خانه » پیشنهاد سردبیر » نگاهی به فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» که در سینماهای اراک در حال اکران است/ عذاب وجدان عمومی

نگاهی به فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» که در سینماهای اراک در حال اکران است/ عذاب وجدان عمومی

شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۶  شماره ۸۰۷

***

وقایع استان

سحر یاری

***

سینما روایتگر زندگی است. زندگی پر است از حادثه پر از روابط مختلف و پر از تصادف… و در مقابل کنش ها و واکنش های مختلفی از سوی آدم ها به همراه دارد. یک فیلمساز تلاش می کند تا ماجرا و قصه خود را در بستر همین حوادث و تصادفات روایت کند. در این میان برخی از کارگردانان موفق تر هستند و با توجه به مناسبات اجتماعی و فرهنگی و آنچه بر جامعه معاصرمان می گذرد نگاهی دقیق تر و جزئی تر داشته و آنچه برایمان به تصویر می کشند ملموس تر است. این روزها فیلمی بر پرده هر دو سینمای اراک است که می تواند از آن دست فیلم های باشد که نگاهی واقعی و در عین حال تعدیل شده به زندگی در بطن جامعه ایرانی دارد.
«بدون تاریخ، بدون امضا» آخرین ساخته وحید جلیلوند است که توانسته توجه مخاطب و منتقدین را به خود جلب کند و همچنین در عرصه بین المللی نیز خوش بدرخشد. جلیلوند از آن دست کارگردان هاییست که تلاش دارد به درون جامعه برود و در فیلم های خود علاوه بر داستانش ما را به زیر متن هایی نیز ارجاع دهد. هر چند بسیاری معتقدند که او سعی دارد شبیه اصغر فرهادی باشد و فرمول فیلم هایش شبیه اوست؛ اما کمی دقت در فیلم های او نشان می دهد که نگاه او به مسائل متفاوت است و جلیلوند به دنبال ارائه راهکار و پیشنهاد در فیلم هایش است و شخصیت ها را مانند فرهادی رها نمی کند.
«بدون تاریخ، بدون امضا» مانند فیلم قبلی جلیلوند «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» به تقابل دو قشر در جامعه می پردازد قشر مرفه و قشر نیازمند جامعه. «بدون تاریخ، بدون امضا» در مورد دو آدم از دو طبقه مخالف است که یک تصادف زندگی آن ها را در ارتباط و متاثر از یکدیگر قرار می دهد.
کاوه نریمان پزشکی مسئولیت پذیر و متعهد است که در پزشک قانونی کار می کند. او یک شب با موتوری که خانواده موسی بر آن سوار بودند تصادف می کند و همین جا نقطه شروع داستانی است که به نظر می رسد در همان شب با پرداخت خسارت از سوی نریمان و اصرار او برای خبر نکردن پلیس تمام شده است. هرچند که این سئوال را در مخاطب ایجاد می کند که چرا کاوه نریمان نمی خواهد پای پلیس به ماجرا باز شود. در همان سکانس تصادف موتور موسی و ماشین نریمان می توان به راحتی به پایگاه اجتماعی دو فرد پی برد. موسی موتوری را قرض کرده و حالا نگران خرابی آن است، نریمان می خواهد که امیرعلی پسر موسی را به درمانگاه برسانند چون احساس می کند حالش خوب نیست؛ ولی موسی و زنش مانع این کار می شوند و این دومین سئوال ایجاد شده است و حالا مخاطب باید منتطر بماند تا دو سئوال ایجاد شده در این سکانس پاسخ داده شود. بعد از این سکانس فیلم تمام تمرکز در ابتدا بر روی زندگی و تلاش های دکتر نریمان در محیط کارش است؛ اما به ناگاه یک اسم و یک کودک که برای معاینه به پزشک قانونی آورده شده گره اصلی فیلم می شود او متوجه می شود این کودک همان امیرعلی فرزند موسی است که شب گذشته با آن ها تصادف کرده بود. بررسی های پزشک قانونی نشان می دهد که او بر اثر مسمومیت غذایی از دنیا رفته است. حالا سئوال اینجاست که چه مسمومیت در ادامه فیلم به سراغ موسی می رود و می فهمیم که او به دلیل فقر و مشکلات مالی اقدام به خرید مرغ های ارزانی کرده که تاریخ گذشته و مسموم است. او که حالا خود را مقصر مرگ پسرش می داند و همچنین از سوی همسرش به شدت مورد سرزنش است در نهایت تصمیم می گیرد خشم خود را با رفتن به مرغداری و انتقام از فردی که مرغ ها را از او گرفته تخلیه کند. سکانس حضور موسی در مرغداری به زعم اغلب منتقدان بهترین سکانس این فیلم است. نریمان که از طریق همسرش پیگیر خانواده موسی است سعی در کمک به این خانواده دارد و این تردید در ذهنش ایجاد می شود که آیا آن تصادف در این مرگ موثر بوده است یا نه؟ زنش که همکارش است به او می گوید که در بررسی های جنازه امیرعلی مهره های گردن او را معاینه نکرده است و همین باعث می شود که دکتر دچار یک تنش درونی شود و خود را در این مرگ مقصر بداند به ویژه اینکه مرگ دیگری نیز رخ داده است. در ادامه می بینیم که نریمان تمام تلاش خود را دارد تا موسی را برهاند و خود را مقصر اصلی قتل جلوه دهد. به نظر می رسد که آدم های این فیلم همگی درگیر عذاب وجدان هستند از نریمان تا موسی. شاید یکی از ضعف های این فیلم این باشد که منطق درستی برای عذاب وجدان دکتر و تلاش برای مقصر جلوه دادن غیرمنطقی خود در این مرگ ندارد. از طرفی شخصیت هایی چون سایه زن نریمان و همسر موسی خیلی کم شخصیت پردازی شده است. بازی خوب امیر آقایی و نوید محمدزاده در این فیلم قابل ستایش است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.