خانه » جدیدترین » در جستجوی حافظه شهری

در جستجوی حافظه شهری

سه شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۸  شماره ۱۲۱۴

رییس اسبق پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کشور از دلایل عدم توسعه فرهنگی در شهر اراک می گوید

در جستجوی حافظه شهری

کوروش دیباج

آنچه در مفهوم فرهنگ اهمیت دارد باورهای ذهنی و ارزشی است که می توان در روابط اجتماعی انسان هابصورت رفتار و کنش مشاهده کرد. توسعه فرهنگی منجربه خود باوری جامعه شده است و این مسئله خود درشکل گیری و هویت فرهنگی جامعه نقش مهمی را ایفاء می نماید. توسعه فرهنگی در قالب اهمیت دادن به ارزش های محلی و ملی، باید بتواند از طریق برنامه ریزی های فرهنگی و اجتماعی به نیازهای معنوی و مادی افراد جامعه خود پاسخ دهد. سیاست فرهنگی از جمله مفاهیم مرتبط با توسعه فرهنگی است که در چند دهه اخیر به آن توجه شده است؛ هدف این پدیده پیشرفت و پویایی نوین و نظام مند جامعه است. از بعد دیگر در حوزه مطالعاتی توسعه فرهنگی باید توجه به ارتباط بین فرهنگ و تکنولوژی کرد؛ غالبا توسعه تکنولوژی مناسب با فرهنگ یک جامعه باعث رشد و آگاهی درآن فرهنگ شده است. توسعه فرهنگی به حفظ رویکرد های ملی وبومی جامعه نسبت به صنایع و دستاورد های فرهنگی توجه می کند،که بی ارتباط با مسئله تکنولوژی هم نیست.جهانگردی و توسعه فرهنگی هم به نوعی در رشد هویت های فرهنگی بومی و ملی موثر است، بخش دیگری از عناصر و لوازم توسعه فرهنگی جوامع از طریق جهانگردی و گردشگری شکل می گیرد. توسعه فرهنگی از طریق سه منبع اصلی سرمایه فرهنگی اندیشه پیر بوردیو حالت متجسد، عینیت یافتگی، نهادینه شده نقش موثری را ایفاءمی کند.جهانی شدن زندگی افراد جوامع را به سمت غربی گرایی یا به عبارتی آمریکایی شدن اشاعه می دهد.توسعه فرهنگی از طریق تقویت فرهنگ های بومی و ملی باعث این گردیده است که در بحث جهانی شدن نوعی ناهمگونی و تنوع را در دنیا ارتقاء دهد. از این رو وقایع استان گفتگویی را با دکتر نعمت‌الله فاضلی، عضو هیات‌علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کشور انجام داده و از دلایل عدم توسعه فرهنگی در شهر اراک پرسیده است، که در ذیل از نظر می گذارانید.
رییس اسبق پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کشور اظهار کرد: اراک با مسأله فرهنگ مواجه است. برای مواجه با این مسأله باید «سیاست فرهنگی شهر» توجه جدی تر در میان مدیران شهری، کارگزاران و شهروندان پیدا کند. بدون «سیاست فرهنگی شهری کارآمد»، اراک نمی تواند با چالش های ساختاریش در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مواجه ای موثر و اثربخش داشته باشد. شیوه زندگی شهروندان، ذهنیت و «منظری ذهنی» شهری آنها، نقش کلیدی و هدایت کننده در تمام کنش های آنها دارد. اراک حول دو مفهوم «شهر صنعتی» و «شهر مهاجر»، تاکنون هویت خود را شکل داده است. در روزگاری که روندجهانی «صنعت زدایی» و ورود به «شهر پساصنعتی» هستیم، دیگر نمی توان صرفا با تکیه بر صنعتی شدن و مهاجرت، توسعه شهری را تعریف نمود. در این فضای جدید و جهانی شده، اراک نیازمند «سیاست فرهنگی شهری جدید» است که بتواند «هویت شهری» تازه ای برای آن شکل دهد و رقم زند.
این جامعه‌شناس ادامه داد: اراک با چالش فراموشی شهری مواجه است. این فراموشی نتیجه کم توجهی به «ابعاد انسانی شهر» در فرآیند شکل گیری و توسعه شهری اراک در دهه های اخیر بوده است. شرح دقیق این نکات نیازمند مقالات و تحقیقات مستقل است و طبیعتا در این یادداشت صرفا «مسأله وارگی فرهنگ» در اراک را روایت می کنم. وی گفت: در سال های اخیر در ایران مدیریت های شهری فعالیت ها و سیاستی نو را برای فهم پذیر کردن شهر و توسعه شهری آغاز کرده اند. در این فضای جدید توجه کم و بیش جدی برای شکل دادن «ذهنیت شهروندان» و بر ساخت «تصور اجتماعی» آن ها از شهر آغاز شده است. کم و بیش در همه شهرهای بزرگ کشور تلاش می شود تا مردم و شهروندان درباره تاریخ شهر، نمادهای شهری، زبان و داستان شهر و از همه مهم تر نمادها و نشانه های شهری که بیان کننده روح و جان شهر است بیاندیشند و به نوعی به تصور اجتماعی تازه ای از معنای شهر خود برسند.
فاضلی بیان کرد: امروزه محققان شهری به این باور رسیده اند که شهرها دارای دو وجه بنیادی هستند، «وجه مادی» یا «چشم انداز»(landscape) ؛ دوم «وجه ذهنی» یا «منظر ذهنی» (mindscape). سیاست فرهنگی شهری جدید در ایران تلاش می کند به «منظر ذهنی شهری» بپردازد. در این سیاست جدید ما به این نتیجه رسیده ایم که برای داشتن زندگی شهری انسانی تنها داشتن صنایع، میدان ها، خیابان ها، بلوارها، تکنولوژی ها و ساخت و ساز یا عمران کافی نیست، بلکه شهروندان و شهرهای شان نیازمند این هستند که برداشت یا ذهنیت خوب و دوست داشتنی و زیبا از تاریخ شهرشان و هویت آن در ذهن خود تجسم و تصور کنند.

فعالیت های فرهنگی نباید میدان بازی های ایدئولوژیک و به نوعی فریب افکار عمومی باشد
عضو هیات‌علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کشور تصریح کرد: این که مردم شهری، شهرشان را چگونه می پندارند؟ یا چه تصوری از خود دارند، آیا خود را انسان هایی وارسته، فرهیخته، باهوش، پرکار، اهل مدارا، تسامح یا خویشتن دار، و این که شهروندان یک شهر چه باورهایی را میان خود مشترک می پندارند و بر اساس این باورها و ارزش ها نسبت به شهر و یکدیگر چه شکلی از زندگی و تعامل جمعی دارنـد، این ها نکات مهمی است که در فضای فکری جدید درباره شهرهای ما ظاهر شده است. در این فضای جدید تلاش مدیریت های شهری و همه نیروهای تاثیرگذار در شهرها مبتنی بر این است که بتوانند «فضای شهری» جدیدی را طراحی و تولید کنند، فضایی که در آن شهروندان به معنای واقعی خود را «شهروند» بنامند و بدانند. از این رو مفهوم «فضا» برای ما در حال شکل گیری است، شهر دیگر صرفا «مکان»(place) نیست، بلکه «فضا» (Space) است.
رییس اسبق پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کشور ادامه داد: این تحول و این «جریان در حال ظهور» در مدیریت و توسعه شهری ریشه های مختلفی دارد. مهمترین آن ها این است که شهرهای ایران بعد از یک قرن و نیم زایش و ظهور آن ها با چالش ها و مشکلات ساختاری و جدی روبرو شده اند. «بحران های زیست محیطی» مانند آلودگی هوا، توسعه بیابان ها، از بین رفتن جنگل ها، کمبود منابع آن و… از یک طرف و از طرف دیگر «بحران های اجتماعی» مانند نابرابری و تبعیض های گوناگون در میان شهروندان و گسترش شکاف های عظیم اجتماعی و اقتصادی میان شهروندان و همچنین توجه ای که در سال های اخیر به «صنایع فرهنگی» مانند صنعت گردشگری شده است، بعلاوه «بحران های فرهنگی» مانند فرسایش سرمایه های اجتماعی یا کاهش مشارکت شهروندان در زندگی اجتماعی و بحران های ناشی از توسعه صنعت و … باعث شده است که توجه به «مساله فرهنگ» برای شهر به طور فزآینده ای در کانون توجه مدیران و کارگزاران شهری و حتی شهروندان قرار گیرد با توجه به این زمینه ها و علل و برخی علل دیگر. اکنون مسأله فرهنگ برای توسعه شهری اهمیت حیاتی پیدا کرده است. از دورن این مسأله فرهنگ شهر است که ضرورت سیاست فرهنگی شهر شکل گرفته است.

فعالیت های فرهنگی مبتنی بر قوم مداری و محلی گرایی فعالیتی مخرب برای شهروندان شهر است
این جامعه‌شناس اظهار کرد: از این دیدگاه اراک از جمله شهرهای بزرگ ایران است که در سال های اخیر نیاز مبرم به سیاست فرهنگی برای توسعه شهری خود را احساس کرده است. در این شهر مانند بسیاری از شهرهای بزرگ کشور مجموعه های از فعالیت ها آغاز شده است که تلاش می کند تا «منظر ذهنی شهر اراک» را مورد توجه قرار دهد. برای مثال ساختن «سرود اراک»، نام گذاری روزی به نام «روز اراک» و تلاش برای خلق نمادهای تاریخی و فرهنگی در فضای شهر و بازآرایی خیابان ها و میدان های شهری یا توجه و حساسیت نسبت به بناهای تاریخی و تلاش برای بازسازی و نوسازی آنها یا گسترش گفتگوهای فکری و تحقیقاتی درباره شهر اراک که در مطبوعات، مجلات و رسانه های اجتماعی شکل گرفته است و بسیاری فعالیت های دیگر که در قالب توسعه موزه ها، برگزاری جشنواره ها و نمایشگاه ها و همایش ها و سخنرانی ها انجام می شود همه این ها بیان کننده این است که شهر اراک نیازمند توجه جدی به سیاست فرهنگی است، سیاستی که بتواند «منظر ذهنی شهروندان اراک» در کانون توجه خود قرار دهد.
اراک در میان های شهرهای ایران از جمله آن دسته شهرهایی است که طی دهه های اخیر کمترین توجه را به حافظه تاریخی شهر و ساختن و توسعه شهر بر بنیاد واقعیت های تاریخی اش تجربه کرده است،
وی گفت: با توجه به چنین نگاهی به توسعه شهری در فضای «گفتمان مدیریت شهری» در ایران امروز و اراک، بحث درباره برگزاری جشن هایی مانند بزرگداشت میرزا تقی خان امیرکبیر در فضای اراک مطرح شده و شکل گرفته است. از این رو یکی از مهمترین پرسش هایی که در برابر ما قرار دارد این است که اراک چه نیازی به امیرکبیر دارد یا در صورت بندی کلی تر اراک چه نیازی به بازسازی، احیا و ترویج نام ها، نمادها و یادهای تاریخی و فرهنگی دارد؟ در واقع، اراک چه نیازی به فرهنگ دارد؟
فاضلی تاکید کرد: در پاسخ به این پرسش و ارزیابی آن، می توان به همه نکاتی توجه کرد که پیشتر به آن اشاره کردم. ممکن است برخی این نوع فعالیت های فرهنگی را دامن زدن به قوم مداری و محلی گرایی یا ملی گرایی محلی بدانند، فعالیتی که صرفا در خدمت ایجاد فضاهای سیاسی و بر انگیختن عواطف و احساسات توده های مردم است. از این دیدگاه فرهنگ و منظر ذهنی شهر اهمیتی ندارد، زیـرا این نوع فعالیت ها در نهایت بازی با عواطف عامه مردم خواهد بود و به نوعی فعالیتی مخرب است، چرا که موجب می شود مردم از مساله های بنیادی و جدی دیگر مانند فقر شهری، بیکاری و چالش های اقتصادی و اجتماعی شهر بازبمانند.
عضو هیات‌علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کشور گفت: از آن جایی که حوزه فرهنگ در دهه های اخیر در ایران همواره میدان بازی های ایدئولوژیک و نوعی فریب افکار عمومی بوده است، با این نگاه انتقادی همدلی دارم و گمان می کنم اگر توجه به نام، یاد و چهره ها و نمادهای تاریخی در خدمت ترویج و تبلیغ ایدئولوژیک باشد، طبیعتا اینگونه فعالیت ها کمکی به «توسعه شهری» و اعتلا و «ارتقای مشارکت های اجتماعی» و ساختن «منظر شهریِ انسانی» و زیبا نمی انجامد. اما اگر ما به این واقعیت توجه کنیم که اراک در میان های شهرهای ایران از جمله شهرهایی است که طی دهه های اخیر کمترین توجه را به «حافظه تاریخی شهر» و ساختن و توسعه شهر بر بنیاد واقعیت های تاریخی و میراث فرهنگی آن را تجربه کرده است، به طوری که در فضا و «سیمای شهری اراک» نشانه ای از تاریخ این شهر رخ نمی نماید و همچنین اگر این واقعیت را در نظر بگیریم که شهر اراک (حداقل شهری که از دوره فتحعلی شاه به این سو در این منطقه شروع به رویش و گسترش کرده است)، «شهری قجرساخت» است و از جمله شهرهای تاریخی (مانند اصفهان، تبریز و همدان) ایران نیست (می توان از این حیث اراک را مانند تهران شهری جدید دانست)، در این صورت کم توجهی به «حافظه شهری» و «تاریخ شهری» و «میراث فرهنگی شهر» در اراک، پیامدهای مخربی از نظر «منظر ذهنی شهروندان» دارد، زیرا ساکنان این شهر دچار «فراموشی شهری» شده عملا فاقد «زمینه ذهنی مشترک» برای هم زیستی و همدلی می شوند. در نتیجه ما درباره شهری در اینجا سخن می گوییم که توجه کردن به نمادها و نشانه های تاریخی و حافظه شهری آن به معنای پاسخ دادن به «نیاز واقعی» است که فراتر از مساله ناسیونالیسم، محلی گرایی یا قوم مداری است.
رییس اسبق پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کشور ادامه داد: مردمان هر شهری اعم از شهر کوچک یا بزرگ، شهر قدیم یا جدید لاجرم نیازمند پیوند عاطفی و احساسی و ارزش ها، دانش ها و بینش های مشترک هستند. چنین نیازی بدون توجه به تاریخ آن شهر امکان پاسخگویی و شکل گیری ندارد. اراک و نمادهای بزرگ آن مانند امیرکبیر پیوندی هستی شناختی با یکدیگر دارند. شهــر اراک نمی تواند ارزش ها، دانش ها و بینش های مشترک میان شهروندانش را بدون توجه به این نمادهای بزرگ برساخت نماید. از این رو، مساله توجه به نمادهای تاریخی برای اراک به معنای ایجاد فضایی برای برانگیختن عواطف توده ها به منظور فریب آنان نیست، بلکه تلاش برای توجه دادن شهروندان به این واقعیت است که آن ها برای ساختن زندگی انسانی، آرام و سعادتمند علاوه بر اقتصاد شهری پر رونق نیازمند ارزش های مشترک تاریخی هستند. شاید برای شهروندان عادی که تخصص و تبحری در توسعه شهری ندارند این نکته در ابتدا دشوار به نظر آید اما تجربه مطالعات شهری در ایران و جهان نشان می دهد که هیچ شهری قادر نیست بدون خلق قصه ها و روایت هایی از هویت و کلیت و تاریخ خود، زندگی شهری انسانی و سعادت بخشی را شکل دهد.

در شهر اراک فاقد سیاست حافظه شهری هستیم
این جامعه‌شناس گفت: از این رو است که توجه به بناهای تاریخی، مفاخر و مشاهیر شهری و تمام نمادها و «نشانه های فرهنگی» که می تواند «تصور اجتماعی مشترک» از شهر خود ایجاد کند، اهمیت حیاتی برای زندگی شهری دارد. مساله در اینجا تبلیغات یا فعالیت سیاسی برای سرپوش نهادن بر کمبودها و فقدان های شهر نیست. اینجا ما با واقعیت مهمی سرکار داریم که به ویژه درباره اراک باید به آن توجه کرد: توسعه شهری اراک در دهه های اخیر عمدتا مبتنی بر نوعی «توسعه فیزیکی» و کالبدی شهر بوده است که بدون توجه جدی به بنیان های ضروری برای زندگی اجتماعی شهروندان انجام شده است.
وی ادامه داد در شهر اراک ما فاقد «سیاست حافظه شهری» هستیم. در سال های اخیر اگر به شهرهای بزرگ کشور نگاه کنیم، درخواهیم یافت که سیاست توسعه موزه ها، بازسازی خانه های تاریخی، ساختن فیلم های داستانی و مستند شهری، برگزاری جشنواره های گوناگون محلی، ملی، منطقه ای و بین المللی و ثبت و ضبط بناها و «میراث ملموس» و «میراث ناملموس شهری» به عنوان میراث ملی و یا جهانی گسترش پیدا کرده است، اما شهر اراک اگرچه شهری است با بیش از نیم میلیون جمعیت و در جایگاه مرکز استان و سرمشق و الگوی هدایت کننده نزدیک به سه میلیون نفر جمعیت است، اما این شهر به شدت از جریان «سیاست فرهنگی شهری» کشور بازمانده است. اگر چه همان طور که در ابتدا اشاره کردم فعالیت های پراکنده ای در سال های اخیر در حال انجام است اما واقعیت این است که این میزان فعالیت ها نمی تواند پاسخگوی حداقلی به «نیازهای ضروری فرهنگی» شهر اراک باشد.
فاضلی تصریح کرد: برای اینکه سیاست توسعه شهری در اراک در مسیر توسعه فرهنگی شهر به شیوه جدی، هماهنگ و اثر بخش تحول یابد ما نیازمند چند اقدام ضروری هستیم. در وهله اول، گسترش گفتگوی درباره نیاز شهروندان به فرهنگ است، یعنی نیاز شهروندان به داشتن دانش هـا و بینش ها و ارزش ها و حافظه و زبان شهری مشترک است. این گفتگو باید در تمام سطوح رسانه ها، مطبوعات و نظام آموزشی و رسانه ای شهر گسترش یابد. لازم و ضروری است که شهروندان اراک آگاهی بیشتر و جدی تر دربـاره اهمیت و جایگاه نمادها، نشانه ها، ارزش ها، دانش ها و بینش های مشترک برای داشتن زندگی شهری پر رونق و با نشاط و سعادتمند پیدا کنند. به بیان دیگر باید تلاش کنیم تا «تقاضای جمعی» برای فرهنگ در اراک گسترش یابد.

سیاست های و مدیریت شهری اراک ایمان و باور عملی و جدی به نقش فرهنگ در توسعه شهری ندارد
عضو هیات‌علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کشور تصریح کرد: دوم، ضروری است تا مدیران و کارگزاران شهری به باز اندیشی جدی و انتقادی در رویکردشان به مساله فرهنگ در اراک بپردازند. در سیاست ها و مدیریت شهری اراک ایمان و باور عملی و جدی به نقش فرهنگ در توسعه شهری دیده نمی شود. همچنان به نظر می رسد عمران و ساخت وساز بیش از انسان و فرهنگ در کانون شکل دادن و سیاست و برنامه های شهری اراک است. اگر چه مدیران شهری در گفتگو ها، مصاحبه ها و بیان هایشان همواره از اهمیت تاریخ، حافظه و فرهنگ درباره شهر اراک سخن می گویند اما تا رسیدن به نقطه ای که «سیاست فرهنگی» در کانون «سیاست های شهری» قرار گیرد، فاصله بسیاری وجود دارد.
رییس اسبق پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کشور ادامه داد: سوم، توجه به مساله فرهنگی شهر از جمله شهر اراک، صرفا به شهرداری ها و شورای شهر محـدود نمی شود. امروزه تمام سازمان و نهادهای رسمی و دولتی و غیر دولتی، عمومی و مدنی در شکل گیری و سرشت و سرنوشت شهرها نقش تعیین کننده ای دارند. از این دیدگاه است که «مساله فرهنگ» در شهر اراک باید دستور کار تمام سازمان ها قرار گیرد. لازمه توسعه فرهنگی شهری در اراک شکل گیری سیاست های مشترک هماهنگ و یکپارچه شهری است. واقعیت تلخ این است که توجه به فرهنگ به دلیل اینکه از نظر اقتصادی برای فعالان و کارگزاران و مدیران بازده زود هنگام، دم دست و فوری ندارد توجه به آن کاری بسیار دشوار است.
در فضای شهری موجود شهــر اراک اغلب نگاه ها توجه فعالیتی است که از طریق آن بتوان بودجه ای را تخصیص داد و پول و درآمد فوری برای آن تصور کرد، در صورتیکه فرهنگ نوعی سرمایه گذاری زیربنایی است
این جامعه‌شناس ادامه داد: در فضای شهری موجود اراک اغلب نگاه ها توجه به فعالیتی است که از طریق آن بتوان بودجه ای را تخصیص داد و پول و درآمد فوری برای آن تصور کرد. در صورتی که «فرهنگ نوعی سرمایه گذاری زیربنایی است که نتایج و پیامد آن زمان می برد. امروز بذر فرهنگ را می کاریم تا ده سال یا ده ها سال بعد شهروندان زیر سایه درخت فرهنگ زندگی آرام داشته باشند. در چنین شرایطی اغلب کارگزاران، مدیران و فعالان شهری مایل به سرمایه گذاری و توجه جدی به فرهنگ نیستند، آنها اغلب فرهنگ را در سطح برگزاری سخنرانی یا نمایشگاه یا تبلیغات دینی محدود می کنند.
فاضلی در پایان بیان کرد: لازمه فرهنگ این است که در طراحی شهری و سیمای شهر و ساختن فضاها ما بتوانیم هویت تاریخی و نیازهای امروزی شهروندان را به نحوی خلاقانه در هم آمیزیم. علاوه بر این، سیاست فرهنگی شهر زمانی در میان شهروندان اثربخش می شود و زمینه شکل گیری فرهنگ شهری را فراهم می کند که شهروندان از برگزاری جشن ها و جشنواره ها، ساختن موزه ها و نمایشگاه ها، اجرای موسیقی ها یا برگزاری همایش ها و نشست ها، احساس کنند در اینجا پای منافع سیاسی و ایدولوژیک گروه های خاصی در میان نیست، بلکه به معنای واقعی تمام این فعالیت ها برآمده و برخواسته از تجربه تاریخی شهروندان و به منظور تامین نیازهای فکری، معنوی و نمادین همه آن هاست. اگر فرهنگ و سیاست های حافظه شهری ابزاری تبلیغی برای تولید و باز تولید سطه سیاسی گروه و گروه های خاص در شهر باشد، چنین فعالیت هایی نه تنها به بهبود همدلی و هم زبانی یا توسعه مشارکت اجتماعی شهروندان نمی انجامد، بلکه منجر به شکل گیری نوعی «مقاومت فرهنگی و اجتماعی» در برابر اینگونه فعالیت ها می شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.