه های موسیقی بومی یک عادت شده است و هیچ اتفاقی با وجود قول های داده شده در این زمینه نمی افتد که تنها راه حلش ائتلاف اهالی موسیقی استان با هم و رایزنی و تصمیم گیری در خصوص این کم لطفی ها است.
اسماعیلی در خصوص دو اجرای این گروه گفت: از کلیت کنسرت، حس و حال و اجرای قطعات راضی بودیم و مخاطب هم با آن ارتباط برقرار کرده بود؛ ولی جای خالی مسئولین در تمام طول کنسرت دلگیرمان می کرد.
جای تاسف دارد که مسئولین فرهنگی شهر در فراهم ساختن یک پیانوی خوب برای نوازنده چیره دست پیانو که نسبت به اجرای قبلی پیانوی ایرانی در همین سالن شنیدیم، بسیار فنی تر و توانمند تر می نواخت، ناتوان بودند، و یا مدعیان حمایت از موسیقی و فرهنگ شهر که صدایشان این روزها گوش فلک را کر کرده است در این زمینه اقدامی انجام ندادند. به هر حال سلیقه مردم باید آنقدر بهبود یابد تا ملاکشان برای حضور در کنسرت ها کیفیت کار باشد نه اینکه اجراهای خواننده و یا نوازنده مورد نظر را چند بار در صدا و سیما دیده اند. نوازندگانی که سازهایشان را پشت گلدان های سانسور تلویزیون می نوازند و یا در طول ۲ ساعت اجرا تنها تصویر بسته چهره شان نشان داده می شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.