خانه » پیشنهاد سردبیر » گله از وارداتی که مانع تولید می شود/گفتگو با «علیرضا علیدادی» مدیر عامل و بنیانگذار شرکت «صنعتی شاهین پیشتاز اراک»

گله از وارداتی که مانع تولید می شود/گفتگو با «علیرضا علیدادی» مدیر عامل و بنیانگذار شرکت «صنعتی شاهین پیشتاز اراک»

پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۹۶ شماره ۵۸۳
***
امیر محمد خلیلی
****
کارآفرینی علاوه بر ایجاد اشتغال، موجب بالا رفتن کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد، کاهش اضطراب های اجتماعی و بهره وری از منابع ملی می‌شود. کارآفرینی پدیده فنی- اقتصادی جدیدی است که در دو دهه اخیر جهان اقتصاد و صنعت را با پیامدهای شگفت خود متحول ساخته است. در حال حاضر که اقتصاد کشور ما گرفتار نارسایی ها، کمبودها، و سوء مدیریت هایی است که منجر به وضعیت ناهنجار بیکاری، کمبود تولید ناخالص داخلی، کاهش قدرت سرمایه گذاری دولت، ضعف در صادرات غیر نفتی و بیماریهایی از این قبیل شده است، نیم نگاهی به وضعیت جهانی اقتصاد ما را به سوی این باور می کشاند که رشد کارآفرینی و فرهنگ کارآفرینانه به شرطی که هنرمندانه، با فرهنگ، امکانات، تواناییها و سلیقه ایرانی آمیخته شود تنها راه بهبود بیماری امروز اقتصاد کشور و پیشگیری از وخامت حال فرداست.
انسان‌هایی را می‌شناسم که یک دستشان در دستان خداست و با دست دیگرشان هزاران دست را گرفته‌اند؛ این جمله مصداق کارآفرینان عزیز کشورمان است و یکی از این افراد علیرضا علیدادی است،کارآفرین خودساخته استان مرکزی که در ۱۳۷۰ با اتکا بر خداوند متعال و تجربه های شخصی خویش در طول ۸ سال سابقه کار اقدام به شروع یک کسب و کار موفق کرده است و حین تحمل سختی ها و پشت سر گذاشتن مسیر دشوار و پر پیچ و خم کارآفرینی توانسته اند یکی از کارخانه جات فعال در عرصه تولید بوش خودرو را تاسیس کنند و برای بسیاری جوانان استان مرکزی شغل ایجاد نماید.
***
آقای علیدادی، شرکت شما چگونه تاسیس شد؟
در سال ۱۳۷۰ کار اصلی شرکت ما شروع شد و در یک کارگاه کوچک و قدیمی با دستگاه هایی که همگی ساخت اینجانب بود و کوره های دوار، نفت سوز و مازوت سوز شروع به کار کردیم، که بعد ها تراشکاری و کوره القایی هم اضافه نمودیم.
قبل ازشروع کسب و کارتان شرایط اقتصادی و فرهنگی جامعه به چه صورت بود؟
خیلی تعریفی نداشت،شروع کسب و کارم در آن دوره دشوار بود چون بدون کمک کسی و بدون هیچ وام بانکی فقط با تلاش و پشتکار و انگیزه توانستیم محصولات را به تولید و بفروش برسانیم.
قبل از شروع به کارآفرینی افرادی را در زمینه کاری خود می شناختید که کمک شما بکنند؟
خیر ،بنده چون ۸ سال سابقه کار مرتبط داشتم هر آنچه که نیاز بود را خودم آموخته بودم و آهسته آهسته در طی مسیرم آن تجارب را به کار بستم.
چگونه مسیر کارآفرینی را طی کردید؟
آهسته آهسته مسیر کارآفرینی را پیمودم ابتدا با تاسیس یک مغازه تراشکاری خودکارآفرینی کردم یعنی برای خودم به تنهایی ایجاد شغل نمودم و سپس با تاسیس این کارخانه برای دیگران شغل ایجاد کردم.
دستگاه های مورد استفاده در کارخانه تولید خودتان بود؟
بله چند دستگاه ساخت انگلستان را با تجربه ای که در این زمینه داشتم به صورت کامل ساختم به این صورت که قطعات خام و ابزار مورد نیاز را از بازار تهیه نموده و اقدام به تولید دستگاه در کارگاه خودم کردم.
سرمایه شروع اولیه شما چقدر بود؟
حدودا ۲۳۰ هزار تومان بود که البته بعدها با ایجاد شراکت مبلغ این سرمایه بالاتر رفت .
به نظر شما سرمایه مهم تر است یا علاقه به کار و کارآفرینی؟
به نظر شخصی بنده علاقه و تلاش و پشتکار خیلی مهم تر است ،بنده به شخصه اصلا به دلایل مادی شروع به این کار نکردم فقط چون علاقه داشتم اقدام به تاسیس کارگاه صنعتی کردم. البته در این دوره و شرایط اقتصادی سرمایه نیاز است که این سرمایه باید توام با علاقه و تلاش باشد در زمان گذشته اگر سرمایه هم نبود با تلاش فراوان و علاقه به کار میتوانستیم مشکلات را مغلوب کنیم ،ولی هم اکنون سرمایه واقعا برای شروع کار نیاز است.
برای کسب کار خود الگویی داشتید؟
در زمان که بنده کار خود را آغاز کردم خودمان تقریبا جز اولین کارخانه ها در این زمینه در کشور بودیم سایر کارخانجات یا کمی زودتر از ما شروع کرده بودند یا تقریبا همزمان با ما، یا کمی دیرتر آغاز کردند ، به آن صورت الگویی در این زمینه اصلا وجود نداشت .
شما قبل از آن تجربه بازاریابی و فروش داشتید؟ یا اصلا شکست در فروش محصولات را تجربه کرده بودید؟
در ابتدا خیر،ولی پس از اینکه کمی تولیدمان ثبات پیدا کرد و شرایط و اوضاع بهتر شد در زمینه فروش هم وارد شدم و این مهارت را کسب کردم و کمی تجربه و اطلاعات در این باره بدست اوردم.
تجربه شکست را نداشتم و در از ابتدا به حول قوه الهی فروش داشتیم و مشکلی نبود، مگر رکود موقتی بازار بوده باشد که برای هر بخش تولیدی طبیعی است.
چطور توانستید در ابتدا با رقبایی که تجربه و سهم بیشتری از بازار داشتند رقابت کنید؟
روی کیفیت بیشتر تمرکز کردیم ،انقدر کیفیت را بالا بردیم که بتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم و از طرفی قیمت ارزان تری به مشتری اعلام میکردیم.
کسی نبود که کیفیت محصولاتش مثل کیفیت شما باشد ولی قیمت را ارزان تر از شما اعلام کند؟
چنین افرادی هستند ولی به اعتقاد بنده در بازار هر کس سهم خود را دارد و اینگونه برایش مشکل پیش نمی آید،مگر اینکه سودجویان برای کسب منافع شخصی از خارج از کشور قطعات را تامین کنند که در این صورت تمامی تولید کنندگان به خطر میافتند وگرنه رقابت داخلی کارخانجات لطمه ای به رقبا وارد نمیکند و به سهم بازار رقیب خود آسیب وارد نمیکنند.
تصمیم شما برای شروع یک کسب و کار از چه زمانی گرفته شد؟
از آن زمان که پس از ۷-۸ سال کار در مجموعه ای دیگر متوجه شدم دستمزد من برای تامین زندگی ام آنطور که میخواهم کافی نیست پس از آن به فکر کسب و کاری برای خودم افتادم.
تصمیم گیری برای سرمایه گذاری و کارآفرینی بسیار دشوار است ، هنگام شروع کسب و کارتان در شما ترس از شکست شکل نگرفت؟
نه ، اصلا به شکست فکر نمی کردم چون به خودم ایمان داشتم و میدانستم که می توانم انجامش دهم وقتی انسان پشتکار داشته باشد و تلاش کند به هرچه بخواهد می رسد. بنده حتی پیش از آنکه کارخانه را تاسیس کنم مغازه تراشکاری داشته ام و بعد از ۲ سال بازار این پیشه راکد شد و من مجددا در کارگاهی مشغول به کار شدم و با دستمزد کارم کرایه مغازه ام را پرداخت میکردم ولی ناامید نشدم و ادامه دادم و الحمدلله با عنایت خدا موفق به تاسیس کارخانه خودم شدم.
در هنگام شروع کسب و کارتان هدفی بزرگ برای کسب و کارتان داشتید؟
خیر، در آن زمان خیر تنها کارم را دوست داشتم و به فکر تولید بودم ولی اکنون برای توسعه کسب و کارم هدف گذاری دارم.
به نظر شما کارخانه تان به آن مرحله ای که مدنظر بوده، رسیده است؟
خیر هنوز خیلی کارها برای توسعه و بهبود این صنعت هست که باید انجام دهم،اگر مسئولین بتوانند مانع ورود قطعات مشابه خارجی تولیدات داخل شوند که توسط سودجویان بازار وارد میشوند و به تولید و اشتغال کشور آسیب جدی وارد میکند صنعت گران ما هم میتوانند با انگیزه و تلاش بالاتری چرخه تولید و اشتغال ایران را متحول کنند.
شرکا در کسب و کار مشترک به نظر شما چه ویژگی باید داشته باشند؟
باید با هم صادق باشند و پشت هم دیگر باشند و برای توسعه کار خود از صمیم قلب با هم کار کنند تا موفق باشند در غیر این صورت متضرر می شوند.
چقدر زمان برد تا شما سرمایه اولیه خود را از کسب و کارتان برداشت کردید و اصطلاحا به نقطه سر به سر مثبت رسیدید؟
حدودا ۶ ماه زمان برد.
شیرین ترین و تلخ ترین خاطرات کاری خودتان را برایمان تعریف کنید؟
شیرین ترین خاطرات بنده برای آن دورانی است که در اوایل کار است که یک کارگاه با سقف چوبی داشتیم و تلاش و انگیزه فراوانی در بین سایر همکاران و کارگران می دیدم پس از یک روز کاری پر تلاش در کارگاه استحمام می کردیم و به اتفاق جمع همکاران چای صرف می کردیم، آن دوران شیرین ترین دوران کاری بنده بود. تلخترین هم مربوط به دوران جدا شدن از شریکم بود که به خاطر کم لطفی وی نسبت به کارخانه سختی فراوان متحمل شدیم.
اگر زمان به عقب بازگردد و شما مجددا در ابتدای راه باشید چه کارهایی را انجام نخواهید داد؟
خب مسلما خیلی از اشتباهات را مرتکب نمی شوم ولی از همه مهمتر در شریک گرفتن خیلی دقت می کردم .
راز موفقیت خود را در چه می دانید؟
بنده سعی ام بر این بوده که حق کارگرم را ادا کنم و هرگز خودم را از نیروهای کاری ام بالاتر ندانسته ام و شانه به شانه آنها از ابتدا تا به الان در مجموعه خود کار کرده ام.
چه توصیه ای برای جوانان دارید ؟
اول اینکه جوان ها باید در ابتدا یک تجربه کاری بدست آوردند و با پژوهش و تحقیق حیطه مورد علاقه خود را شناسایی کنند و در آن زمینه بی وقفه تلاش کنند و پس از کسب مهارت و تجارب کافی در آن حیطه در جستجوی کمک های دولتی و وامهای بانکی باشند(پس از آنکه تولید و کسب و کارشان را شروع کنند طی مدت کوتاهی قادر به بازگشت کامل وام خواهند بود) چون در این دوره واقعا بدون سرمایه و وام نمیتوان کار بزرگی کرد و برای شروع سرمایه نیاز است.
سخن تان با مسوولین مربوطه در زمینه صنعت چیست؟
از مسئولین تقاضا دارم مانع واردات قطعاتی که مشابه آن در ایران است از خارج از کشور شوند چراکه واقعا خیلی از تولیدات داخلی ما نسبت به برخی از محصولات وارداتی ارجحیت دارند، با تولید کننده داخلی همکاری لازم کنند تا بتوانند تولید داخل کشور را بفروش رسانند و برای جوانان اشتغال زایی کنند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.