خانه » جدیدترین » نگاهی گذرا به جهان سوم/۱۰

نگاهی گذرا به جهان سوم/۱۰

یکشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۶   شماره ۷۶۰

حسن خدادادی
دکتری مدیریت

شاخص های بدهی
بصورت کلی بدهی های کشورها را توسط دو شاخص ارزیابی می کنند.
الف- میزان نرخ بدهی و یا نسبت مبلغ بدهی (میان مدت و بلند مدت) به صادرات کشور مربوطه در یک سال می باشد. بطوریکه بدهی جهان سوم از ۴۸% در سال ۱۹۶۰ به ۱۳۲ درصد در سال ۱۹۷۱ و نهایتا در سال ۱۹۸۳ به ۱۴۴/۴ درصد رسیده است.
ب- شاخص دیگر نرخ بازپرداخت بدهی می باشد که منظور نسبت بازپرداخت بدهی ، به صادرات کشورهای مربوطه در هر سال می باشد. البته نرخ رشد این سیستم بیشتر از حد معمول می باشد . بطوریکه در سال ۱۹۶۰ به میزان ۷ درصد و در سال ۱۹۷۱ به ۱۶ درصد و در سال ۱۹۸۳ با توجه به نرخ رشد درآمدهای نفتی به ۱۸ درصد رسیده است ضمنا جالب است که بدانیم در سال ۱۹۸۰ بازپرداخت وام بیشتر از اصل آن بود .
بحرانی که هر روز حادتر و مشکل زا می شود پیدایش پدیده های اعتبارات مالی بین المللی در مقیاس وسیع سبب افزایش بدهیهای جهان سوم شده که در بیست سال اخیر قابل بحث می باشد. بطوریکه فقط در سال ۱۹۸۵ جمع بدهی های این کشورهای جهان سوم بالغ بر ۸۰۵ میلیارد دلار می باشد در اینجا اشاره کوتاهی به میزان بدهی بعضی از کشورهای مقروض مهم در سال ۱۹۸۹ می شود .


شایان ذکر است که بدهی های کشورهای جهان سوم هر روز برای کشورشان مشکل تر می شود و در این کشورها میان تعهدات مالی و توانایی پاسخگویی به آنها فاصله زیاد افتاده است.
خوب است بدانیم بدهی جهان سوم در سال ۱۹۸۳ معادل چهار برابر کسر بودجه آمریکا در همان سال و معادل یک سوم دارایی هـای بین المللــی بانک هاست.

استقراض
سابقه استقراض به سالهای ۵۰ و ۶۰ قرن بیستم میلادی بر می گردد و این امر باعث تفاوتهایی که جدایی بین کشورهای جهان اول و جهان سوم شده است بوجود می آورد . تمام کشورهای جهان سوم دارای یک وجه مشترک می باشند و آن توسعه نیافتگی می باشد لازم است بدانیم این دیدگاه ها در جهان بوجود آمده است که کشورهای جهان سوم فقیر هستند و باید به آنها کمک کرد . مایحتاج آنها را با اعتبارات کمی که دارند بایستی تامین کرد پس بهتر است آنها را مقروض کرد تا توسعه یابند این تنها راهی بود که در سالهای اشاره شده انتخاب گردید . البته استقراض یک پدیده عادی بود و هیچ گونه خللی پدید نمی آورد در صورتی که تــامین اعتبــارات مــالی بین المللی جهان سوم را آسیب پذیر کرد در نتیجه نیازها سریعتر از امکانات رشد و خودعاملی جهت دریافت بیشتر را بوجود آورد.
گسترش تامین اعتبارات مالی خارجی به معنی استمرار سرمایه گذاری کشورهای صنعتی به مدت طولانی در جهان سوم می باشد به همین دلیل کشورهـــای صنعتی و پیشرفتـــه حق نظارت بر جهت گیری های اقتصادی کشورهای ثروتمند جهان سوم را بدست آورد در نتیجه متاسفانه این نظارت به وسیله دولت های کشورهای قرض دهنده اعمال می شد و خود باعث تراژدی استقراض گردید بطوری که استقراض در دهه هفتاد شتاب زیادی بخود گرفت. عبارت جهان سوم نخستین بار برای نشان دادن تمایز و اختلافات کشورهای دیگر با دو بلوک موجود در دهه پنجاه بین بلوک شرق و غرب به سرکردگی آمریکا بوجود آمد و زمانی طول نکشید که اصطلاح جهان سوم به معنی گروه کشورهای در حال توسعه بکار گرفته شد امروز شاهد هستیم سه چهارم جمعیت جهان در شرایطی به کلی متفاوت با کشورهای صنعتی زندگی می نمایند .
حال نرخ بالای مرگ و میر اطفال ، سوء تغذیه ، بیسوادی ، امید به زندگی پائین از جمله مسائل اصلی کشورهای جهان سوم است که به آن گرفتار شده اند بطوری که فاقد امکانات برای رفع نیازهای بهداشت ، غذایی ، آموزشی و کنترل جمعیت می باشد. از چهل سال پیش به این طرف تمایز بین آنها و کشورهای غنی بوجود آمده است. و امروز هم ادامه دارد و هر روز این بحران گریبان گیر جهان سوم می شود . و همه بحث کمک را مطرح می کنند . بطوریکه «چنری» معاون بانک جهانی می گفت : «کمک خارجی به توسعه یاری می رساند» اما این به چه شکلی ر خ می داد دیگر مطرح نیست. کشورهای غنی برای موجه جلوه دادن ورود سرمایه خارجی به یک کشور در حال توسعه بطور معجزه آسایی در نتیجه فعل و انفعال چند متغیر اقتصادی نظیر نرخ رشد ، نرخ سرمایه گذاری و کمک خارجی حاصل می شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.