خانه » پیشنهاد سردبیر » فریده شمس نویسنده رمان «عزیزخان» در گفتگو با وقایع استان:/هر کتاب داستان تجربه یک زندگی دیگر است

فریده شمس نویسنده رمان «عزیزخان» در گفتگو با وقایع استان:/هر کتاب داستان تجربه یک زندگی دیگر است

یکشنبه ۱ اسفند ۹۵ شماره۵۳۴
وقایع استان-سحر یاری: ما می نویسیم که به شکلی کامل زنده باشیم. نوشتن ما را به لحظه حال می کشاند. تیغه های علف را می بینیم، جیرجیر های آرام جیرجیرک را می شنویم، حرکت سایه ای از یک سمت حیاط به سمتی دیگر را تماشا می کنیم، انگار که برای اولین بار. نوشتن کمک می کند تا هر روز و از لحظات معمولی زندگی، هنری بیرون بیاوریم.
اگر اهل نوشتن باشی برایت فرق ندارد که کی و در چه سنی غلیان روحت را بر روی کاغذ بیاوری فقط می نویسی که آرام باشی. درایت را دغدغه هایت را به شکلی دیگر بروز دهی.
به تازگی رمانی از یکی از نویسندگان اراکی چاپ شده است بنام «عزیزخان» کتابی که به برهه ای از تاریخ این شهر می پردازد که در آن هنوز ظلم و ستم خان ها وجود داشت تاریخی در قالب یک سرنوشت، سرنوشت یکی از فرزندان همین خان ها، این کتاب به تازگی رونمایی شده است و به همین بهانه گفتگویی با نویسنده آن «فریده شمس» داشتیم. نویسنده ای که از کودکی ذوق نوشتن داشته و حالا در آستانه میانسالی تصمیم گرفته مخاطبان را در نوشته هایش شریک کند.
***
خانم شمس در مورد ایده و شکل گیری رمان عزیزخان برای ما بگویید.
عزیزخان در ذهن من از کودکی بود، در واقع مجموعه ای خاطرات دور که یکی از اقوامم برایم در کودکی تعریف کرده بود و همیشه برایم مهم بود که آن را به روی قلم بیاورم. بنابراین اولین ایده شکل گیری این رمان از همان دوران می آمد و من با بن مایه اصلی خاطرات عزیز خان این رمان را نوشتم و البته که بخش زیادی از داستان بر پایه تخیل و آنچه از دوران گذشته اراک و شرایط ارباب رعیتی خوانده و تحقیق کرده بودم نوشته شد.
و چرا تصمیم گرفتید که این رمان را منتشر کنید؟
من از همان دوران نوجوانی می نوشتم ولی هرگز تصمیمی برای چاپ کردن آن نداشتم. در دیداری که با آقای سیدعلی میرفتاح که یکی از نویسندگان و روزنامه نگاران مطرح کشور هستند داشتم از فعالیت من باخبر شدند و من بعنوان نمونه رمان عزیزخان را به وی دادم و بعد از مدتی وی با من تماس داشتند که این رمان بسیار خوب است و به دنبال انتشار آن باشید.
چرا تا قبل از آن این کار را نکرده بودید منظورم انتشار نوشته هایتان بود؟
من واقعا هرگز به چاپ داستان هایم فکر نکرده بودم شاید باور نکنید در دوازده سالگی چند داستان کوتاه نوشتم و در ۱۵ سالگی اولین رمانم را نوشتم ولی در واقع همه این ها تا الان که یک زن در آستانه ۵۰ سالگی هستم بایگانی شد در واقع بیشتر در خلوت خودم می نوشتم و نوشتن بیشتر برایم وسیله ای برای رسیدن به آرامش خاطر بود، البته انتشار کتاب جسارت هم می خواهد و اینکه انتشار کتاب معمولا با موانع و مشکلاتی روبه رو است و این اتفاق با تشویق های آقای میرفتاح و کمک خانواده ام رخ داد.
و قصد دارید که این روند را ادامه دهید یا منتظر بازخورد مخاطب هستید و بعد دوباره ادامه کار؟
البته که واکنش مخاطبان برای من مهم بود و اینکه واکنش مثبت آن ها باعث شد که تصمیم بگیرم طرح های دیگری که نیز داشتم را کامل کنم و هم اکنون در حال نوشتن رمانی در مورد زنان و تاثیر جنگ بر آن آن ها با نام «جنگ به سراغمان آمد» هستم. البته وقایع این داستان هم در اراک و مربوط به دوران جنگ تحمیلی است.
گفتید که عزیزخان با استقبال مخاطب رو به رو شد با اینکه وقایع این رمان مربوط به تقریبا هشتاد سال پیش است چه جذابیتی در روایت ماجرا باعث این مساله شده و بیشتر چه قشری با آن ارتباط برقرار کردند.
بله من هم مخاطب با سن بالا داشتم و هم مخاطب نوجوان و جوان و برای هر کدام ویژگی های مختلفی باعث این شده بود برخی معتقد بودند که خیلی خوب به گذشته و سبک زندگی و وقایع آن زمان پرداختم و برخی خود ماجرایی که برای شخصیت اصلی داستان عزیزخان رخ داده بود یعنی ازدواج اجباری یک خان زاده در ده سالگی به دلیل منافع پدری و به نوعی دردها و رنج هایی که در زندگی متحمل شده بود می توانست علت باشد ولی در هر حال برای من نظر مخاطبانم مهم است و خوشحالم که توانسته ام با آن ها ارتباط بگیرم.
راوی داستان شما چطور انتخاب شده است؟
همانطور که گفتم عزیزخان یکی از نزدیکان من بود که در کودکی برایم خاطرات و داستان های زندگی اش را تعریف می کرد. قطعا راوی من باید یک راوی بیرونی باشد و ماجرا را از بیرون تعریف می کرد چون از ابتدا اینطور تمام تصاویر در ذهن من نقش بسته بود و برای همین راوی من یک راوی سوم شخص است.
فکر نمی کنید اگر زودتر به انتشار کتاب هایتان روی آورده بودید در زمینه ادبیات موفق تر بودید؟ و آیا مسئولیت زندگی یک مانع برای پرداخت به علایق زنان نیست؟
نه من منافاتی نمی بینم با نقش مادر و همسر بودن و نقش های دیگر اجتماعی ولی مساله ایجاد اعتدال در میان این هاست. از دید من زن باید ابتدا نقش مادر بودن و همسر بودن خود را ایفا کند البته طوری که فکر نکند یک قربانی است بلکه بتواند در کنارش به امور مورد علاقه خود نیز بپردازد. تا شادابی و نشاط و انگیزه برای همان مسئولیت ها را داشته باشد، ولی متاسفانه برخی از زنان این بخش را نادیده می گیرند و به قدری به کار و علایق خود سرگرم هستند که خانواده را فراموش می کنند.
شما چطور این تعادل را حفظ کردید؟
من بیشتر زمان هایی که امور خانه را پایان داده ام به مطالعه و نوشتن می پردازم برای همین اصولا شب ها و نیمه های شب به کار نوشتن خود مشغول می شدم. البته در مورد عزیزخان باید بگویم که این کتابی بود که هیچ گاه از نوشتن آن خسته نشدم و تمام لحظات غرق در وقایع آن بودم و گاهی حتی در برخی موارد با شخصیت های داستان اشک می ریختم و یا شاد می شدم.
چقدر تجربه های شخصی شما در داستان هایتان وارد می شود؟
بی شک خیلی، مگر می شود یک انسان جدا از تجربه هایش و زمان و مکان زیستش باشد. تخیل و ناخودآگاه هر فرد نتیجه زیست و زندگی اوست و بخشی از داستان های هر نویسنده ناشی از تجربه ها و وقایعی است که بر او گذشته است. شاید برای همین است که در داستان هایم به اراک و به کوچه ها و خیابان هایش اشاره می کنم زیرا نویسنده باید آن چیزی را بنویسد که می شناسد من زندگی و سبک زندگی در این شهر را تجربه کرده ام بنابراین در انعکاس و نوشتن آن موفق ترم به نوعی من تاثیر وقایع دنیا و کشور بر مکان زندگی ام را می نویسم زیرا ما یک پیکره و متاثر از همه وقایع هستیم.
یعنی جغرافیای همه داستان هایتان اراک است؟در بیشتر موارد بله ولی هم اکنون ایده ای در ذهن دارم از افراد مهاجری که در یک کشور دیگر زندگی می کنند و در قالب داستان های کوتاهی آن را خواهم نوشت و البته این هم به دلیل حضور چند ماهه من در سوئد و آشنایی با چند خانواده اراکی و نوع زندگی و دغدغه های آن ها در خارج از کشور بود یعنی این هم به دلیل یک زیست موقت در میان آن چند خانواده بود.
برای نوشتن چقدر مطالعه و بالا بردن آگاهی لازم است؟
بسیار، قطعا از هیچ نمی توان چیزی خلق کرد پس باید خواند و دید، من نوشتن را در وهله اول از خواندن دارم حالا این مطالعه چه در زمینه داستانی و چه در زمینه های دیگر مانند روانشناسی، جامعه شناسی، تاریخ و برای من حتی پزشکی نیز هست. زیرا برای خلق شخصیت ها و رویدادها باید زیاد دانست.
و داستان از دید شما چه تعریف و اهمیتی دارد؟
به نظر من هر داستان یک زندگی است و برای خواننده تجربه یک زندگی دیگر، هر انسان یکبار زندگی می کند ولی با خواندن کتاب می تواند چندین بار زندگی کند.
رمان «عزیزخان» نوشته فریده شمس در شمارگان هزار نسخه توسط نشر کارآفرین زیر نظر انتشارات ماهی و قیمت ۱۳ هزار تومان در کتابفروشی های اراک در دسترس علاقمندان است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.