خانه » جدیدترین » شیرهایتان را نکشید

شیرهایتان را نکشید

پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۶ شماره ۵۷۸
***
امین وجدانی
فعال سیاسی
***
در جــریان تبلیغـــات انتخابــاتی محمد المــرسی رییس جمهور سابق مصر در سال ۲۰۱۲ خطاب به مردم مصر این جمله را گفت «لا تقتلوا اسود بلادکم فتاکلکم کلاب اعدائکم»، این جمله یه معنی «شیرهای سرزمینتان را نکشید چرا که سگ های دشمن شما را خواهند خورد» را همان زمانی شنیدم که مرسی دیگر پیروز انتخابات شده بود، پیروزی که یکسال بیشتر دوام نداشت و به حکم حبس و اعدام مرسی در دادگاه مصر ختم شد. مرسی برای مصر انتخاب مناسبی نبود، حتی تکلیفش با خودش هم مشخص نبود. می خواست متفاوت باشد اما در عمل تفاوتی با دیکتاتور سابق مصر نداشت.
نه اسلامگرای لیبرال بود نه لیبرال و نه در خط اسلام و عناد با اسراییل در آمد یک سَلَفی مدرن بود، از آرمان فلسطین دفاع نکرد و بهترین ایام در تاریخ ۷۰ساله رژیم صهیونیستی بود چرا که موشک اندازی حماس متوقف شده بود و تونل های تامین سلاح در صحرای سینا مسدود.مردم مصر یک سال دیرتر متوجه انتخاب بدشان شدند و بستر شورش و نافرمانی مدنی نیز فراهم بود، نظامیان نیز از این نارضایتی بهره جستند و در یک کودتای نرم مرسی را کنار گذاشتند.
شیرهای اخوان المسلمین توسط سگ های دشمنانشان در رابعه العدویه به خاک و خون کشیده شدند و قضیه برای همیشه به تاریخ پیوست. این مطلب در تایید یا ردعبدالفتاح السیسی و یا محمد المرسی نیست، اما معنی جمله فوق که “شیرهای سرزمینتان را نکشید چرا که سگ های دشمن شما را خواهند خورد” شاید اشاره ای به بصیرت کند. بصیرت که نوعی روشن بینی و آینده نگریست که در مردم مصر دیده نشد. دلیلش هم مشارکت چهل و نه درصدی مردم مصر است مشارکتی که مرسی را تنها پنج میلیون از جمعیت هشتاد میلیون مصری مدعی ورود کاخ ریاست جمهوری شد. همیشه در تاریخ هزینه عدم مشارکت مردم در انتخابات را فقط و فقط مردم دادند. در مصر مردم بودند که برای عدم مشارکت خود تمام دستاوردهای انقلابشان را بار دیگر بدست نظامیان دادند، مردم فرهیخته ای که بیش از تمام مردم عرب مطالعه می کنند و یک نوبل شیمی و ادبیات در کارنامه خود دارند. شاید اگر آن پنجاه و یک درصد دیگر وارد صحنه می شدند شرایط جور دیگری رقم می خورد و کشوری که در زمان جمال عبدالناصر عزت جهان عرب بحساب می آمد می توانست عزتی که در کمپ دیوید پایمال شد را دیگر بار بدست آورد .
اما شاید هزینه عدم مشارکت در انتخابات برای مردم ایران بمراتب سنگین تر باشد، عدم مشارکتی که کشور را هشت سال دچار اشتباهی غلط کرد. جایی که در دومین انتخابات شورای شهر تهران که در ۹ اسفند سال هشتاد و یک شاهد یک قهر بزرگ با صندوق های رای بودیم، از حدود پنج میلیون واجد شرایط رای دادن تنها حدود ۱۳ درصد در انتخابات شرکت کردند و خروجی این شورا منجر به محمود احمدی نژاد بعنوان یک سیاستمدار شد، شهرداری که خود را در قامتی دید که به کرسی های بالاتر فکر کند و در آخر به آن هم دست پیدا کرد و در مقام رییس قوه ی مجریه توانست مسیری را که هاشمی رفسجانی در دولت سازندگی و خاتمی در دولت اصلاحات در معرفی ایران به جهانیان پیموده بودند را عوض کرده و صفحه ای جدید ولی پرتنش در روابط با جامعه جهانی باز کند تا درآمد بی سابقه ۷۲۰ میلیارد دلاری نیز پیشرفتی در زندگی و رفاه مردم ایران ایجاد نکند و تورم حدود چهل درصدی و نرخ بیکاری بیست درصد عملا پیشرفت ایران را در هشت سال زمامداریش متوقف کرد. یک قهر با یک انتخابات محلی چنین نتیجه ی اسفباری برای جامعه ایران داشت شاید اگر مردم در انتخابات شورای دوم تهران حضور گسترده ای داشتند احمدی نژاد هنوز در نامه نگاری های راهروهای وزارت کشور از این استان به استان دیگر منتقل می شد و یا به تدریس در دانشگاه علم و صنعت بسنده می کرد. انتخابات به نوعی تصمیم گیری برای حاکمیت است، حقی است که نظام های دموکرات به مردم خود دادند. حیات یک جامعه به میزان مشارکت مردم آن در تصمیمات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن کشور است که تمام این ها در انتخابات تجلی پیدا می کنند و رشد جامعه در سایه مشارکت رقم می خورد.
در ایران صندوق رای تاثیر مهمی در بروز و ظهور در عرصه قدرت دارد و مردم در صورت عدم مشارکت، باید تاوان اشتباه خود را بدهند چرا که دموکراسی می گوید که صندوق رای جای آزمون و خطا نیست.
بلوغ سیاسی جامعه با تصمیم گیری از صندوق های رای تجلی پیدا می کند نه در خیابان و تانک و دیوار کاخ ریاست جمهوری. عادت به شرکت در فرایند دموکراسی یک عادت پسندیده محسوب می شود و در جامعه تنش های سیاسی مثبت و سازنده را جایگزین نوع منفی، مخرب و هیجانی آن می کند و در سایه آن است که کیفیت زندگی مردم بهبود پیدا می کند. شاید اگر مردم مصر هم عادت به شرکت در انتخابات را داشتند هیچگاه دوباره تن به انتخاب از مجرای سلاح وتانک نمی شدند. اما مساله بعدی این است که باید چه انتخابی کرد تا این مشارکت ثمربخش باشد. بار دیگر به جمله مرسی برمیگردم که می گفت: شیرهایتان را نکشید . . . اما من می گویم که شیرهای سرزمینتان را بشناسید تا دچار هجمه کفتارها نشوید. انتخاب شیر در سایه مشارکت بالای مردم می تواند امکان پذیر باشد چرا که تاریخ در تمام دنیا ثابت کرده که هرگاه مردم با صندوق رای قهر کردند، خودشان اولین قربانی کفتارها شده اند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.