خانه » جدیدترین » هنر در میدان

هنر در میدان

یکشنبه ۲۶  تیر ۱۴۰۱  شماره ۱۵۹۰

گفتگو با علی گودرزی زاده کارگردان نمایش «آینه در آینه» به بهانه اجرای این نمایش با ۱۰۰ بازیگر در ورزشگاه ۱۵ هزار نفری امام خمینی (ره)اراک

فاطمه حبیبی نژاد: نمایش یکی از ابزارهای مهم انتقال مفاهیم انسانی است. آنچه نظریه پردازان زیادی در طول تاریخ تا امروز به عنوان اصل مهم نمایشی از آن یاد کرده‌اند، مفهوم تأثیرگذاری بر مخاطب است. اما جهت شکل گیری این تأثیرگذاری راه‌های بسیار متفاوتی از سوی نظریه‌پردازان بزرگ تئاتر در طول تجربه مطالعه و زیست آن‌ها ارائه شده است. یکی از گونه‌های مهم اجرایی «نمایش میدانی» می‌باشد. اجرای این گونه نمایشی بازیگرانی با تعداد زیاد، ابزار و دکوری در حجم بالا و نورپردازی و تنظیم صدایی با قابلیت اجرا در فضاهای بسیار بزرگ را می‌طلبد. کارگردان نمایش میدانی بر روی تمام عناصر موجود در نمایش صحنه‌ای ذره‌بین می‌گذارد و آن‌ها را تبدیل به عناصری بسیار بزرگتر برای اجرای نمایشی با تعداد مخاطب بسیار بیشتر تبدیل می‌کند. مخاطب در مواجهه با عناصر این گونه اجرایی لحظات هیجان انگیزی را تجربه می‌کند و این تجربه هیجان مقصود اصلی اجرای نمایش را به عهده می‌گیرد. بسیاری از نظریه‌پردازان تئاتر همبستگی نور، تصویر، سازه‌های عظیم و ترکیب‌ صداها را یک اجرای موفق و تأثیرگذار می‌دانند. اما آیا در واقع مقصود این گونه نمایشی در عمل به انجام می‌رسد؟ کارگردانان نمایش‌های میدانی با چه سختی‌هایی رو به رو هستند و ماجرای انتخاب این گونه نمایشی از سوی افراد فعال در این زمینه چیست؟ یکی از نمایش‌هایی که این روزها در شهر اراک اجرا می‌شود نمایش میدانی «آینه در آینه» به کارگردانی علی گودرزی زاده است. گودرزی زاده به همراه گروه هنری سقا از سال ۱۳۸۸ در سطح گسترده به اجرای این گونه نمایشی پرداخته است و این گروه در حال حاضر به عنوان «بنیاد هنری سقا» شناخته می‌شود. اصلی‌ترین هدف این گروه پرداخت به مضامین مذهبی است. گودرزی زاده اکنون در دانشگاه اراک مشغول و در رسانه ملی به عنوان کارگردان شبکه سه، مجری، نویسنده و گوینده شبکه آفتاب فعالیت دارد. وی تجربه تولید آثاری مانند بانوی بی نشان، تا اشکستان، راوی سه ساله است، آینه در آتش، کوثر کوچه و آه، چادر خاکی مادر، حماسه فرزندان آفتاب (میدانی)، حماسه فرزندان روح‌الله (میدانی)، روایت رهایی(میدانی) و امضای خدا(میدانی) و اکنون نمایش آینه در آینه به شیوه میدانی را دارد. این نمایش با ۱۰۰ بازیگر و درونمایه‌ای طنز به مناسبت جشن غدیر در ورزشگاه ۱۵ هزار نفری امام خمینی (ره) برگزار می‌شود. مخاطبان می‌توانند از ۲۲ تا ۳۱ تیرماه ساعت ۱۹ تا ۲۱ نمایش آینه در آینه را به صورت رایگان ببینند. با توجه به تجربه گودرزی زاده در تولید آثار نمایشی میدانی و به مناسبت اجرای نمایش «آینه در آینه» در شهر اراک و به دنبال پاسخ سوالاتی که مطرح شد گفتگویی با وی ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

ضمن اشاره به موضوع نمایش «آینه در آینه» از تفاوت‌های نمایش صحنه‌ای و میدانی بگویید‌.
اقتضای نمایش میدان با نمایش صحنه قدری متفاوت است. کسی که برای دیدن نمایش به سالن تئاتر می‌آید، به هدف تئاتر دیدن و مخاطب تئاتر بودن در سالن می‌نشنید. تئاتر مجموعه‌ای از پیچیدگی‌ها، داستان و درام است. تماشاگر تئاتر به سالن می‌آید تا درامی را مشاهده کند که قواعد و مختصات خاص خودش را دارد‌. (مانند تعلیق، گره افکنی، گره گشایی و اتفاقات پایانی که در نتیجه‌گیری درام می‌افتد) همه اتفاقات در صحنه در محدوده خاص خودش اتفاق می‌افتد. شما دیده‌اید که سالن‌های تئاتر گستردگی آنچنانی ندارند. سالن‌هایی مانند سالن تئاتر شهر یا تالار وحدت هم با این که سالن‌های بزرگی هستند اما گستردگی‌شان در یک حد مشخص و به خصوصی است. مخاطب یک نمایش قبول کرده است که مجموعه‌ای از قراردادها را ببیند و خیلی دنبال پروداکشن وسیع نیست. اما نمایش میدان در یک پروداکشن وسیع اتفاق می‌افتد که هر گوشه و لحظه آن ممکن است یک اتفاق را رقم بزند. می‌توان گفت در نمایش میدان خیلی داستان کارگر و کارساز نیست. درست است که ما داستان را نیاز داریم اما همه چیز حول محور هیجانات و اتفاقات روی صحنه رقم می‌خورد. مثلاً اگر بخواهید یک صحنه جنگ را در تئاتر صحنه نشان دهید، خیلی نمی‌توانید از ابزار و سخت‌افزارهای جنگی استفاده کنید. شما اگر در سالن تئاتر تیر بزنید مخاطب از آن صدا ناراحت می‌شود اما در نمایش میدان اگر قرار است مخاطب جنگ ببیند، در حد و اندازه‌ خودش می‌بیند. در تئاتر صحنه همه چیز مینیاتوری، کوچک و جمع و جور است اما در نمایش میدان در یک پروداکشن خیلی وسیع همه ابعاد باید در حد و اندازه‌های خودش باشد. مخاطب در نمایش میدان می‌خواهد هرچه نام برده می‌شود را ببیند. شما در نمایش صحنه نمی‌توانید روی صحنه ماشین یا ادوات بیاورید اما در نمایش میدان باید این کار را انجام دهید. اگر بخواهید بگویید «اینجا بازار است» باید بازار را بسازید. اگر بخواهیم آتشی را نشان دهیم، باید آن را بسازیم. مردم در این نمایش باید درگیری‌ها را ببینند و هر چیزی در حد و اندازه خودش نمایش داده شود. به علت همین مقدمه‌ای که اشاره کردم، ما در جریان تولید این نمایش خیلی به دنبال پیچیدگی‌های خاص یک درام نبودیم. یک داستان ساده را برگزیدیم که مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و خیلی نخواهند به آن فکر کنند و هر چه را که مخاطب می‌بیند در قالب تصویر ارائه شود. مردم تمام جشن‌ها، اتفاقات و موجود در این نمایش میدانی را در قالب یک داستان خیلی ساده که همه چیز در آن برایشان به نمایش گذاشته می‌شود شاهد هستند. قصه نمایش در زمان حال رخ می‌دهد. اتفاقاتی ۱۵ سال قبل رخ داده است که حال نتایج آن مشخص می‌شود و در این بین ما گریزی به دو واقعه تاریخی در خصوص حضرت امیر (ع) می‌زنیم. خیلی هم روی غدیر مکث نکردیم. البته لحظاتی از غدیر را داریم اما واقعاً به دنبال این شادمانه غدیر بودیم. در واقع دنبال این موضوع بودیم که این لحظات برای مردم از یک جشن شیرین آئینی به یادگار بماند.

از سختی‌های کارگردانی نمایش با تعداد بازیگران زیاد بگویید.
از ابتدای دهه هشتاد که به همراه گروه سقا کارهای میدانی یا صحنه‌ای را تولید کرده‌ایم، تمام کارها دکور سنگین و تعداد بازیگران زیاد داشته. قاعده کاری من از ابتدا چنین بوده و این دوازدهمین اجرا از گروه هنری سقا است. اعتقاد بنده این است که برای نشان دادن یک هیمنه‌ای باید دست به کار شد، باید با تعداد بازیگران زیاد کار کرد و از دکورهای سنگین و بزرگ غافل نشد. این حق مخاطب است که وقتی به اجرا می‌آید مجموعه‌ای از زیبایی‌ها را نگاه بکند. بله البته زیبایی فقط در تعداد زیاد بازیگر یا فقط در دکور نیست اما به هر حال این عناصر بی تأثیر نیستند. تجربه به بنده ثابت کرد وقتی می‌خواهیم در دل تاریخ برویم و در زمان حال از تاریخ برای مردم حرف بزنیم، مجموعه‌ای از نور، تصاویر و جلوه‌ها می‌تواند تأثیرگذاری را چندین برابر کند و بتواند آنچه به دنبالش هستیم را دو چندان کند. به قطع تعداد بازیگران زیاد خصوصاً در نمایش میدانی به ما این امکان را می‌دهد که مخاطب با زوایای مختلف آشنایی پیدا کند. صحنه‌ای که ما در این نمایش ایجاد کرده‌ایم تقریباً ۱۶۰۰ تا ۱۷۰۰ متر است و ما باید این مقدار را پر کنیم. ضمن این که من به شدت علاقه‌مند هستم که عرصه برای جوانان و کسانی که دوست دارند بیاموزند، یاد بگیرند و تجربه کنند باز باشد. شاید نمایش صحنه‌ای این امکان را در اختیار همه قرار ندهد که یک نسل بتوانند وارد صحنه شوند اما در نمایش میدانی هنگامی که بازیگر در مواجهه با مخاطب قرار می‌گیرد و به قول خودمان ترسش از حضور روی صحنه می‌ریزد، می‌تواند حضور بهتری از خود را در نمایش‌های آتی ارائه دهد. این مسئله برای من بسیار ارزشمند است. بنده علاقه دارم که افراد جدید وارد این عرصه شوند و نسل به نسل پوست اندازی شود و نفرات جدیدتری معرفی شوند. افرادی که دنبال این تجربه‌ها هستند پایشان به این جریانات باز شود با اینکه سختی‌هایی هم به همراه دارد. واقعاً سختی این موضوع را دوست دارم و همچنین راه برای آموختن خودم باز می‌شود. راهی برای آشنایی، تعاملات، ارتباط با افراد جدید با ایده‌های مختلف، تفکرات و اندیشه‌ها و نظرات متفاوت.

چرا تصمیم به کارگردانی نمایشی با این تعداد بازیگر گرفتید؟
نمایش آینه در آینه دوازدهمین کار تولیدی این گروه و پنجمین تجربه میدانی ما است. این گونه نمایش سابقه طولانی در تاریخ نمایش کشور ما ندارد. ما سعی کردیم از اغلب هنرها استفاده بکنیم و می‌توان گفت یک سینما است ولی سینما نیست. یک تئاتر است ولی تئاتر نیست. مجموعه‌ای از این عناصر کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند تا یک شکلی از اجرا را بسازند. شاید برای تئاتری‌ها سوال شود که چرا اینطور است اما واقعیت امر این اجرا خودش یک نمایش است. اگر نمایش را عرصه‌ای برای ظهور و بروز اندیشه‌ها و انتقال آن به قاطبه جامعه امروز بدانیم، این نمایش هم همین کارکرد را دارد. انتقال مفهوم انجام می‌شود اما با این شیوه. از مدیا، مپینگ، نور، جلوه‌های بزرگ میدانی و اسپشیال افکت استفاده می‌کنیم و همه این‌ها دست به دست هم می‌دهند تا یک زیبایی را برای مخاطب بسازند. همه تجربیاتی که در ۴ کار قبلی داشتیم هم الحمدلله به کارمان آمد. و خیلی جالب است که برای شما بگویم ما در دوره‌های قبل گروه‌ها را از تهران می‌آوردیم و از افرادی سرشناس و صاحب نام در سینمای ایران در حوزه نورپردازی و جلوه‌های میدانی و تصویری که سیمرغ داشتند و همچنین بازیگران سرشناس سینما و تئاتر ایران استفاده کردیم. اما حالا خدارا شکر قد و قواره این گروه در اراک به این حد رسیده که ما فقط آن چیزهایی که در استان نبود مثل مپینگ و بعضی از نورهای دیجیتال را از تهران آوردیم. جلوه‌های میدانی و بازیگری کار هنرمندان شهرمان است. گروه کارگردانی با توجه به وسعت و ۲۰ صحنه‌ای که این نمایش دارد همگی از بچه‌های شهر خودمان هستند. یکی از تصمیمات حقیر این بود که نسلی ساخته شود که خودشان صاحب نظر باشند، دست به کار باشند و بتوانند از عهده این کار بزرگ و مهم بر بیایند و حق مردم این هست که زیبایی‌ها را ببینند، جلوه ها را تماشا کنند و از نشستن و تماشا کردن لذت ببرند.

در مورد حمایت هایی که از این نمایش برای اجرا شکل گرفت بگویید
برای پاسخ به این سوال واقعیت این است که اگر نیشتر به قلبم بخورد می‌ترسم دردنامه‌ای نوشته شود که چند من کتاب چندمن… اما در واقع سراغ این مسائل نمی‌خواهم بروم. واقعیت امر این است که یک همچین کاری در چنین حد و اندازه با دکور سنگین، جلوه‌های نوری و تصویری سنگین، استفاده از سیستم مپینگ و این تعداد بازیگران بسیار کار دشواری است. همین که بخواهید از این تعداد بازیگران یک پذیرایی ساده کنید، می‌بینید که چه اتفاقی خواهد افتاد. واقعاً باید نهادها، ارگان‌ها و سازمان‌ها مردانه به پای کار بیایند. از حق نگذریم از شورای شهر و شهرداری خیلی تشکر می‌کنم که بخش عمده‌ای از کار را انجام دادند و به عهده گرفتند. خاک ریزی این سطح از میدان اصلاً کار ساده‌ای نیست و بخواهیم حساب کنیم چیزی حدود ۴۰۰ کامیون خاک آنجا خالی شده است‌ و فقط بحث آوردن خاک نبوده. کوبیدن، مسطح ساختن آن و پلکانی قرار دادن خاک و… نقل این همه ابزار و تجهیزات در محل نمایش هم گوشه دیگری از کارهایی است که در راستای تولید این اثر انجام شده است. ما باید یک پیست موتور سواری و اتوموبیل‌رانی را تبدیل می‌کردیم به سالن نمایش و واقعیت این است که این کارها فقط از عهده یک یا دو گروه بر نمی‌آید. بلکه یک عظم بزرگ و بلند سازمانی می‌خواهد. این اتفاق باید دست گروه‌ها و سازمان‌هایی باشد که ابزارش را دارند. لودر، کامیون، کمپرسی، غلتک، گریدر، آبپاش و… را شهرداری دارد. همه آن چه که باید فضای ما را بسازند شهرداری دارد. ما به یک جایگاه و فضایی برای نمایش‌های میدانی نیاز داریم. به همین علت این ابزار باید در اختیار گروه‌ها قرار بگیرد و سازمان‌ها و ارگان‌های دیگر هم پای کار بیایند، آن‌هایی که بار فرهنگ و هنر این جامعه را به دوش می‌کشند. درست است که امکانات نیست و اعتبارات وجود ندارد اما به هر حال حق این مردم است. شهری که صنایع قوی را دارد.(چه صنایع دولتی و چه صنایع خصوصی) آن‌ها می‌توانند پای کار بیایند. واقعاً اگر تیمی داریم به نام تیم آلومینیوم که دارد در عرصه ورزش ما نام‌آور می‌شود، چرا در عرصه فرهنگی و هنری وارد نمی‌شویم؟ چرا هزینه نمی‌کنیم؟ بسیار بچه‌هایی هستند که در طول مدت‌ها کارشان را اثبات کرده‌اند و در عرصه نمایش از اراک به تهران معرفی شده‌اند و انصافاً خوب درخشیده‌اند. پس می‌شود از این دست کارها کرد. می‌شود اتفاقات بسیار خوبی را برای این شهر رقم زد به شرط این که حمایت‌ها بیشتر از این بشود‌. از شهرداری، شورای شهر، حوزه هنری و سپاه تشکر می‌کنیم. آنچه که داشتند را پای کار آوردند و از لطفشان خیلی سپاسگزار هستیم.

چرا درونمایه طنز را برای اجرا انتخاب کرده‌اید؟
درونمایه کارهای ما از سال ۱۴۰۰ به قبل پرداخت به مفاهیم آئینی و مذهبی مختلف عزا یعنی سوگنامه‌های نمایشی بوده است. مانند سوگنامه بانوی بی نشان، آیه در آتش، تا اشکستان، راوی سه ساله است، کوثر کوچه و آه، چادر خاکی مادر که در طول این سال‌ها ساخته شده است. حتی حماسه مردان آفتاب، روایت رهایی و کارهای میدانی با درونمایه‌ سوگنامه نمایشی یعنی عزا و بر مبنای عزا و مرثیه به مخاطب ارائه شده است. اما ما با شادمانه غدیر وارد شده‌ایم. روزی که روز خداست و شاد ترین روز خداست. و بزرگترین اتفاق عالم هستی برای ما غدیر است. شادتر از این روزها نداریم، نه فقط بر روی زمین بلکه آسمانیان و ملکوتیان مشغول شادی و پایکوبی هستند. بهترین زمان است که بتوانیم معارف و معالم دین را از طریق زبان طنز و این بیان شیرین به مردم انتقال دهیم. غدیر برای ما یوم‌الاستراحت است. روز شادی و خوشی است. ما از ابزار طنز و زمان استفاده کردیم تا بتوانیم با مخاطب ارتباط زیباتر و بی پیرایه‌تری بگیریم. قطعاً برای انتقال این مفاهیم در این زمان یعنی ایام شادمانه غدیر، زبان طنز بهتر می‌تواند به ما کمک کند.

با توجه به حجم بسیار بالای مخاطب، آیا بازیگران را برای برقراری ارتباط با تماشاگر موفق می‌بینید؟
الحمدلله مخاطب ارتباط خوب برقرار می‌کند. مجموعه این عناصر روی صحنه دست به دست هم می‌دهند و به کمک یکدیگر می‌آیند تا این اتفاق یعنی ارتباط بین مخاطب و صحنه شکل بگیرد. فقط خود بازیگر نیست در صورتی که بازیگر است و حس او. یکی از قابلیت‌های نمایش این است که بازیگر نفس به نفس مخاطب به اجرا می‌پردازد و ارتباط برقرار می‌کند. عناصر دیگری به بازیگر کمک می‌کنند تا بتواند این احساسات و حجم مفاهیم را انتقال دهد. فکر می‌کنم که هر چه اجراها رو به جلو می‌رود و بازیگران بیشتر خودشان را روی صحنه پیدا می‌کنند، این ارتباط بهتر می‌شود. شما در نمایش صحنه حتماً و لابد باید از بازیگرانی استفاده کنید که بتوانند عناصر بازیگری را در خدمت بگیرند. یعنی بیان قوی و بدن خوبی داشته باشند و پاساژهای حسی را به خوبی با بازیگران دیگر برقرار کنند. یعنی اگر بازیگری را شناخت شخصیت و درک موقعیت بدانیم، باید تمام این‌ها در نمایش صحنه به خدمت گرفته شود. اما نمایش میدانی از این دست چون قبلاً کار را داخل استودیو ضبط می‌کنیم، بازیگر باید از بیان و حس خوبی بهره‌مند باشد. درست است که در طول اجرای میدانی بیان ندارد و همه آن‌ها ضبط شده است. تمام تلاشمان بر این است بازیگرانی که صدایشان ضبط شده است و در استودیو بودند، همان‌ها روی صحنه حاضر شوند و به بازی بپردازند و از حضورشان بهره‌مند شویم. اما گاهی صدا پیشگانی هستند که کار بازیگری نمی‌کنند و فقط کارهای رادیویی را به خوبی انجام می‌دهند. در این کار از آن‌ها هم استفاده شده است. من احساس می‌کنم چون عناصر دیگری هم در صحنه مانند جلوه‌هایی از نور و تصویر و پرده سیکلو به خدمت گرفته شده‌اند، این ارتباط بین مخاطب و صحنه به راحتی برقرار شده است.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.