خانه » پیشنهاد سردبیر » روایت استاد

روایت استاد

شنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۹   شماره ۱۲۸۸

سرگذشت مشاوره و خانواده درمانی در ایران به بهانه درگذشت دکتر باقر ثنایی ذاکر، پدر مشاوره خانواده

روایت استاد

 

میلاد قمی

عضو هیات مدیره انجمن مشاوره ایران شعبه استان مرکزی

به بهانه درگذشت پدر مشاوره خانواده از موسسین انجمن مشاوره، سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران و رییس سابق انجمن مشاوره ایران در این شماره به شرح خدمات و توسعه رشته مشاوره و خانواده درمانی از زبان استاد باقر ثنایی ذاکر می پردازیم. در سال ۱۳۲۴ در یک خانواده روحانی در شهر مشهد متولد شدم. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در زادگاهم به پایان رساندم و در سال ۱۳۴۶ در دانشسرای عالی به تحصیل در رشته مشاوره و راهنمایی مشغول شدم. اولین کتاب خود را در سال ۱۳۴۹ در حالی که دانشجوی سال سوم دوره کارشناسی بودم با نام مشاوره در چاپ رساندم. در سال ۱۳۵۰ در وزارت آموزش و پرورش با سمت «مشاور راهنمایی تحصیلی» مشغول خدمت شدم. تحصیلات کارشناسی ارشد خود را در رشته مشاوره در سال ۱۳۵۱ در دانشگاه تهران شروع کردم. در سال ۱۳۵۱ – ۱۳۵۲ با همسرم خانم دکتر ستیلا علاقبند ازدواج کردم. ثمره این ازدواج سه فرزند با نام‌های سعید، سمیه و آزاده است. فرزندانم به ترتیب در رشته‌های کامپیوتر، الکترونیک و کامپیوتر تحصیل کرده‌اند. درسال ۱۳۵۳ با بورس تحصیلی دانشگاه تربیت معلم برای ادامه تحصیل عازم امریکا شدم. تحصیلات دوره دکتری خود را در دانشگاه کلورادو در واقع در شهر بولدر در رشته مشاوره دنبال کردم و در سال ۱۳۵۸ به ایران عزیز بازگشتم.

فعالیت‌های علمی
از آغاز تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی در گروه انسانی، شاخه برنامه‌ریزی مشاوره همراه با سه عضو دیگر این شاخه، برنامه دوره‌های کارشناسی، کارشناسی ارشد (در پنچ گرایش) و دکتری مشاوره را برنامه‌ریزی کردیم. کاری که شرکت در آن را جزو افتخارات زندگی حرفه‌ای خود می‌دانم. از جمله تلاش‌های اینجانب در این شاخه، تأسیس دروس «مشاوره خانواده»، «موضوعات و مسائل اخلاقی در مشاوره» و «مشاوره ازدواج» بوده است. از اوائل تأسیس گروه برنامه‌ریزی مشاوره سازمان بهزیستی با این گروه نیز همکاری داشته‌ام.
در سال ۱۳۶۷ همراه با دکتر نورانی‌پور در تأسیس اولین مرکز مستقل کشور در دانشگاه شهید بهشتی فعال بودم و همکاری خود را در شورای گزینش این مرکز و نیز به صورت مشاوره‌های خانوادگی، گروهی و فردی تا آغاز ۱۳۷۹ ادامه دادم.
علاوه بر این، با مراکز مشاوره دانشگاه‌های علم و صنعت ایران، تربیت معلم، شاهد و چند مرکز مشاوره غیر دانشگاهی همکاری داشته‌ام. در حال حاضر تنها مشاور ایرانی تأیید شده توسط شورای سراسری مشاوران تأیید شده، وابسته به انجمن مشاوره امریکا و دارای پروانه NCC هستم.
از سال ۱۳۷۴ برای تأسیس «انجمن مشاوره ایران» تلاش بسیار نمودم تا بالاخره این انجمن در سال ۱۳۷۵ با ۱۳ نفر عضو هیأت مؤسس تأسیس شد. از آن زمان تاکنون به‌عنوان نایب رییس انجمن و مسئول  بخش انتشارات و دبیرخانه انجمن تلاش کرده‌ام. در سمت مسئول بخش انتشارات انجمن علاوه بر دریافت مجوز انتشار مجله از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای چاپ و تکثیر ۸ خبرنامه، یک گزارش سمینار    و ۵ شماره از مجله «تازه‌ها و پژوهش‌های مشاوره» اهتمام کرده‌‌ام. بخش انتشارات انجمن شماره‌های دیگری از این مجله را در دست انتشار دارد. تلاش‌های مربوط به تأسیس انجمن و موفقیت‌ها آن نیز از مایه‌های مباهات اینجانب است.

خانواده درمانی به زبان دکتر باقر ثنایی ذاکر
بحث روان‌درمانی خانواده با اینکه واژه‌ی روان‌درمانی را با خودش حمل می‌کند، یک تفاوت ماهوی با معنای کلی‌اش دارد. اگر بخواهم به تاریخچه‌اش اشاره کنم باید خدمتتان بگویم که در سال ۱۳۶۴ کتاب جی هیلی را با یک مقدمه‌ای تحت عنوان مقدمه‌ای بر روان‌درمانی خانواده در سال ۱۳۶۴ توسط موسسه امیر کبیر منتشر کردیم. در آن کتاب من هم در مقدمه و هم روان‌درمانی خانواده را تعریف کردم. که اصلاً داستانش چه هست و از کجا آمده و همین کتاب در واقع شد یک Base که وقتی که شاخه‌ی برنامه‌ریزی مشاوره در شورای عالی برنامه‌ریزی با مدیریت آقای دکتر نورانی‌پور تشکیل شد و من هم عضو آن شاخه‌ی برنامه‌ریزی بودم. من در آن شاخه پیشنهاد کردم که ما یک دوره ارشد مشاوره خانواده بگذرانیم. یک چنین عنوانی نه در ایران بود و نه حتی در غرب یعنی در آمریکا هم هنوز این مسئله خانواده و این بحث‌ها در نطفه بود. وقتی من این پیشنهاد را کردم برای اعضاء شاخه برنامه‌ریزی مشاوره تازگی داشت. آقای دکتر شریعتمداری هم فرموده بودند که رشته‌ای را تأسیس نکنید که استاد و کتاب ندارد و همین کتابی که عرض کردم خدمتتان کتاب جیهلی ۱۳۶۴ چاپ شده بود شاخه برنامه‌ریزی سال ۱۳۶۵ تأسیس شد. یعنی یک سال بعد این کتاب را من سال ۶۴ منتشر کرده بودم. بنابراین با آقای دکتر شریعتمداری که رییس شورای عالی برنامه‌ریزی علوم انسانی بودند و تصادفا من معاون ایشان هم بودم در موسسه تحقیقات دانشگاه تربیت معلم، گفتم آقای دکتر این کتاب را داریم فعلا کتاب دیگری هم کتاب مینوچین هم زیر چاپ بود و استادش را هم گفتم فعلا خودم هستم و آقای دکتر شریعتمداری هم موافقت کردند که یک رشته ارشد مشاوره خانواده را تأسیس کنیم و با حمایت‌های آقای دکتر شریعتمداری و همکاران شاخه برنامه‌ریزی Note آن را هم من نوشتم و فرستادیم و تصویب شد و در واقع از سال ۶۶ وقتی که دوباره بعد از انقلاب فرهنگی کلاس‌ها دوباره راه افتاد و دانشگاه‌ها شروع کردند دیگر رشته مشاوره خانواده تأسیس شد. همکاران روان‌شناس ما این مسأله برایشان تازگی داشت که البته برای مشاوران هم تازگی داشت.کنار اتاقی که ما در شورای عالی برنامه‌ریز بودیم که شاخه برنامه‌ریزی مشاوره بود بغلش شاخه برنامه‌ریزی روان‌شناسی بود که آقای دکتر احدی مسئول آن شاخه بودند و آن‌ها دروس روان‌شناسی را برنامه‌ریزی می‌کردند. وقتی که ما ارشد خانواده در رشته مشاوره گذاشتیم آن‌ها هم یک واحد علمی خانواده درمانی در رشته روان‌شناسی بالینی گذاشتند. یعنی در سایر رشته‌های روان‌شناسی ما درس خانواده نداریم و فقط در رشته روان‌شناسی بالینی آن هم یک واحد عملی که بحث‌های خانواده، دیدگاه سیستمی خودش یک مبحث بسیار مفصلی است که در آن یک واحد عملی خیلی جا نداشت که بگنجد. مرحله بعد این بود که در انستیتو روان‌پزشکی تهران برای بچه‌های بالینی از من دعوت کردند که تدریس کنم و من به آقای دکتر بولهری گفتم که این یک واحد عملی که معنا ندارد، کسی که تئوری بلد نیست. چه عملی؟ بنابراین اجازه دهید این دو واحد برگزار شود که من در انستیتو دو نفرشان آقای دکتر حسین شاهی برواتی و مرحوم سیامک نقش‌بندی این‌ها آمدند کتاب روان‌درمانی خانواده از گلدنبرگ را منتشر کردند که در واقع شروع ورود بحث‌های خانواده در جامعه روان‌شناسی کشور نه مشاوران در واقع با این کتاب بود و از سال ۱۳۸۴ شروع شد؛ یعنی جامعه روان‌شناسی ما متوجه مسائل خانواده شد. البته اگر بخواهم در رابطه با تاریخ ایران بگویم پژوهشکده خانواده در دانشگاه شهید بهشتی در سال ۱۳۸۰ تأسیس شد که پژوهشکده هم با اینکه به مسائل خانواده پرداخت ولی پژوهشکده فعالیت‌های مختلفی داشت که ۴ گروه پژوهشی در پژوهشکده خانواده بود و دو رشته کارشناسی ارشد، یکی روان‌شناسی خانواده درمانی و یکی هم حقوق خانواده، اصلاً همین عنوان روان‌شناسی خانواده درمانی عنوان درستی نیست که من اولین باری هم که این را دیدم گفتم این عنوان درستی نیست، یعنی چه روان‌شناسی خانواده درمانی؟
ما تقریباً از سال ۶۶-۶۵ کارشناس ارشد مشاوره خانواده تربیت کردیم تا امروز و دکتری هم در بسیاری از دانشگاه‌ها از جمله دانشگاه اصفهان، دانشگاه علامه و جاهای دیگر ولی روان‌شناسی همان پژوهشکده که عرض کردم ولی اقبالی که جامعه روان‌شناسی ما از مسائل خانواده کرده تقریباً همه، هر کس که مدرک کارشناسی ارشد و دکتر روان‌شناسی می‌گیرد، هر رشته‌ای هم که باشد با توجه به اینکه به جز بچه‌های بالینی ۱ واحد هم نخواندند، خودشان را کارشناس خانواده می‌دانند و این از آن چیزهایی است که واقعاً باید به آن رسیدگی و توجه شود و اگر می‌خواهید وارد این شیب شوید این شیب با روان‌شناسی اگر نگویم با روان‌شناسی تناقض دارد اختلافات فاحش دارد.
در دنیا تمام رشته‌های روان‌شناسی یک متولی قدر در آمــریکا دارند به نـام APA یا American Psychological Association  که خط مشی روان‌شناس شدن در هر رشته و هر شاخه‌ای در آمریکا تحت قیومیت این APA است یعنی شما بخواهید به عنوان یک روان‌شناس کار کنید در هر بعدی همانطور که هم آقای دکتر خدایاری فرد اشاره کردند و هم آقای دکتر ریف شما بایستی علاوه بر آموزش پروانه‌ای بگیرید که بتواند به اتفاق آن پروانه کار انجام دهید. برای خانواده درمانی هم همینطوراست.
خانواده درمانی و زوج درمانی نیاز به دوره تخصصی دارد. اینکه من دکتر روان‌شناس شدم این مساوی با خانواده درمانگر یا زوج درمان گر شدنم نیست. این را در جامعه ما اصلاح بفرمایید. البته می‌شود رفت و آموزش‌هایی را دید، می‌توانیم، به شرط اینکه دنبال آموزشش برویم. من دیدم شخصی پروانه‌اش را از سازمان گرفته فردا اطلاعیه داده متخصص تمام و کمال خانواده درمانی، ازدواج و ….. استاد بزرگوار، آقای دکتر خانم دکتر آیا شما یک واحد درسی در این زمینه گذرانده‌اید؟ می‌شود گفت بخشی از افزایش این طلاق‌ها به خاطر خانواده درمانی و زوج درمانی‌های برآیند از ندانم کاری است که در بین روان‌شناسان هست.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.