روزنامه وقایع استان مرکزی پایگاه رسمی اطلاع رسانی نشریه
دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۹۶ شماره ۶۷۲
وقایع استان: آیا تا حالا این سئوال برای شما بوجود آمده است که بتوان ورزش را از فرهنگ تفکیک کرد و یا برعکس. در این مطلب کوتاه وقایع استان کوشیده است با ادله مناسبی همسویی و موازی بودن این دو مقوله را بیان نماید با ما همراه باشید.
بررسی ارتباط بین دو مقوله فرهنگ و ورزش اهمیت زیادی دارد. اینکه ما تا چه حـــد توانسته ایم از توانایی های بالقوه حوزه فرهنگ برای رشد و ارتقای ورزش در جامعه خود بهره بگیریم و البته ورزش تا چه میزان کمک کرده تا سطح فرهنگ جامعه ما رشد پیدا کند؛ جالب توجه است. عکس این موضوع هم می تواند وجود داشته باشد؛ یعنی ورزش و فرهنگ در جهت تضعیف یکدیگر حرکت کنند. بدون شک اتفاقاتی که در حوزه ورزش کشور ما رخ می دهد؛ می تواند موجب ایجاد زمینه هایی برای رشد یا تنزل فرهنگ شود. برای مثال مدتی است که جدال لفظی در میان دو تن از چهره های ورزشی ما اتفاق افتاده و این موضوعی است که می توان نمونه های زیادی از آن را در رشته های مختلف ورزشی بخصوص فوتبال ببینیم.
هر مقوله ای که انسان به ذهن می آورد و برای آن مصداق پیدا می کند فرهنگی را به همراه دارد. فرهنگ موضوع مهمی است که لازمه جدایی ناپذیر هر پدیده است. مثلا وقتی تجارت و اقتصاد را به ذهن می آوریم قطعا فرهنگ آن هم باید برای ما بوجود بیاید یا دست کم فرهنگ رایج آن هم به عنوان فرهنگ عمومی مورد توجه قرار گیرد تا در بین آنها جایگاهی داشته باشیم. در غیر اینصورت از حوزه اقتصاد و تجارت بیرون هستیم یا فرد اقتصاددان یا تاجر موفقی نخواهیم بود. آنچه که مشخص است این است که ورزش از این قاعده مستثنی نیست.
باید تمام وجود بشر را به عنوان موجودی ارزشمند برای رسیدن به موفقیت آماده کنیم. ورزش یکی از زمینه هایی است که می تواند انسان را به مقامی والا برساند. امروزه همه چیز و به خصوص ورزش که همانند علم پزشکی با بدن فرد سروکار دارد؛ بصورت علم درآمده و همانطور که علم پزشکی نمی تواند نسبت ممارست دائمی درباره تحقیق، آزمایش و پژوهش بی تفاوت باشد؛ در ورزش هم ناگزیر هستیم از اصول علمی بهره گیری کنیم. اصولی که شامل همه بخش هــا و جنبه های زندگی بشر می شود.
فرهنگ عاملی زیربنایی در ساختار جامعه است و بر همه عوامل روبنایی جامعه از جمله هنر، سیاست، اقتصاد، ورزش و … تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین رابطه بین فرهنگ و مولفه های دیگر رابطه ای دو سویه است. اما به دلیل زیربنایی بودن فرهنگ، تاثیرگذاری آن نسبت به تاثیرپذیری از بقیه موضوعات بیشتر است. بنابراین باید تلاش کنیم تمام عوامل روبنایی جامعه از جمله مقوله ورزش را متناسب و همراه با فرهنگ بدانیم و اگر در شرایطی غیر از این کار کنیم متاسفانه عامل روبنایی مورد نظر می تواند دچار ضعف ها و کاستی هایی شود که تاثیر ضعیف فرهنگ بر ورزش جامعه نمونه ای از آن است. اگر بخواهیم از رفتارهای ارزشی ورزشکاران بگوییم و یا آنها را مورد انتقاد قرار دهیم باید به زمینه های فرهنگی جامعه توجه کنیم. ضمن اینکه هرچه ورزشکاران زمینه های فرهنگی را در رفتارهای خود لحاظ کنند؛ متعاقبا می توانند نقش اصلی خود را به درستی ایفا کنند. در علم جامعه شناسی عده ای از افراد به نام گروه های مرجع وجود دارند.
می توان ورزشکاران را هم جز این گروه حساب کرد. بنابراین ورزشکار می تواند الگویی برای طرفداران خود باشد و باید دقت لازم را در رفتار خود داشته باشد. زیرا هرگونه رفتار درست یا نادرستی از نظر فرهنگ ما می تواند در سلامت یا عدم سلامت جامعه تاثیرگذار باشد.
مسلما نهاد حاکمیت در بسترسازی این جریان بیشترین تاثیرگذاری را دارد و می تواند با تعیین اصول و خط مشی ها تربیت ورزشکاران را مطابق با فرهنگ جامعه شکل دهد. ضمن اینکه با نظارت و ارزیابی رفتار ورزشکاران می تواند به رفتار آنها شکل دهد. البته گاهی افراد رفتار مغایر نشان می دهند که باید از کسانی که از سیاست ها را زیر پا می گذارند. زمانی که تفاوت میان رفتار فردی و اجتماعی بوجود می آید و این تصور ایجاد می شود که زندگی شخصی هر کس بخودش مربوط است و زندگی اجتماعی به دیگران بازمی گردد. در صورتی که در تبلور رفتارهای شخصی و اجتماعی باید دقت لازم را بخرج داد.
