خانه » پیشنهاد سردبیر » نگاهی به فیلم «مصادره» کمدی متفاوتی که این روزها صدرنشین گیشه هاست/سرگذشت یک شکست خورده

نگاهی به فیلم «مصادره» کمدی متفاوتی که این روزها صدرنشین گیشه هاست/سرگذشت یک شکست خورده

چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۷   شماره ۸۲۰

***

وقایع استان

سمیه انصاری فر

***

در سینمای ایران و در میان مخاطبان آن همیشه فیلم های کمدی از اقبال بسیار بالایی برخوردار بوده و هست. آمار فروش این فیلم ها در سال های اخیر و تسخیر گیشه ها خود تاییدی بر این مدعاست هرچند که همچنان نقدهایی جدی بر فیلم های کمدی حال حاضر وجود دارد، منتقدان معتقدند که اغلب سازندگان و کارگردانان این ژانر از سینما بدون در نظر گرفتن استانداردهای سینمایی و توجه به داستان و محتوا تنها با تکیه بر برخی مسائل چون شوخی های سخیف، حضور سوپراستارها و یا آواز و رقصیدن مخاطب را به خنده وا می دارند بدون اینکه در نظر بگیرند مخاطب بعد از خروج از سالن سینما چه بهره ای از آن فیلم خواهد برد و آیا آن فیلم او را به تفکر وا خواهد داشت یا نه؟
این روزها در سینما های کشور باز هم یک فیلم کمدی پیشتاز گیشه هاست. البته این فیلم تفاوت های آشکاری با فیلم های کمدی سال های اخیر سینمای ایران دارد، چه در بازی چه در محتوا چه در کارگردانی. فیلم سینمایی «مصادره» که فروشش این روزها از ۱۱ میلیارد تومان نیز گذشته است اولین ساخته «مهران احمدی» است. مهران احمدی را بیشتر در کسوت بازیگر می‌شناسیم. او در اولین تجربه کارگردانی اش به سراغ یک فیلم کمدی رفته است و تا حدودی نیز توانسته موفق عمل کند. این فیلم این روزها در سینما عصرجدید اراک اکران می شود.
مصادره داستان یک کارمند دون پایه ساواک به نام اسماعیل با بازی رضا عطاران است که به طور آزمایشی بعنوان مامور خرید در این اداره کار می کند و به طور کامل از آنچه در آن اداره مخوف می گذرد باخبر نیست. اسماعیل در بحبوحه انقلاب به عنوان فردی که در شکنجه های این سازمان نقش داشته محاکمه می شود. او به کمک یکی از دوستانش با بازی بابک حمیدیان که هر بار عضو گروه یا دسته ای می شود و حالا در کسوت انقلابیون ظاهر شده از زندان فرار و به پیشنهاد دوستش با همسر آمریکایی خود و پسرش از ایران فرار می کند. او مقدار زیادی زمین در ایران دارد که قرار است با وکالتی که به همان دوست داده شده برایش فروخته و پولش برایش فرستاده شود.
در آمریکا برای او اتفاق های مختلف می‌افتد و در تمام مدت او منتظر است تا زمین هایش در ایران به فروش رود و او به آسایش برسد؛ ولی هربار دوستش بهانه ای می آورد و می گوید که اموال او مصادره شده است. در آمریکا همسر او که خواننده بار بود او را ترک می کند. او سعی می کند به لس آنجلس برود و زندگی جدیدی را شروع کند؛ ولی اتفاق تازه ای برای او نمی افتد و زندگی اش همینطور می گذرد و پسرش روز به روز بزرگتر می شود. اسماعیل کم کم دچار بحران هویتی می شود و از لحاظ روحی دچار مشکل می شود. پسرش زکریا با بازی هومن سیدی تصمیم می گیرد به ایران برود و زمین های پدرش را پس بگیرد در سفرش به ایران مشخص می شود که زمین های آن ها مصادره نشده بلکه توسط همان دوست پدرش که حالا به اتهام اختلاس فراری است بالا کشیده شده. زکریا در نهایت به کمک برادر خوانده خود خورخه او را در خارج از کشور به دام می اندازند.
اولین ساخته احمدی با حضور رضا عطاران و حضور هومن سیدی حداقل این اطمینان را می دهد که با بازی های قابل قبول مواجه خواهیم شد. شاید یکی از دلایلی که فیلم مورد توجه قرار گرفته است سوژه آن باشد. فیلم دارای رگه های سیاسی است و می توان آن را طنزی سیاسی تلقی کرد هرچند در این مسیر خیلی موفق نبوده است؛ ولی انتخاب همسر از آمریکای لاتین، ورود به تلویزیون های به اصطلاح مخالف رژیم در آن سوی مرزها و نحوه ساخت برخی برنامه های ماهواره ای، موضوع اختلاس گران و حتی درگیری های گروه ها در اوایل انقلاب این فیلم را از یک کمدی صرف موقعیت جدا کرده است.
اما این به منزله این نیست که فیلم در تمامی لحظات و در کلیت خوب عمل کرده باشد. در آغاز فیلم با ورود به زندگی اسماعیل و پرداخت به جزئیات کار او و نحوه برخورد او با مطالب پیرامون و عدم آگاهی و شناخت او به مسائل این نوید را می دهد که با داستانی جذاب رو به رو خواهیم بود که فراز و فرودهای بسیاری خواهد داشت و بازی خوب رضا عطاران در این بخش دقیقا همان چیزی است که مخاطب می خواهد. البته فیلم از ابتدا برخی قراردادها را با مخاطب می گذارد مثلا اینکه اسماعیل می تواند به راحتی با خواننده مورد علاقه اش ازدواج کند و یا اینکه دوستی که همیشه همراهش است هر بار در یک شکل و شمایل و با عقیده ای متفاوت و عقیده ای که در واقع مد است ظاهر می شود و در تمام مدت اسماعیل قدرت تحلیل و درک هیچ کدام از مسائل را ندارد. این مسئله در ابتدا می تواند جذاب باشد ولی کم کم کسل کننده می شود به ویژه وقتی که با وقوع انقلاب و دستگیری اسماعیل به عنوان یکی از عوامل ساواک او مجبور به فرار زا ایران یم شود تصمیمی که حتی خودش نمی گیرد و دوستش آن را جلوی پایش می گذارد. با ورود اسماعیل به آمریکا مخاطب منتظر اتفاق های دراماتیک تری است ولی اسماعیل همچنان همان آدم بدون هوش و ذکاوت است و ترک کردن همسرش، رفتن به شهرهای دیگر، ورودش به یک شبکه ماهواره ای در حالیکه می توانست بار حسی و باورپذیری فیلم را بیشتر کند آنقدر شتابزده و بدون منطق رخ داد که فقط از جلو چشمان مخاطب عبور می کرد و آن تاثیرپذیری لازم را نداشت. در برخی موارد علت برخی تصمیمات مشخص نمی شود البته تعدادی این را نقطه قوت فیلم می دانند و می گویند نجات پیدا کردن از هر موقعیت آزاردهنده برای انسانی که چیزی برای از دست دادن ندارد دقیق ترین نقطه ای است که فیلمنامه بر روی آن دست گذاشته است. اسماعیل فقط می خواهد عمرش بگذرد و هـــرچه سنش بالاتر می رود امیدهایش کـمرنگ تر می شود و بی هدف تر. البته نباید از این نکته غافل شد که در میانه فیلم کارگردان به برخی شوخی های رایج در سینمای کمدی این روزها متوسل شد مانند برخی شوخی های جنسی چون مسئله ختنه کردن پسر اسماعیل و … اشاره کرد.
فیلم با وجود خنداندن تماشاگر با ایجاد کمدی های موقعیت رفته رفته او را غمگین تر می کند و نوعی طنز گزنده همراه خود دارد. غمی که از تماشای زندگی افراد بدون وطن و سردرگمی است که دیگر راه بازگشت ندارند و یا اصلا راه بازگشت را بلد نیستند به انسان دست می دهد. اما چرا می گوییم مصادره یک کمدی متفاوت است در یکی از نقدها بر این فیلم آمده است: «مصادره» برخوردی کمیک با یک موقعیت تراژیک است. داستان «مصادره» درباره یک شکست‌خورده تمام‌عیار، یک بازنده است که بدبیاری‌هایش دل مخاطب را هم می‌شکند. به همین واسطه فیلم را می‌توان در کنار یک کمدی سیاه و حتی بیشتر از آن یک کمدی دل‌شکستگی دانست که شرح تنهایی‌های یک شکست‌خورده است.
«مصادره» در میان فیلم‌های کمدی که در این سال‌ها ساخته‌شده‌اند و مثلاً در مقایسه با آثار کمدی سال گذشته سیمای ایران، خصوصا پرفروش‌هایشان مانند «گشت ۲»، «خوب، بد، جلف» و «ساعت پنج عصر» فیلم قابل‌بحث‌تر و پرملات تری است. از آن دست فیلم‌ها که هم می‌خندانند، هم ناراحت می‌کنند و در پس این شادی و اندوه توامان مجرایی برای تفکر و تعمق در فیلم و موقعیت اجتماعی‌اش برای تماشاگر خود باز می‌کنند. «مصادره» یک موضوع سیاسی/اجتماعی مهم و دغدغه برانگیز و البته سربه‌مهر مانده تا این سال را دستمایه اصلی خود قرار داده است یعنی زندگی کسانی که در پی انقلاب، تلف‌شده‌اند و همه‌چیز خود را ازدست‌داده‌اند. البته اشتباه نکنید «مصادره» خود نه فیلمی ضدانقلابی ست و نه قصد دارد که حرف‌هایی خلاف صدای رایج حکومت بزند.
به‌جرات می‌توان گفت که «مصادره» اتفاقاً در راستای گفتمان امروز انقلاب است. «مصادره» برخلاف اکثر کمدی‌های ایرانی که تنها وظیفه خنداندن تماشاگر (آن‌هم به هر قیمتی که شده) را دارند، به‌واسطه موقعیت مرکزی و تماتیکش مهم و قابل‌تأمل است.»

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.