خانه » پیشنهاد سردبیر » حکمرانی الگوها

حکمرانی الگوها

چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۹ شماره ۱۲۸۷

وقایع استان بررسی می کند؛ جامعه ایرانی چگونه با کرونا مواجه شد؟

حکمرانی الگوها

کوروش دیباج

از همان روز‌های اول رسانه‌ها شروع به پوشش گسترده اخبار این ویروس و در تعریف کلی‌تر هرآنچه با ویروس مرتبط می‌شد کردند. شبکه‌های مجازی هم پر شد از این که وضعمان چیست و باید چه کار کنیم. برای حل مشکلات اجتماعی در هر سطحی باید مراحلی را پشت سر گذاشت که اولین مرحله وضعیت‌شناسی است. ما باید بدانیم در کدام موقعیت قرار داریم و چه عواملی سبب شده‌اند ما در این موقعیت قرار بگیریم.توجه بسیار به جنبه‌های زیستی و فیزیکی این مشکل ما را از توجه به جنبه‌های جامعه‌شناختی بازداشت. مسائل اجتماعی بسیاری در مواجهه با این شرایط برای ما مطرح می‌شود که پاسخ‌های متفاوتی می‌توان به آن داد. ما ویروس را خوب شناختیم، ولی این که وجود این ویروس چه پیامد‌های اجتماعی‌ای را به وجود می‌آورد تا حال برای ما گنگ بوده است. از این رو وقایع استان در مصاحبه ذیل به آسیب شناسی جامعه ایرانی در مواجه به کرونا پرداخته است.جبار رحمانی، انسان شناس در گفت‌‌وگو با وقایع استان ضمن آسیب شناسی مواجهه جامعه ایرانی با کرونا یادآور شد: اولا” واکنش یک جامعه به مسائل حاد خودش،‌ ریشه های تاریخی و فرهنگی و سیاسی خاصی دارد که با توجه بدان ها می توان فهمید عکس العمل ها چه بوده و چگونه شکل گرفته است. آنچه که در فضای رسانه ای دیده می شود،‌ می توان در یک طیف طبقه بندی کرد،‌ یک سر این طیف،‌ جدی گرفتن وسواس گونه و استرس زا برای برخی از مردم بوده و سر دیگر این طیف نوعی بی توجهی و بی خیالی مفرط است،‌ به گونه ای که گویی خبری نیست و اتفاقی نیافتاده است. برخی در این میانه استدلال کرده اند که بهتر است مردم را متوجه جدیت این بیماری و حتی ترس از آن کرد، بی آنکه دچار استرس و تنش روحی شوند. در مجموع میتوان گفت که مواجهه مردم با این بیماری هرچه از میزان شیوع آن گذشته، جدی تر و منطقی تر شده است. وی در پاسخ به این پرسش که چرا هنوز عده ای از ما خطر این ویروس ناشناخته را جدی نمی گیریم گفت: دلیلش گاه از سر بی توجهی و بی خیالی،‌ گاه از سر بی اعتمادی به منابع اطلاع رسانی و گاه نیز از سر ضرورت معیشت است که باید نانی برای خانواده در‌آورند. اما به نظر میرسد باید نگاهی به شرایط زندگی خودمان و مهمتر از همه الگوهای رفتاری ما در موقعیت بحرانی داشته باشیم، در اینصورت بهتر می توان فهمید مردم چرا این بیماری را جدی نمی گیرند.

فقدان ‌ مرکز اطلاع رسانی جامع و معتبر و سردرگمی جامعه
این انسان شناس با اشاره به فقدان ‌رسانه و مرکز اطلاع رسانی جامع و معتبر در جامعه یادآور شد: این روزها آشفتگی فکر و ذهن جامعه به خوبی این خلاء را نشان میدهد. اصولا” معیاری برای مرجیعت قرار دادن یک گروه یا نهاد وجود ندارد که مورد اجماع مردم باشد. در واقع مرکز و رسانه معتبر ملی برای اطلاع رسانی دقیق برای شناخت بیماری و راه های مقابله با آن وجود ندارد. مرکزی که بتواند محصولات چندرسانه ای مختلفی برای همه گروه های جامعه در این خصوص تولید و پخش کند تا هر گروه بر حسب شرایطش اطلاعات معتبری را بیاموزد.
رحمانی تصریح کرد: عدم امکان تشخیص خبر درست از وضعیت فعلی و خبرهای ضد و نقیض در یک زمینه مشخص از تبعات فقدان مرجع رسمی اطلاع رسانی به مردم است. عده ای از وخامت اوضاع و بحران مرگ و میر فراوان حرف میزنند و عده ای دیگر از این حرف میزنند که چند روز دیگر همه چیز به حالت عادی بر خواهند گشت. عده ای از طب سنتی و تاثیر طبع گرم بر حذف این ویروس حرف می زنند وعده ای هم استدلال می کنند که طبع گرم و غذاهای گرم تاثیری روی این ویروس ندارند. گاه گاهی هم خبر از کشف واکنش و داروی این ویروس داده میشود. در این میانه بسته به اینکه هر فردی این اطلاعات را از کجا گرفته باشد،‌شدت و ضعف اعتماد بدانها هم تعریف میشود. در نتیجه این وضعیت آدمها دچار یک تعلیق شناختی و عدم امکان فهم حرف درست و دستورالعمل درست برای مواجهه با بحران میشوند. جامعه هنوز تعریف درستی از این بیماری،‌ ابعاد آن، نحوه مواجهه با آن ندارد. اما با گذشت زمان که خطر کرونا به همین نزدیکی های ما برسد و اشخاصی از دوستان و اقوام دجار این بیماری بشوند نیاز به یک منبع معتبر برای فهم بیماری و شیوه های مقابله با آن و مهمتر از همه نحوه مراعات رفت و آمدها و تماسها با دیگران جدی تر میشود. به هر حال جامعه سوالات بی پاسخ فراوان درباره منشا بیماری،‌شیوه های کنترل آن در جامع و وظایف فردی در باره آن دارد که همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارند.
به گفته وی این سردرگمی مردم ‌منجر به عملکردهای چندگانه شده است. از یکسو زنجبیل به کیلیویی ۱۴۰ هزار تومان میرسد و از سوی دیگر ماسک و مایع ضد عفونی پیدا نمیشود. هم دوره های آموزشی از جانب طبیبان سنتی برای مقابله با کرونا گذاشته میشود وهم آموزه های طب مدرن را به اشکال مختلف منتشر میکنند. مردم گاه به این و گاه به آن عمل می کنند. مساله آنست که آدمها هم زمان این توصیه های متناقض را عمل می کنند. در نهایت به هیچکدام هم ایمان کامل ندارند. در نتیجه یک وضعیت روحی و رفتاری سردرگم و ناآرام و نامطمئن در برابر این بیماری پیدا میکنند. این آشفتگی ذهنی گاه مردم را به وسواس شدید میکشاند و گاه آنها را به بی خیالی و رهاکردن مسأله هدایت می کند.

برای زندگی در شرایط بحرانی از نظر فرهنگی آمادگی نداریم
رحمانی تاکید کرد ما از نظر فرهنگی برای مواقع بحرانی آمادگی نداریم و نیاموخته ایم که اتفاقا” ادب نه برای خودمان که بخاطر دیگران و حفظ جانشان مستلزم حفظ حریم و پرهیز از برخی رفتارهای روزمره عادی است،‌ رفتارهایی که در حالت عادی نشانه احترام و ادب هستند و در حالت بحرانی،‌خطر سلامتی وگاه خطر جانی را برای عزیزان در پی دارند. همین فقدان مهارتهای اجتماعی برای زندگی در شرایط بحرانی مهمترین عاملی ست که پذیرش قرنطینه و رعایت نکات بهداشتی پیشگیرانه را برای مردم سخت می کند.

مدیریت درست بحران رفتارهای غیراخلاقی و خودخواهانه و مخرب را کم می‌کند
وی همچنین با نقد دیدگاه هایی که بر خودمداری ما ایرانیان تاکید دارند یادآور شد: نکته اصلی آنست که در شرایط بحران طیفی از الگوهای رفتاری در مردم سر می زند، از خودخواهی منفی گرفته تا ایثار و فداکاری. این طیف رفتارها هم صرفا” منحصر به ایرانیان نیست. در همه جای دنیا در شرایط حاد، عده ای صرفا به نفع و بقای خودشان فکر می کنند، حتی به قیمت نابودی دیگران (نگاهی به عملکرد محتکران در این روزها داشته باشید) و عده ای صرفا” مراقب خودشان هستند، البته در چارچوب هنجارهای جامعه و حسب توصیه نهادهای متولی،‌عده ای هم این روزها،‌از خود گذشتگی دارند و خودشان و رفاه خودشان را فدای نجات جامعه میکنند، این گروه گاه در نهادهای مدیریت بحران هستند و گاه در گروه های مدنی مردمی. در هر حال نمی توان جامعه را صرفا” سیاه و سفید دید. بلکه در عمل جامعه در یک طیف خاکستری عمل می کند.
به گفته این انسان شناس نگاهی به رفتار جوامع مختلف طی تاریخ در مواقع بحران هایی مانند طاعون، وبا و سل و…، نیز این را نشان میدهد. به هر حال وقتی بقای بیولوژیک افراد در خطر باشد،‌ خیلی نمی توان انتظار خاصی از مردم داشت. آنچه که می تواند تمایل مردم به خودخواهی های مخرب و منفی کاهش دهد،‌ ایجاد امیدواری معقول و واقع بینانه در مردم از طریق کمک عمومی و مسئولانه برای مدیریت بحران است. لذا هروقت مدیریت بحران درست بوده، رفتارهای غیراخلاقی خودخواهانه و مخرب امنیت دیگران،‌ کاستی داشته است. در جامعه ایرانی هم مثل هر جامعه دیگری در موقع بحران شاهد رفتارهای سیاه و سفید و رفتارهای خاکستری مختلفی خواهیم بود. از این رو تجربه تاریخی ما در مواجهه با قحطی ها و بیماری های واگیر،‌خیلی متفاوت از امروز نبوده است. آنچه که اهمیت دارد شرایط مدیریت بحران و اعتماد مردم به نهادهای متولی است.
رحمانی تاکید کرد: در این شرایط عملکرد اعضای جامعه به سمت نوعی آشفتگی پیش میرود که یا غریزه بقا عمل می کند (هرکس صرفا” به فکر خودش و منافع خودش باشد) یا آنکه به دلیل حس ناامنی نسبت به جامعه و عملکردهای آن، دچار خشونت و پرخاشگری خواهیم شد، زیرا جامعه یعنی دیگران را به هرشکلی مسبب این فاجعه و بلای وارد شده بر ما تلقی خواهیم کرد و بدان واکنش نشان خواهیم داد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.