خانه » جدیدترین » در جست‌وجوی یار مهربان

در جست‌وجوی یار مهربان

پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۶ شماره ۵۷۸
****
احمدرضا حجارزاده
وقایع استان
****
سرمقاله
یکم/ آخرین‌بار که کتاب خواندم، در واقع همین روزهاست که طبق معمول کتابِ تازه‌یی را شروع کرده‌ام به خواندن. این روزها با آن‌که روزگار بسیار شلوغی دارم و پرکارم،کتابی را که به دست گرفته‌ام، با میل و اشتیاق فراوان می‌خوانم و از هر واژه و سطر آن لذت می‌برم؛ مجموعه‌داستانی است به نام «به کی سلام کنم؟» نوشته‌ی زنده‌یاد سیمین دانشور. بارها به دوستانم و کسانی که مرا می‌شناسند،گفته‌ام بهترین لحظه‌های عمرم، دقایقی بوده که مشغول خواندنِ کتابی بوده‌ام. با کتاب بوده که به خیلی از سرزمین‌های دور سفر کرده‌ام، بی‌آن‌که ذره‌یی از جام جُم بخورم. با کتاب به فرهنگ و هنر ملل سرک کشیده‌ام و با کتاب، آدم‌های بزرگ و کوچک بی‌شماری را شناخته‌ام. بی‌دلیل نیست شاعر از کتاب، با صفت یار مهربان و دانای خوش‌بیان یاد کرده. چه کسی می‌تواند منکر این صفت‌های پسندیده‌ی کتاب عزیز بشود؟ دوم/ در میان دوستان و رفقا، به آدمی مشهورم که کتاب از دستم نمی‌افتد و هر کتابی را که ارزش خواندن داشته باشد و به دستم برسد، بی‌درنگ می‌بلعم. بنابر این خنده‌دار است اگر بخواهم درباره «آخرین‌باری که کتاب خواندید» بنویسم.
من همیشه در حال کتاب‌خواندن هستم اما از منظری دیگر، دوست دارم درباره‌ی این موضوع حرف بزنم؛ این‌که چرا بعضی‌ها دیربه‌دیر کتاب می‌خوانند، یا بدتر از آن، اصلن کتاب نمی‌خوانند. همیشه تنبلی و خسته‌گی را بهانه‌ی فرار از مطالعه قرار می‌دهند. در صورتی‌که ساکنان کشورهای دیگر هم همین گیر و گرفت‌های ما را دارند، شاید نه به این شدت و شلخته‌گی اما دارند. آنها هم درگیر زنده‌گی روزمره و امرار معاش هستند. پس چرا اغلب اهالی غرب و شرق جهان، افرادی باسواد و کتاب‌خوانند و در هر مکان و هر زمان، تا فرصتی دست می‌دهند، جای کنجکاوی ـ بخوانید دخالت ـ در کار دیگران و پرحرفی و ابراز نظرهای تفرقه‌برانگیز درباره‌ی مساله‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و …، سرشان در کتاب و مجله است؟ مگر قرار نیست سرانه‌ی آمار مطالعه و فقر فرهنگی در این آب و خاک، به دست من و شما جابه‌جا بشود و افزایش بیابد؟ یا مشکل نشر و کتاب یک‌بار برای همیشه حل بشود و ما هم کتاب‌های پرفروش، خواندنی و تجدیدچاپ‌شده و از همه مهم‌تر، هم‌شهری‌های فرهیخته و کتاب‌خوان داشته باشیم؟ خب فکر می‌کنید چاره‌ی این امر چیست؟ خیلی ساده است: یک کتاب کوچکِ جیبی تهیه و همه‌جا با خودتان حمل و مطالعه بکنید. در اتوبوس، در تاکسی، پشت چراغ قرمز، ترافیک، صفِ بنزین، در پارک و مسافرت و خلاصه هر کجا فرصتی دست داد و کارِ مهم‌تری نداشتید،کتاب را از جیب‌تان بیرون بِکشید و بخوانید. باور بکنید اگر هر کدام از ما فقط یک کتاب کوچک برداریم و شروع بکنیم به خواندن، ناگهان بیش‌ترین افراد جامعه را کتاب به‌دست می‌بینیم و این تصویری زیبا، شایسته و قابل‌احترام در شرایط اجتماعی شهر و کشور ماست. اگر این اتفاق بیفتد، دیگر مجبور نیستیم از کسی بپرسیم «آخرین‌باری که کتاب خواندید کِی بود؟»، بلکه از دیگران خواهیم پرسید:«این روزها چه کتابی می‌خوانید؟».

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.