چهارشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۸ شماره ۱۱۰۷
گفتگوی «وقایع استان» با «مهدی نوشاد» مدرس و نوازنده موسیقی سنتی
خلوت ساز و آواز
مصطفی مجللی
مهدی نوشاد متولد ٢۵ شهریور ١٣۶٠ در شهر اراک در سال ١٣٧٨ هنر خوشنویسی به سبک نستعلیق را خدمت استاد میرمومنی آغاز نموده و موفق به اخذ مدرک خوش این زمینه هنری گشته و بعد از مدتی به خط تحریری خودکاری روی آورده و در این زمینه تجربیـات ارزنده ای کسب نمودم. از سال ١٣٧٩ علاقه زیاد به موسیقی سنتی باعث شد که به فراگیری این موسیقی بپردازد و با سازهای تار، سه تار، سنتور، تنبک و دف آشنا شود. ساز سه تار را خدمت استاد محمدی در اراک شروع نمود و بعد از مدتی کوتاه، برای پیشرفت در این ساز به تهران رفته و به مدت چهار سال از محضر استاد مسعود شعاری بهره گرفت و توانست در محضر وی به قطعه نوازی گنجینه سه تار، کاروان صبا، مجموعه قطعات شهنازی، ده قطعه تار علیزاده، سیر و ردیف میرزا عبدالله، قطعاتی از تار قدما و سبک نوازندگی آنها آشنا شود و تجربه بسیار زیادی در این زمینه کسب کند و به علت علاقه بسیاری که به سبک استاد جلال ذوالفنون داشت همزمان نیز از محضر آن استاد استفاده برده و تجربه خوبی در نوازندگی و سبک آن استاد کسب نمود و در حین نواختن سه تار به نواختن تار نیز مشغول شده و زیر نظر استاد دهیمی به فراگیری این ساز پرداخت و برای کسب تجربه از اساتید بزرگ این ساز و بالا بردن تکنیک نوازندگی نزد استاد هوشنگ ظریف به فراگیری قطعات تار ( ١۵ قطعه جلیل شهناز، ٢٠ قطعه هوشنگ ظریف و قطعات فرهنگ شریف) و ردیف عالی شهنازی پرداخت و با آمدن استاد محمدرضا لطفی به ایران در سال ٨۵ و به علت علاقه زیادی که به نوازندگی وی داشت بعد از گزینش نزدش توانست در بالاترین رده کلاس های او شرکت کرده و به فراگیری ردیف وگروه نوازی بپردازد. نوشاد خود می گوید: به مدت کوتاهی از محضر اساتید به نامی چون حسین علیزاده، مجید درخشانی و کیوان ساکت بهره گرفته و در این امر بر تجربیات نوازندگی خود افزودم. در کنار سازهای تار و سه تار در سال ٨۴ به نوازندگی سنتور مشغول شده و به فراگیری قطعات استاد پایور، مشکاتیان و ردیف صبا پرداختم و اهمیت ریتم در موسیقی باعث شد که به نوازندگی ساز تنبک و دف روی بیاورم و از استاد سعید باعزم تجـارب ارزنده ای در این زمینه کسب نمایم.
وی می افزاید: علاوه بر هنر به علت علاقه زیادی که موضوعات مالی و حسابداری داشتم، در این رشته تحصیلاتم را در مقطع کارشناسی ارشد به پایان رساندم و با توجه به اینکه در شرکت واگن پارس اراک مشغول به کار بودم در واحد حسابداری به عنوان کارشناس حسابداری و مالی به کار خود ادامه دادم.
در ادامه گفتگوی مفصل ما با وی درباره موسیقی ملی، کلاسیک و جایگاه آن ها در استان را خواهید خواند:
***
جایگاه موسیقی ملی ایران در جهان
همانطور که همه ما می دانیم نماینده اصلی فرهنگ هر کشور موسیقی آن است و تردیدی هم نیست که موسیقی ایرانی، هم در حوزه آوازی و آهنگسازی، هم در حوزه آلات و ابزارموسیقیایی و هم در پژوهش و کثرت بزرگان موسیقی، جایگاه خوبی در دنیا دارد. موسیقی ایرانی در کشورهای دیگر ناشناخته نیست به خصوص باکنسرت های متعددی که هنرمندان ایرانی در خارج از کشور به آن می پردازند. موسیقی اصیل ایرانی هم مانند دیگر هنرهای اصیل ایرانی مثل کاشیکاری و نقاشی و غیره جایگاه ویژه و خاص خو را دارد. در بسیاری از کشورهای پیشرفته از همان ابتدای دوران تحصیل موسیقی ملی خود را به مردم شـــان می آموزند و اکثر مردم آن جامعه شناخت کافی از موسیقی خود دارند. اما موسیقی سنتی و اصیل ما در کشور خودمان تا حدودی رو به ضعف و نابودی است و تنها چند نفر از استادان باقی مانده اند که آنها شاگردان مستقیم استادان پیشکسوت بودند و پس از آن ها نمیدانیم چه اتفاقی قرار است برای موسیقی ما بیفتد. ما می خواهیم موسیقی سنتی خود را به دلایل مختلف زیر پا بگذاریم تا به نوآوری و خلاقیت برسیم و این اتفاق برای موسیقی ما بد و ضربه زننده است ما با نوآوری و خلاقیت موافقیم اما به شرط اینکه موسیقی مدرن و سنتی هردو جایگاه خود را به یک اندازه داشته باشند و موسیقی اصیل ایرانی شان و منزلت خود را حفظ کند. میتوان گفت یکی از مهمترین موانع پیشرفت موسیقی ملی ما عدم حمایت مسئولین و دید منفی آنها نسبت به موسیقی است. موسیقی ایران در دنیا جایگاه بسیار بالایی دارد. جوان امروز حتی فرق بین سه تار و تار را نمی داند و اصلا سازها را نمی شناسد این یعنی بیگانه بودن موسیقی اصیل ایرانی در ایران.
جایگاه موسیقی ملی در استان مرکزی
موسیقی استان مرکزی هم مانند سایر شهرهای دیگر دارای فرارو نشیب زیادی بوده است هر چند که استان مرکزی مهد هنر موسیقی است و نوازندگان شهره و چیرهدستی داشته است ولی موسیقی ملی و سنتی ما در انزوا و تنهایی به سر میبرد. استان مرکزی را به عنوان مهد موسیقی دستگاهی ایران میشناسند و تاریخ استان مرکزی گواه این است که بزرگان بسیاری در حیطه موسیقی کشور از این خاک برخاستهاند و شاید همین موضوع باعث شده مردم استان ما ارتباط بهتری نسبت به دیگر استانها با موسیقی سنتی داشته باشند .در چند سال اخیر شاهد برگزاری کنسرتهای بسیار زیادی در سبکهای مختلف بودهایم که در رقابت بین موسیقی سنتی و پاپ، موسیقی پاپ با جذب طرفداران بیشترمی توان گفت مقام اول را کسب کرد. حمایت از هنرمندان بومی استان از چالشهای بزرگ موسیقی استان است . هنرمندانی که فرهنگ استان به دست آنها ساختهوپرداخته شده اما از صحنه خارج میشوند چرا که در لحظهای که این افراد کنسرت برگزار میکنند با بی مهری هم استانیهای خودشان مواجه شده و با استقبال خوبی مواجه نمیشوند و خودبهخود از صحنه موسیقی و اجرا خارج میشوند و عرصه را برای هنرمندان پایتخت باز میکنند تا به کنسرتهای بیشمار و گاها بی کیفیت خود در استان ادامه دهند . البته میتوان گفت مشکل اصلی موسیقی در کشور به سیاستهای کلان و برنامهریزیهای مربوط به آن برمیگردد صداوسیما پوشش موسیقی مناسبی ندارد از سمت رسانهها فرهنگ آشنایی با موسیقی اصیل صورت نمیپذیرد از سوی دیگر هجوم شبکههای ماهوارهای هم بیتأثیر نیست و در نهایت این ضرر و آسیبی که به موسیقی سنتی وارد شده جبرانناپذیر خواهد بود و زمان زیادی نیاز است تا اصلاح شود و استان مرکزی نیز از این قضیه مستثنا نبوده و این عدم شناخت کافی در استان نیز فراگیر شده است.
در استان مرکزی چندگونه موسیقی رایج است؟
۱) موسیقی ملی ایران یا رسمی که به موسیقی سنتی هم معروف است ۲) موسیقی مربوط به ایل بزرگ شاه سون که در ساوه حضور دارند۳) موسیقی مربوط به خرقان و غرقآباد که ویژه آن منطقه است۴) موسیقی مربوط به مهاجران که مربوط به کردهای مهاجر یا تنبور نوازان است ۵) موسیقی پاپ نیز که در همه کشور رایج است
شرایط استقبال از موسیقی کلاسیک ایرانی در استان
من فکر میکنم استقبال عمومی از این نوع از موسیقی در سطح پایینی قرار دارد البته این موضوع فقط مختص استان مرکزی نیست بلکه در همه استانها صادق است حتی در تهران هم به همین شکل است. یعنی تقریباً با موسیقی پاپ قابلمقایسه نیست موسیقی کلاسیک و ردیفی دستگاهی ما یا واژه سنتی که بعضیها برای آن انتخاب میکنند یک ساختار میباشد که شما میتوانید بهعنوان یک منبع از آن استفاده کنید. شاید با ارزش گذاری بر نوع مخاطب بتوان موسیقی ایرانی را توجیه کرد . یعنی یک مخاطب موسیقی فاخر با توجه به سلیقه موسیقیایی پیشزمینه شنیداری با چندین مخاطب معمولی موسیقی پاپ که دید موسیقیایی خاصی ندارند و برای تخلیه هیجانات زودگذر به این موسیقی رجوع میکنند را برابر دانست. در صورت بهروز شدن موسیقی کلاسیک شاید بتوان بهنوعی در میزان استقبال آن نیز تأثیر گذاشت که یکی از عناصری که باعث بهروز شدن موسیقی کلاسیک ایرانی میشود استفاده از هارمونی در این نوع از موسیقی است شبیه آنچه در کارهای استاد حسین علیزاده دیده میشود این تغییر در موسیقی با حفظ حال و هوای کلاسیک آن میتواند اثرگذار باشد.
فعالیت آموزشگاههای استان را ارزیابی کنید
تدریسهای خصوصی موسیقی که مجوز ندارند و آموزشهای غیراصولی که بهصورت خصوصی در منازل و فروشگاههای آلات موسیقی انجام میشود و مجوزهای خارج از حیطه ارشاد امروزه به یکی از دغدغههای هنرمندان و اساتید موسیقی استان و آموزشگاههای موسیقی تبدیلشده است بهطوریکه آموزشگاههای استان معتقدند این آموزشها بدون ضابطه ، فردای موسیقی را نیز بی تضمین میکند و کیفیت آن را به حداقل میرساند. البته علاوه بر نظارت ارشاد بر این مسئله، فرهنگسازی و اطلاع رسانی مردم نیز مهم است چرا که آموزشگاههای استان جهت تاسیس از فیلترهای بسیاری عبور میکنند از طرفی خودبه سمت تخصص بیشتر در جهت بالا بردن کیفیت عملکرد و اینکه با آموزشگاههای دیگر رقابت کنند سوق میدهد و از طرفی به بررسی دقیق اساتید منتخب در آموزشگاهها میپردازند و سعی میکنند از اساتید کار بلد استفاده کنند که خود باعث افزایش کیفیت تدریس میشود که این موضوع میبایست برای هم استانیهای عزیزمان فرهنگسازی شود.
استقبال از سبکهای موسیقی ملی و غربی
در کل میبایست گفت که موسیقی ما نسبت به موسیقی غربی، بیشتر بر جنبههای معنوی و روحی تمرکز دارد. در فرهنگ ما ، هنر، و عرفان پیوند خوبی دارند که یکی از بهترین نمونه آن موسیقی سرزمین ما است . اما در آخر این مهم نیست که موسیقی از کدام فرهنگ و کشور برخاسته است چرا که زبان موسیقی یک زبان بین المللی و فراتر از مرزهای جغرافیایی است و با هر سبکی که اجرا شود اگر از دل برآید و دلنشین باشد میتواند بر جان هم نشیند. موسیقی باستانی ایران هم از نغمهها و آوازها از نقاط مختلف این سرزمین بوده است که در دوره هایی به همت موسیقی دانان برجسته ایرانی جمع آوری شده و نظم یافته تا در نهایت به نظم فعلی درآید آنچه امروز تحت عنوان موسیقی سنتی یا اصیل یا کلاسیک ایرانی در هفت دستگاه و پنج آواز در اختیار ماست حاصل تفکر و تلاش بزرگان موسیقی ایرانی است که با این کار باعث ماندگاری موسیقی ایران برای نسل های آینده شده اند. موسیقی ایرانی در دوران قبل به شکل مقامی آموخته و اجرا میشد و با تبدیل موسیقی ایرانی از حالت مقامی به حالت دستگاهی امکانات و اختیارات نوازندگان و آهنگسازان گسترش پیدا کرد و به دنبال آن موسیقی جنبه عمومیتر یافت و بسیاری از علاقه مندان توانستند به یادگیری دستگاهها و ساز و آواز ایرانی روی بیاورند. اما در اواخر دوره قاجار و گسترش روابط ایران با کشورهای اروپایی تحولات زیادی در موسیقی ما انجام شد. آشنایی موسیقیدانان ایرانی با تئوری موسیقی غربی و نحوه نت نویسی در آن و آشنایی با سازهای غربی باعث شد تا موسیقی کلاسیک غربی به آرامی در ایران گسترش یافته و بیشتر شنیده و اجرا شود و به مرور مخاطبان خاص خو را پیدا کند. تقریبا از این مقطع زمانی دو مسیر برای یک نوازنده در کشور ایجاد شد یک مسیر پرداختن به سازو آوازسنتی ایرانی و دیگری مسیری که از موسیقی غربی تبعیت میکرد که علاوه بر موسیقی کلاسیک اروپایی شامل سبکهایی چون پاپ، راک، جز و … میباشد اگرچه هر دو مسیر از اصول موسیقی بهره برده اند ولی تفاوتهای بسیار زیادی دارند . در استان مرکزی نیز میتوان گفت با توجه به مفرح بودن و تنوع در موسیقی پاپ ، توجه و علاقه هم استانیهای ما نیز به موسیقی پاپ بیشتر از موسیقی سنتی خود را نشان داده است.که حفظ هرکدام از آنها به معنی حفظ فرهنگ استان مرکزی است.
شرایط استقبال از موسیقی کلاسیک ایرانی در استان
من فکر میکنم استقبال عمومی از این نوع از موسیقی در سطح پایینی قرار دارد البته این موضوع فقط مختص استان مرکزی نیست بلکه در همه استانها صادق است حتی در تهران هم به همین شکل است. یعنی تقریباً با موسیقی پاپ قابلمقایسه نیست موسیقی کلاسیک و ردیفی دستگاهی ما یا واژه سنتی که بعضیها برای آن انتخاب میکنند یک ساختار میباشد که شما میتوانید بهعنوان یک منبع از آن استفاده کنید. شاید با ارزش گذاری بر نوع مخاطب بتوان موسیقی ایرانی را توجیه کرد . یعنی یک مخاطب موسیقی فاخر با توجه به سلیقه موسیقیایی پیشزمینه شنیداری با چندین مخاطب معمولی موسیقی پاپ که دید موسیقیایی خاصی ندارند و برای تخلیه هیجانات زودگذر به این موسیقی رجوع میکنند را برابر دانست. در صورت بهروز شدن موسیقی کلاسیک شاید بتوان بهنوعی در میزان استقبال آن نیز تأثیر گذاشت که یکی از عناصری که باعث بهروز شدن موسیقی کلاسیک ایرانی میشود استفاده از هارمونی در این نوع از موسیقی است شبیه آنچه در کارهای استاد حسین علیزاده دیده میشود این تغییر در موسیقی با حفظ حال و هوای کلاسیک آن میتواند اثرگذار باشد.
فعالیت آموزشگاههای استان را ارزیابی کنید
تدریسهای خصوصی موسیقی که مجوز ندارند و آموزشهای غیراصولی که بهصورت خصوصی در منازل و فروشگاههای آلات موسیقی انجام میشود و مجوزهای خارج از حیطه ارشاد امروزه به یکی از دغدغههای هنرمندان و اساتید موسیقی استان و آموزشگاههای موسیقی تبدیلشده است بهطوریکه آموزشگاههای استان معتقدند این آموزشها بدون ضابطه ، فردای موسیقی را نیز بی تضمین میکند و کیفیت آن را به حداقل میرساند. البته علاوه بر نظارت ارشاد بر این مسئله، فرهنگسازی و اطلاع رسانی مردم نیز مهم است چرا که آموزشگاههای استان جهت تاسیس از فیلترهای بسیاری عبور میکنند از طرفی خودبه سمت تخصص بیشتر در جهت بالا بردن کیفیت عملکرد و اینکه با آموزشگاههای دیگر رقابت کنند سوق میدهد و از طرفی به بررسی دقیق اساتید منتخب در آموزشگاهها میپردازند و سعی میکنند از اساتید کار بلد استفاده کنند که خود باعث افزایش کیفیت تدریس میشود که این موضوع میبایست برای هم استانیهای عزیزمان فرهنگسازی شود.
استقبال از سبکهای موسیقی ملی و غربی
در کل میبایست گفت که موسیقی ما نسبت به موسیقی غربی، بیشتر بر جنبههای معنوی و روحی تمرکز دارد. در فرهنگ ما ، هنر، و عرفان پیوند خوبی دارند که یکی از بهترین نمونه آن موسیقی سرزمین ما است . اما در آخر این مهم نیست که موسیقی از کدام فرهنگ و کشور برخاسته است چرا که زبان موسیقی یک زبان بین المللی و فراتر از مرزهای جغرافیایی است و با هر سبکی که اجرا شود اگر از دل برآید و دلنشین باشد میتواند بر جان هم نشیند. موسیقی باستانی ایران هم از نغمهها و آوازها از نقاط مختلف این سرزمین بوده است که در دوره هایی به همت موسیقی دانان برجسته ایرانی جمع آوری شده و نظم یافته تا در نهایت به نظم فعلی درآید آنچه امروز تحت عنوان موسیقی سنتی یا اصیل یا کلاسیک ایرانی در هفت دستگاه و پنج آواز در اختیار ماست حاصل تفکر و تلاش بزرگان موسیقی ایرانی است که با این کار باعث ماندگاری موسیقی ایران برای نسل های آینده شده اند. موسیقی ایرانی در دوران قبل به شکل مقامی آموخته و اجرا میشد و با تبدیل موسیقی ایرانی از حالت مقامی به حالت دستگاهی امکانات و اختیارات نوازندگان و آهنگسازان گسترش پیدا کرد و به دنبال آن موسیقی جنبه عمومیتر یافت و بسیاری از علاقه مندان توانستند به یادگیری دستگاهها و ساز و آواز ایرانی روی بیاورند. اما در اواخر دوره قاجار و گسترش روابط ایران با کشورهای اروپایی تحولات زیادی در موسیقی ما انجام شد. آشنایی موسیقیدانان ایرانی با تئوری موسیقی غربی و نحوه نت نویسی در آن و آشنایی با سازهای غربی باعث شد تا موسیقی کلاسیک غربی به آرامی در ایران گسترش یافته و بیشتر شنیده و اجرا شود و به مرور مخاطبان خاص خو را پیدا کند. تقریبا از این مقطع زمانی دو مسیر برای یک نوازنده در کشور ایجاد شد یک مسیر پرداختن به سازو آوازسنتی ایرانی و دیگری مسیری که از موسیقی غربی تبعیت میکرد که علاوه بر موسیقی کلاسیک اروپایی شامل سبکهایی چون پاپ، راک، جز و … میباشد اگرچه هر دو مسیر از اصول موسیقی بهره برده اند ولی تفاوتهای بسیار زیادی دارند . در استان مرکزی نیز میتوان گفت با توجه به مفرح بودن و تنوع در موسیقی پاپ ، توجه و علاقه هم استانیهای ما نیز به موسیقی پاپ بیشتر از موسیقی سنتی خود را نشان داده است.
سطح موسیقی در استان مرکزی به لحاظ تعداد موسیقی دانان هم در گذشته و هم در حال
استان مرکزی مهد پرورش هنرمندان و اساتید بزرگ هنری است که هرکدام به نوعی در موسیقی ما تاثیر گذار بوده اند. این خطه در هنر موسیقی یکی از استانهای مطرح کشور بوده و هنرمندان زیادی را پرورش داده که میتوان به خاندان فراهانی اشاره کرد که به وسیله امیرکبیر به دربار راه پیدا کرده و به دلیل هوش بالایی که داشتند رئیس موسیقی دربار شدند . آقا علی اکبر فراهانی و یکی از فرزندانش به نام آقا حسینقلی که در کتاب سرگذشت موسیقـی ایران نوشته روحالله خالقی نیز بسیار از آنها یاد شـده، موسیقی دان های برجسته ای بودند که از خطه فراهان برخاستند و در دربار شاهان قاجار منزلت بالا و خوبی به دست آوردند و موسیقی استان مرکزی از این تاریخ به بعد به واسطه خاندان فراهانی رشد پیدا کرد و در بخش نوازندگی به اوج رسید. در بخش آوازی نیز استان مرکزی جایگاه دیرینه ای داشتـه نظیر هنرمنــدان ساوه ای میرزا احمد خان ساوه ای و همچنین اسماعیل مهرتاش و امروزه محسن کرامتی از هنرمندان این استان میباشند. هنرمندان تفرشی نیز نظیر نکیسای تفرشی و عبدالله خان دوامی از دیگر مفاخر موسیقی ما هستند استاد دوامی اولین استاد آواز ایرانی است که ردیف آوازی اش ویژه خودش است و بهروز مبصری کارشناس و پژوهشگر موسیقی از چهره ها و مفاخر این استان به حساب میآید با چنین پیشینه ای جایگاه موسیقی در این استان بسیار فاخر است
فعالیت انجمن موسیقی استان
اگر اشتباه نکنم انجمن موسیقی استان مرکزی در سال ۱۳۷۷ با هدف ترویج موسیقی و ارتقاء آن تاسیس شد که بخشی از وظایف این انجمن را میتوان ایجاد ارتباط با هنرمندان و موسیقی دانان و جمع آوری آثار مربوطه و همچنین اجرای مصوبـــات و نظارت بر برنامه های آموزشی و اجراهای موسیقی و دعوت از هنرمندان و گروههای موسیقی سراسر کشور و تبادل آثار و گروههای هنری و شرکت در جشنوارههای سراسری و مسابقات هنری دانست که انجمــن موسیقی استان نیز در این راستا کم و بیش فعالیت خود می پردازد.
نوازنده یا خواننده ای در سطح ملی یا بین الملل در استان
همانطور که در بحث سطح موسیقی استان در مورد اساتید استان مرکزی گفته شد اساتید بزرگی در استان مرکزی پرورش یافته چه در زمینه نوازندگی و آواز و چه درقسمت پژوهشی که همه در کشور سرآمد هستند ولی در حال حاضر اینکه یک نوازنده و خواننده در سطح ملی داشته باشیم بنده سراغ ندارم
پیشنهاد برای توسعه موسیقی کلاسیک
شاید میتوان گفت عوامل بسیاری هستند که اگر محقق شود باعث توسعه موسیقی کلاسیک ایرانی می شود. که جزئی از آن مربوط به سطح کلان از جمله صدا و سیما است که اگر بیشتر به موسیقی ایرانی توجه شود و سازهای ایرانی توسط صداوسیما معرفی شوند بسیار موثر است و در سطح استان هم با اجراهای قوی و مخاطب پسند و متنوع و برگزاری همایش های ساز شناسی و معرفی تاریخ موسیقی کلاسیک در استان مانند همایشهای شاهنامه خوانی که هفتگی برگزار میشود و همکاری بیشتر ارشاد جهت ارایه مکان هایی برای ترویج موسیقی ایرانی میتواند کمک به سزایی در توسعه موسیقی کلاسیک ایرانی داشته باشد
آموزش موسیقی در استان
از سال ۱۳۸۴ فرایند آموزش موسیقی را در اراک آغاز کردم و در اکثر آموزشگاههای آزاد موسیقی اراک به امر آموزش پرداختم و هنرجویان بسیاری در کلاسهای بنده حضور پیدا کردند که بسیاری از آنان هم اکنون در اراک مشغول به تدریس هستند و برخی از آن ها نیز در جشنواره های مختلف شرکت کرده مقامهای اول نیز کسب نمودند.
گرایش هنر جویان به کدام یک از سازهای ایرانی بیشتر است
شاید نتوان به طور دقیق به این سوال پاسخ داد در زمان مختلف و عوامل مختلفی از جمله قیمت ساز و … در گرایش موثر بوده اند و تقریبا همه سازهای ایرانی از لحاظ هنرجویی و گاهی هر کدام از سازها در یک برهه زمانی هنرجویان زیادی به خود میبیند و این امر در طول زمان به صورت چرخشی عمل میکند. ولی درمجموع در بین سازهای ایرانی میتوان به سه تار اشاره کرد که از سازهای پر طرفدار ایرانی است چرا که در بین سازهای ایرانی به ساز دل و خلوت معروف است و ارتباط برقرار کردن با این ساز نسبت به سازهای دیگر آسانتر است و از لحاظ قیمت هم مناسبتر می باشد.