خانه » جدیدترین » زندگی با هنر

زندگی با هنر

یکشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۲ شماره ۱۷۷۴

گفت و گوی وقایع استان با بهاره رضایی هنرمند معلول استان به بهانه برگزیده شدن در جشنواره بین المللی همام

مریم چاپاری: بهاره رضایی هنرمند ۲۵ ساله اراکی است که به تازگی اثرش در جشنواره بین‌المللی هنری «همام» ویژه آثار هنری معلولان و جانبازان هنرمند با موضوع هنرهای تجسمی، صنایع دستی، هنرهای سنتی و موسیقی در رشته قلمزنی برگزیده شد. وی که از سال ۹۰ هنر قلمزنی را زیر نظر استاد زهرا رحیمی و هنرموسیقی را زیر نظر استاد حامد موسوی آغاز کرده تا کنون موفق به کسب مقام های بیشماری در سطح کشور شده است که از آن جمله می توان به کسب مقام اول نمایشگاه کشوری آموزش و پرورش در سال ۱۳۹۲ اشاره نمود، آثار وی همچنین در نمایشگاه های صنایع دستی در شهرهای یزد، تهران و اصفهان بارها مورد تقدیر قرار گرفته است، این موفقیت ها در حالی است که کم توانی ذهنی و کم شنوایی یادگیری هنر برای بهاره را با دشواری هایی همراه ساخته، کسی که در تمام این مسیر کنار بهاره بوده و به توانمندی هایش باور داشته مادرش است.


در آغاز صحبتمان از مادر بهاره می خواهم که به ما بگوید علاقندی به هنر چگونه در بهاره شکل گرفت؟
به نظر من پدر و مادر در هدایت علاقمندی های فرزندانشان به سمت و سویی درست نقش ویژه ای دارند، برخی از کسانی که فرزندانشان دارای معلولیت هایی است به توامندی های این بچه ها بی توجهی می کنند اما من هیچ وقت این گونه به موضوع نگاه نکردم. بهاره حدودا در ۱۲ سالگی در موزه حسن پور با خانم زهرا رحیمی که زیر نظر صنایع دستی به آموزش هنر قلمزنی می پرداخت آشنا شد و کمی پس از آن نیز هنر موسیقی و سازهای ضربی را زیر نظر استاد حامد موسوی آغاز کرد.


ابتدا به هنر قلمزنی بپردازیم…
بله وقتی بهاره قلمزنی را شروع کرد کوچکترنی هنرجوی این رشته به شمار می آمد و با وجود دشواری هایی که در مسیر یادگیری داشت توانست به سرعت در این رشته رشد کند اولین کار قلمزنی بهاره در نمایشگاهی که در همان سال بزگار شده بود به فروش رفت که این مایه اشتیاق بهاره برای ادامه کار شد. بعد از آن در نمایشگاه صنایع دستی اصفهان حضور داشت و پس از حضور در نمایشگاه های مختلف در سال ۹۷ از طرف میراث فرهنگی کل کشور به عنوان مهمان ویزه به تهارن دعوت شد و همان سال در نمایشگاه بین المللی تهران هم شرکت کرد و در زمان بازدید وزیر از نمایشگاه فی البداهه شروع کرد به تنبک زدن.


بهاره! قلم زنی را چقدر دوست داری؟
خیلی، همه کارهایم را تا به حال فروخته ام( به ظروف روی میز اشاره می کند) همین ها فقط مانده.


روزی چند ساعت کار می کنی؟
دو ساعت قلمزنی می کنم و یک ساعت هم تنبک می زنم.


تنبک زدن را بیشتر دوست داری یا قلمزنی؟
هر دوشان را خیلی دوست دارم.

 


از مادرش می پرسم گفته بودید در سال ۹۳ در جشنواره خیرین مدرسه ساز به عنوان کوچکترین خیر شرکت داشته، چطور؟
بله بهاره ر این جشنواره مشغول کامل کردن کار قلم زنی تابلوی (فستبقوالخیرات… ) بود که این تابلو در همان جشنواره خریداری شد و بهاره چک اش را به مدرسه خودشان هدیه کرد.


خودش این کار را کرد یا شما؟
نه خودش


درسته بهاره؟
بله، هدیه دادم به مدرسه ستایش.


می پرسم بهاره مادرت توی کارها کمک ات می کند؟
سرش را تکان می دهد و می گوید« ای»، می خندیم. وقتی مادرش مشغول نشان دادن عکس کارهایش به ماست می گوید: «آن عکس ها را رها کن مال قبل است.»


می پرسم امسال در جشنواره همام برگزیده شده درست است؟
بله، ۶هزار اثر به سومین جشنواره بین‌المللی «همام» فرستاده شدکه از این بین ۱۷۰۰ آثار هنری که از ۳۲ استان کشور به مرحله شورای انتخاب رسید و در نهایت ۱۳۰۰ اثر انتخاب شد و به هیات داوری رسید. ۷۰۰ هنرمند معلول و جانباز در بخش‌های رقابتی و غیررقابتی برگزیده شدند که آثارشان در فرهنگستان هنر به نمایش گذاشته شد. بهاره مجوز صنایع دستی دارد و بعد از شرکت در این جشنواره رئیس بانک ملی قول یک وام ۲۰۰ میلیونی را به بهاره داد.


قصد دارید این وام را صرف چه کنید؟
گسترش کار، ظورف مسی و ورشو که بهاره رویشان کار می کند خیلی گران است .


تا به حال فروش کارهای بهاره خوب بوده؟
بله، دوستان و آشنایان سفارش کار می دهند و برخی کارهایش در همین نمایشگاه ها به فروش رفته یا مثلا دو تا زنگ برای زورخانه قلمزنی کرده و همین طور موارد دیگر.


می پرسم بهاره دوست داری در قلم زنی به کجا برسی؟ نمایشگاه های بزرگ و آموزش؟
بله خیلی دوست دارم مثل استادم خانم رحیمی مربی این کار شوم.


کار تنهایی را ترجیح می دهی یا دوست داری به همراه دیگر قلمزنان و استادت خانم رحیمی کار کنی؟
دوست دارم همراه دیگران باشد با استاد رحیمی.


مادرش می گوید: بهاره اغلب تنها کار می کند، چون محیطی نیست که بتواند در آن فعالیت کند، ببینید بهاره می توان صحبت کند اما خیلی کند، با سمعک می تواند بشنود و آموزش پذیر است فقط ممکن است کمی دیرتر از بقیه یاد بگیرد اما وقتی یک چیز را یاد گرفت هیچ وقت فراموش نمی کند. برای همین نمی تواند به انجمن ناشنوایان برود چون ممکن است به مرور همین صحبت کردن را هم از یاد ببرد و کلا با زبان اشاره کار کند یا به انجمن کم توانان ذهنی هم نمی تواند برود و در جمع بچه های غیرمعلول هم نمی تواند باشد، ممکن است ارتباط گیری این بچه ها با بهاره ضعیف باشد یعنی متوجه حرف هایش نشوند یا سرعت یادگیری بهاره پایین تر باشد و اذیت شود بنابراین من فکر کردم تنها جایی که بهاره می تواند حضور پیدا کند تا با بقیه ارتباط بگیرد انجمن معلولان جسمی حرکتی است که در چقا فعالیت دارد و بهار با حضور توی این انجمن به کار خیاطی مشغول است.
اما در موسیقی این مشکل را نداریم چون موسیقی تک به تک آموزش داده می شود و بهاره متناسب با شرایط خودش این هنر را یاد می گیرد هر چند نگاه استاد موسوی به این امر نیز موثر بود مثلا وقتی برای آموزش مراجعه کردیم نگفت نمی شود گفت امتحان می کنیم و بعد از خیلی از بچه هایی که مشکل کم توانی داشتند برای یادگیری آمدند اما برخی علاقه نداشتند برخی به دلیل عدم حمایت پدر و مادر ادامه ندادند و در حال حاضر بهاره و یکی از دوستانش هستند که همچنان کار موسیقی را ادامه می دهند.


می گویم در خانواده بیشتر به شما نزدیک است؟ بقیه هم حمایت می کنند؟
از نظر کاری بله ما به هم نزدیک تریم و بزرگترین حمایتی که پدرش داشته این است که ما را برای انجام کارها، سفرهایی که می رویم حضور در نمایشگاه ها آزاد گذاشته و از نظر مالی هم حمایت می کند در وقاع تمام کارهای بهاره با هزینه های شخصی انجام شده است.


به نظرتان بهتر نیست یک فضایی برای بچه هایی مثل بهاره که نوع معلولیت شان خاص است برای فعالیت در نظر گرفته شود؟
بله خوب است ما چند بار در این خصوص اقدام کردیم اما به نتیجه ای نرسیدیم در ضمن سازمان بهزیستی که متولی این امر است تنها وقتی ۴ سال از فعالیت ها و موفقیت های هنری بهاره گذشته بود متوجه شد یکی از معلولان استان مرکزی توانسته در رشته هنری موفقیت هایی را کسب کند.


از نظر من این می توان به خاطر نگاه شما هم باشد، اینکه شما سعی کردید بهاره با هنر خود زندگی کند و صنایع دستی بیشتر فعالیت های بهاره را دیده تا سازمان بهزیستی؟
درست می گویید، من بیشتر به توانمندی های بهاره نگاه کردم تا ضعف هایشف خب هر کسی هر کاری را می خواهد انجام دهد قطعا بارها شکست می خورد تا به موفقیت برسد، مثل ادیسون بارها تلاش کرد تا توانست اختراعی را از خود ثبت کند من هم از تلاش خسته نشدم اما باید بپذیریم که کار هنری برای بچه هایی مثل بهاره واقعا سخت تر است و موفقیت هایشان ارزشمندتر.


در خواستی از بهزیستی استان دارید؟
بهزیستی اگه می خواهد حمایت کند بهتر است در نمایشگاه‌هایی که در اراک یا سراسر کشور برگزار می‌شود بهاره را شرکت دهد و غرفه مجزایی را برای ارائه آثار در نظر بگیرد. در سایت و کانال بهزیستی اراک نامی از بهاره برده نشده چون جزء هیچ انجمن و موسسه ای نیست.
قطعا تلاش های شما نه تنها به بهاره کمک می کند بلکه در ایجاد فضا برای مادران دیگر هم موثر خواهد بود، به نظر من معلولیت مشکل محسوب نمی شود مشکل نگاه جامعه است که باید فراتر برود. اگر در پایان صحبتی دارید می شنویم..
از طرف ما از کسانی که در این مسیر از بهاره حمایت کردند تشکر کنید؛ از خانم زهرا رحیمی استاد قلمزنی و آقای حامد موسوی استاد موسیقی بهاره و از معاونت صنایع دستی استان.
بهاره: من خیلی استادهایم را دوست دارم و از شان تشکر می کنم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.