یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۶ شماره ۶۹۶
***
وقایع استان: در ایران باستان جشــن ها و آیین های مختلفی وجود داشت که هر کدام فلسفه خاصی را دنبال می کردند. این جشن هایی که اغلب با طبیعت در ارتباط بودند جدای از اهمیتشان در تقویم باستانی ممکن است با داستانی اسطوره ای نیز همراه بوده باشند. بخش زیادی از این جشن ها هم اکنون دیگر در ایران برگزار نمی شود و به دست فراموشی سپرده شدند؛ بغیر از جشن هایی چون نوروز، تیرگان و … که همچنان برگزار می شود، خیلی از این جشن ها هستند که به صورت کمرنگ در برخی نقاط و در میان برخی از آیین ها چون زرتشتیان برگزار می شود. یکی از این جشن ها مهرگان است که به نوعی مهم ترین جشن ایرانیان بعد از نوروز است. آغاز فصل سرما در میان مردم باستان ایران همچون دیگر فصل ها و مناسبات دارای ارزش و اعتباری بوده است و برای آن نیز آیین و گرامیداشتی داشته اند. جشن مهرگان یکی از مهم ترین جشن هایی است که در فصل پاییز برگزار می شود. در ایران باستان صد وچهل و نه روز بعد از نوروز، این جشن برگزار میشد جشنی بزرگ که آن را آغاز زمستان میدانستند و با تشریفات فراوان همراه بود. این جشن آغاز نیمهی دوم سال یا به اعتباری، آغاز سال هخامنشی و فصل پاییز و حلول خورشید در برج میزان بوده است، جشنی که شاید بتوان گفت در دوران هخامنشی، اعتبار و توجه به آن نسبت به نوروز بیشتر بود.
برخی می گویند زمان برگزاری جشن مهرگان در آغاز ماه مهر و فصل پاییز بوده و این شیوه دستکم تا پایان دوره هخامنشی و احتمالا تا اواخر دوره اشکانی نیز دوام داشته است. اما از این زمان و شاید در دوره ساسانی، جشن مهرگان به مهر روز از مهر ماه یا شانزدهم ماه مهر منتقل میشود. از این رو اعتبار و احتمال برگزاری این جشن در روز شانزدهم مهر بیشتر است زیرا در تقویم زرتشتی یا اوستایی، ماه سی روز تمام داشت و سی روز ماه هر یک نامی داشت و سال دوازده ماه و هر روز از ماه های مختلف نیز نام هایی داشت که بعضی از این نام ها، به نام ماه های دوازده گانه نامیده می شد. هر گاه نام روز و نام ماه موافق قرار میگرفت، آن روز را جشن میگرفتند، نام شانزدهم از هر ماه بنام روز مهر نامیده می شد. همانطور که گفته شد این جشن از اهمیت بالایی برخوردار بوده بنابراین همانند نوروز دارای خوان یا سفرهای است که آنرا به نامِ خوان یا سفره مهرگانی میشناسیم. خوان (سفره) مهرگانی در واقع نوعی تشریفات آفرینگان خوانی و تقدیس خوراکها و نوشابههایی است که در مراسم دینی کاربرد داشت. نخستین مرد خوشفال و خوشمنظر که به حضور رسیده و برای نوعی مراسم کنایهای، گفتوگو میکرد، از پساش، موبدان موبد وارد میشد. کنار خوان مهرگانی مینشست و زمزمهکنان (واج گویان) خوراکها را تقدیس میکرد، در این خوان اقلامی که ویژگی داشت، «ترنج، شکر، عناب، سیب، خوشهای از انگور سفید، هفت شاخه از هفت گیاه، نان گرد کوچک از آرد حبوبات، اسپند و شیر و آوشین». شکل و مراسم برگزاری جشن مهرگان (جشنی مهر ایزد) نزد زرتشتیان تا حدودی باقی مانده است.
قربانی همان اندازه که در عید قربان مسلمانان رواج دارد، در مهرگان نزد زرتشتیان دارای اهمیت بود، اما امروزه مسئلهی قربانی کمکم از رواج افتاده و منسوخ شده است، چون اساس قربانی در روز ویژهی مهر از مراسم مهرپرستها بوده، در حالی که زرتشت قربانی را منع اکید کرده بود. به همین جهت است که زرتشتیان کنونی بهندرت در روز مهرگان قربانی میکنند. هرچند اکنون عمل قربانی کردن در روز مهرگان منسوخ شده است، اما در گذشته، از رسوم رایج و ضروری بود بهگونهای که برهای را از بدو تولد، نذر مهر ایزد میکردند و بهخوبی و همراه با آدابی پرورش میدادند. رسم قربانی آنقدر اهمیت داشت که خانوادههای فقیر، در مهرگان، در صورت عدم توانایی مالی، مرغی قربانی میکردند و به این خاطر مهرگانشان را مهرایزد مرغی میخواندند. اگر چه مهرگان را برابر و همزمان با نام روز مهر با نام ماه هفتم ایرانیان یعنی مهر ماه به جشن مینشیند و خود از جشن های ماهیانه است؛ ولی انگیزههای دیگری را نیز برای برگزاری آن بر میشمارند.
جدای از این که این جشن جایگاه اسطوره ای نیز داشته است. جشن مهرگان به یادگار حوادث که در آغاز آفرینش جهان رخ داده برقرار شده است. این عید به یاد وقایعی که در تاریخ داستانی مذکور است وضع شده بود. بر طبق این داستان های اسطوره ای، در این روز پادشاهان ایران تاجی بر سر مینهادند که صورت آفتاب در میان چرخی گردان بر آن منقوش بود. هنگام طلوع آفتاب یکی از سپاهیان در حیاط قصر سلطنتی ایستاده فریاد میزد « ای فرشتگان به عالم فرود آیید و بدکاران را بزنید و از دنیا برانید»
سابقه جشن مهرگان در گذشته ایران به قدمت شاهان باستانی و بزرگی چون فریدون منسوب شده است. به طوریکه فردوسی در شاهنامه به پیدایش این جشن در دوران پادشاهی فریدون اشاره کرده است:
فریدون چو شد بر جهان کامکار/ ندانست جز خویشتن شهریار/ به رسم کیان تاج و تخت مهی
بیاراست با کاخ شاهنشهی/ به روز خجسته سر مهر ماه/ به سر بر نهاد آن کیانی کلاه/ زمانه بی اندوه گشت از بدی/ گرفتند هر کس ره بخردی/ دل از داوریها بپرداختند/ به آیین، یکی، جشن نو ساختند/ نشستند فرزانگان، شادکام/ گرفتند هر یک ز یاقوت، جام/ می روشن و چهره شاه نو/ جهان نو ز داد از سرِ ماه نو/ بفرمود تا آتش افروختند/ همه عنبر و زعفران سوختند/ پرستیدن مهرگان دین اوست/ تنآسانی و خوردن آیین اوست/ کنون یادگارست از و ماه مهر/ به کوش و به رنج ایچ منمای چهر