خانه » پیشنهاد سردبیر » گفتگو با« سمیه سلطانی» به بهانه برگزاری نمایشگاهش با عنوان « از وقتی فرشته آمد»/داستان های مادر و دختری

گفتگو با« سمیه سلطانی» به بهانه برگزاری نمایشگاهش با عنوان « از وقتی فرشته آمد»/داستان های مادر و دختری

شنبه ۲۸ مرداد ۹۶   شماره ۶۵۸

***

وقایع استان

سمیه انصاری فر

***

برای همه زنانی که مادر شدن را تجربه کرده اند، روزهایی بوده است که دچار بحران و چالش در برخورد با فرزند خود شده اند، این دوران خصوصا برای مادران جوان در همان سال های اول زندگی فرزندشان بیشتر است زیرا آن ها به ناگاه با دنیایی از ناشناخته ها و مسئولیت ها رو به رو می شوند. اینکه مادران چطور بتوانند این روزها را مدیریت و حتی به روزهای خوبی تبدیل کنند نیاز به خلاقیت و مهارت دارد. برخی مادران هستند که بعد از به دنیا آمدن کودک خود سعی می کنند تا از منزوی و افسرده بودن جلوگیری کنند و با ایده های مختلف روزهای خوبی را ثبت کنند. یکی از مادران خلاق و هنرمند اراکی نیز بعد از به دنیا آمدن فرزند دومش تصمیم گرفت به دردسرها و مسئولیت های مادری اش از زاویه دیگری نگاه کند و آن ها را به شیوه ای هنرمندانه ثبت کند.
نمایشگاه تصویری « از وقتی فرشته آمد» کاری از سمیه سلطانی است. این مادر جوان با ترکیب و چیدمان عکس های خود و نوزاد دخترش با برخی تصاویر و المان های گرافیکی دیگر به آن ها ۲۲ خرده روایت را که در نهایت یک داستان کلی را تشکیل می دهد را از روزهای مادری اش روایت کرده است. ایده ای که از روزمرگی هایش گرفته است؛ ولی با نگاهی هنری و البته مادرانه آن را به نمایش گذاشته است.
به بهانه برگزاری این نمایشگاه وقایع استان به گفتگو با این مادر هنرمند نشسته است تا بیشتر از ایده و دغدغه های مادری اش بگوید.
این اولین نمایشگاه انفرادی اوست قبل از این در دو نمایشگاه گروهی آرم و پوستر حضور داشته است. سلطانی دانش آموخته گرافیک است او یک دختر ده ساله نیز دارد و در تجربه دوم مادر شدنش این ایده را اجرایی کرده است.
او می گوید: قبل از صحبت در مورد این نمایشگاه باید بگویم من گرافیک را زمانی خواندم که مادر شده بودم یعنی دختر اولم به دنیا آمده بود. من همیشه به گرافیک و تصویر علاقه داشتم بنابراین با وجود سختی های پیش رو علی رغم اشتغال، مادری و مسئولیت هایش علاقه ام را دنبال کردم.
سلطانی ادامه می دهد: برای من روزهای بعد از زایمان برعکس بسیاری از مادران روزهای سختی و پر مشغله نبود بلکه فراغتی برایم ایجاد کرد تا بیشتر به خودم، دلمشغولی و علاقمندی هایم فکر کنم در این روزها بود که احساس می کردم فکرم رها شده و می توانم کارهایی که دوست دارم را انجام دهم.
وی در خصوص اینکه ایده این نمایشگاه چطور به ذهنش رسید، پاسخ داد: من هم مانند بسیاری از مادرها که از فرزند خود عکس می گیرند از حالت های مختلف دخترم و شیطنت هایش عکاسی می کردم، البته خودم هم سوژه عکس هایم بودم یعنی گاهی خودم در شرایط مختلف مانند خستگی، وحشت، خوشحالی ناشی از مادر بودن قرار می گرفتم و فکر می کردم چه خوب است که ثبت شود.
سلطانی بیان کرد: بیشتر روزها من و دختر کوچکترم در خانه تنها بودیم برای همین من به ذهنم رسید آنچه میان من و دخترم می گذرد را با عکس ها و برخی المان های گرافیکی به شکل داستان های خیلی کوتاه تصویر کنم، البته در برخی نیز داستان هایی از دختر بزرگترم و همسرم با او روایت شده که به دلیل حضور کمتر در خانه و به تبع ارتباط کمتر تعدادشان خیلی نیست.
وی با اشاره به اینکه ابتدا در فضای مجازی این کار را کردم، ادامه داد: فکر نمی کردم این تصاویر ترکیبی و داستانک هایش اینقدر مورد توجه مخاطبان صفحه ام باشد همین انگیزه ای شد تا تعداد آن ها را بالاتر ببرم و در قالب یک داستان کلی روایت و در یک نمایشگاه عرضه شان کنم.
این مادر هنرمند در پاسخ به این سوال که دغدغه ها و روزمرگی هایتان بیشتر در شکل دهی این تصاویر نقش داشته یا تخیلتان، گفت: قطعا هر دو؛ ولی آنچه تخیلم را به این سمت کشید واقعیت مادر بودن و مواجه شدنم با این مسئله بود. بعنوان مثال واکسیناسیون کودکانم برای من همیشه یک چالش بوده و هنگام واکسن زدن فرزندان همواره وحشت بی تابی ها و تب های بعد از آن را داشتم بنابراین تمام تلاشم در یکی از تصاویر نشان دادن این حس بوده است؛ ولی جاهایی که تصویر فرزندم را تغییر داده ام بیشتر یک داستان تخیلی و زاییده ذهنم بوده است. یک مورد که نمود بیرونی ندارد؛ولی در ذهن من شکل گرفته بود.
سلطانی در خصوص اینکه مادرها اغلب نقش مادریشان را فقط مراقبت از فرزند می دانند، می گوید: بیشتر خانم ها بعد از فرزندآوری خود را فراموش می کنند، بسیاری حتی خود را به خانه محدود می کنند و از جامعه جدا می شوند در حالیکه برای مراقبت درست از فرزند و تربیت او قبل از هرچیز باید یک مادر آگاه و با سواد بود.
وی ادامه می دهد: همه ما نسل به نسل اولین چیزهایی که یاد گرفته ایم از مادرانمان بوده است بنابراین اگر می خواهیم مادر خوبی باشیم باید بدانیم که اول باید به پرورش روح و جسم خود بپردازیم. باید مطالعه های مناسب داشته باشیم رخدادهای اطرافمان و مسائل روز را بدانیم و تماشای فیلم، نقاشی، تئاتر و گوش دادن موسیقی را در برنامه های خود جای دهیم.
سلطانی در پاسخ به اینکه مادران چقدر با این نمایشگاه ارتباط برقرار کردند، افزود: به غیر از جنبه های زیبایی شناسی از آنجاییکه یک تجربه به نمایش درآمده و برای بسیاری از مادران خصوصا مادران جوان قابل لمس و درک بود واکنش های مثبتی به نمایشگاه دیده شد و حتی برخی مادران همذات پنداری نیز می کردند.
او که برای هر یک از تصویرها شرحی نوشته است، علت آن را اینطور توصیح می دهد: چون پیوستگی کار برایم مهم بود این ها را نوشتم که البته بعد از این با ویرایش می خواهم چاپشان کنم؛ از طرفی چون من زندگی شخصی و رابطه مادر و دختری خود را به نمایش گذاشته ام به طور خاص برایم مهم بود که مخاطب را به آنچه در ذهن خودم بود نزدیک کنم.
سلطانی در خصوص روند سیاه و سفید کارها که در نهایت به یک تصویر رنگی از تولد یک سالگی دخترش ختم می شود، می گوید: این عکس ها در یک سال اول تولد دخترم گرفته شده و روایتگر داستان های آن دوره است، از دید من این یک سال سخت ترین روزهای مادربودن است. وقتی کودک یک ساله می شود دردسرها و سختی های مادر کمتر می شود بنابراین تصاویر این یک سال را سیاه و سفید نشان دادم تا در یک سالگی دخترم به تصویر رنگی ای ختم شود.
او که معتقد است در ارائه این کارها بیشتر مادر بوده تا هنرمند، افزود: ایده های زیادی در ذهن دارم و دنبال فرصتی برای اجرایی کردن آن ها هستم و البته تمام تلاشم این است که کارهایم به تکرار نیفتد هرچند جزئیات زندگی پر از ایده ها ناب و جدید است فقط باید کمی دقت کرد.
نمایشگاه تصویری « از وقتی فرشته آمد» از ۲۳ تا ۲۷ مردادماه در فرهنگسرای آیینه اراک دایر بود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.