خانه » جدیدترین » من می گویم زندگی کردن شما به آن چه می گویی؟

من می گویم زندگی کردن شما به آن چه می گویی؟

شنبه ۲۳ اردیبهشت ۹۶ شماره ۵۸۴
آزاده جمشیدی راد
زندگی چیست: زندگی به معنای فاصله میان تولد تا مرگ است. در ادیان و مذاهب مختلف تعبیرها و تعاریف زیادی از زندگی، یاد شده است. چیزی که در همه فرهنگ ها و اقشار واضح و مبرهن است. میل شدید به بقا و حفظ حیات و تولید مثل است، همین میل و نیاز به بقا خود سرآغاز فلسفه زندگی است. میل به بقا همان تمایل به تداوم و جاودانگی است، همانطور که در تاریخ به کرات ذکر شده اقوام و انسان های بسیاری بوده اند که در پی دستیابی به بقا و جاودانگی چه ظلم ها و… که انجام نداده اند میل به بقا پیش زمینه طرح و برنامه ریزی برای شغل، تغذیه، تولید مثل و… است. هر فردی با توجه به دانش و آگاهی و ارزش هایی که برایش نهادینه شده است راهی برای بقا می گزیند چه در حیوان و چه در انسان ها میل به بقا غریزه ای نیرومند است. رشد، تقویت، تجربه آموزی و… بخش ناگسستنی این فرایند است ولی چه تفاوتی در میان انسان و حیوان در تفسیر بقا است؟ حیوان ها به هر قیمتی به بقا می اندیشند حتی به قیمت کشتن همسر و یا فرزند ویا… برایشان چیزی تحت عنوان ارزش و اولویت معنی نشده است. فداکاری، از خودگذشتگی، ایثار، محبت و… برایشان مفهومی ندارد اولین اولویت حیوان به دست آوردن غذا و آب و جفت و… به هر قیمتی است و این معنای واقعی غریزه بقا است و اما به راستی بقا برای انسان ها چه تعریف و مفهومی دارد؟ آیا برای یک پدر تحمل گرسنگی به قیمت سیری فرزند دشوار است؟ آیا برای یک مادر اولویت دادن نیازهای فرزند بر نیازهای خود مشکل است؟ در جوامع و تشکل های انسانی میل به بقا با حیوانات متفاوت است، هرچه فرهنگ جوامع مترقی تر شود مفاهیمی چون ایثار و از خود گذشتگی پررنگ تر می شود. قرار نیست نیازهای خودمان را اولویت آخر بگذاریم ولی آیا نیازهای ما ارزش آن را دارد که حتی نادیده گرفته شود؟ اشکی سرازیر شود؟ آسیبی به کسی وارد شود و یا… تفاوت خوی انسان و حیوان نشات از تفاوت دیدگاه و سیرت دارد، اصل بر این است که روز به روز مترقی تر و وارسته تر باشیم یا به خوی حیوانی نزدیک تر شویم؟ آیا واقعا هدف وسیله را توجیه می کند؟ آیا میل به بقا و پیشرفت ، ترقی و قدرت، بزرگی و ثروت ارزش زیر پا گذاشتن ارزش ها و کرامات را دارد؟ هر از گاهی باید ایستاد و اندیشید، نگاه کرد و بررسی کرد کجاییم؟ فارغ از دین و مذهب، رنگ پوست، جغرافیا و جنسیت و…. تنها چیزی که می ماند ارزش هاست و تنها چیزی که جاودانه است پایبندی به ارزش ها شاید هنوز اکسیر جاودانگی اختراع نشده باشد ولی یاد و خاطره بزرگان و نیکوصفتان آنها را جاودانه ساخته. کم نیستند ابوعلی سیناها، مادر ترزاها، گاندی ها و… تا تو چگونه زندگی را ترسیم کنی و بقا را معنا. من می گویم فرهنگ زندگی، شما به آن چه می گویی؟

۱ دیدگاه

  1. سالار جلالي

    بسیار عالی بود قلم شما در نگارش این مقاله در رابطه با زندگی🌹

    سهراب سپهری:
    زندگی رسم خوشایندی است.
    زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ،
    پرشی دارد اندازه عشق.
    زندگی چیزی نیست، که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود.
    زندگی‌ جذبه دستی است که می‌چیند.
    زندگی نوبر انجیر سیاه، در دهان گس تابستان است.
    زندگی بعد درخت است به چشم حشره.
    زندگی تجربه شب پره در تاریکی است.
    زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.
    زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می‌پیچد.
    زندگی دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیماست…

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.