خانه » پیشنهاد سردبیر » حواسمان به کتاب ها باشد

حواسمان به کتاب ها باشد

دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲  شماره ۱۷۰۷

نگاهی به معضل دزدی و قاچاق کتاب در گفتگو با وحید تیموری فعال حوزه کتاب و کتابفروش

سمیه انصاری فر: حوزه کتاب و کتابخوانی در جامعه ما همیشه پر معضل بوده است، از سرانه ناچیز کتابخوانی تا تیراژ پایین کتاب ها، گرانی کاغذ، ممیزی و چه و چه و چه… اما در این میان دزدی و قاچاق کتاب هرچند امری نوظهور نیست ولی این حوزه را با چالش های متعددی رو به رو کرده است. در مواجهه اول شاید با شنیدن نام کتاب دزدی یا دزدِکتاب افرادی در ذهنمان تداعی شوند که یک یا چند کتاب را پنهانی از قفسه کتاب های یک کتابفروشی برمی دارند ؛ اما پدیده کتاب سازی و قاچاقِ آن نوع جدیدی از کتاب دزدی است. به بهانه برگزاری نمایشگاه کتاب، تبِ خرید کتاب در این روزها و حضور نشرهای بی نام و نشان، وقایع استان گفتگویی داشته است با «وحید تیموری» فعال حوزه کتاب که سال ها در حوزه فروش و توزیع کتاب حضور داشته است.
اصطلاح کتاب دزدی یا دزدِ کتاب همیشه ذهن ما را به سمت افرادی سوق می دهد که کتاب را به صورت فیزیکی از داخل قفسه ها بر می دارند و به نظر می آید علاقمندانی که توانایی خرید کتاب ندارند این کار را می کنند، این تصور درست است؟ یا ممکن است انگیزه های دیگری برای دزدی کتاب وجود داشته باشد؟
کتاب دزدی یکی از رایج ترین اتفاقاتی است که در تمامی کتابفروشی ها دیده شده و رخ می دهد و دلایل مختلف دارد. بر خلاف آنچه تصور می شود این اتفاق کمتر از سوی کسانی که کتاب می خوانند صورت می گیرد، در واقع کمتر کتابخوانی هست که به دلیل نداشتن پول کتاب بدزدد چون این افراد می توانند از راه های دیگر مانند امانت گرفتنِ کتاب نیاز خود را رفع کنند؛ البته برخی از افراد کتابخوان ممکن است کتاب های پرفروش بازار و کتاب های گران را از روی نیاز بردارند؛ ولی تعدادشان آنقدر کم است که نمی توان تعمیم داد.


پس بیشتر کتاب دزدی ها به صورت فیزیکی از سوی افرادی که کتابخوان نیستند انجام می شود؟
با توجه به تجربیات و مواجهاتم حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد افرادی که کتاب می دزدند، کتابخوان نیستند و انگیزه های دیگری برای این کار دارند. مثلا انتقام جویی و تلافی کردن یکی از انگیزه های کتاب دزدی است. ممکن است به هر دلیلی فردی با کتابفروش دچار چالش و برخورد شود، زیرا هستند مراجعینی که در کار فروشگاه ایجاد اختلال می کنند. این افراد گاه برای تلافی دوباره به آنجا مراجعه می کنند تا با برداشتن کتاب درصدد انتقام و وارد کردن ضرر مالی به کتابفروشی برآیند. اما بیشترین آمار مربوط به افرادی است که قصدشان از دزدیدنِ کتاب فروختن آن در بازار کتاب و میدان انقلاب است. این افراد به هیچ وجه کتابخوان نیستند، بلکه دزد کتابند که به واسطه بالا رفتن قیمت کتاب، آمارشان رو به افزایش است. یک پدیده دیگر نیز وجود دارد و آن تعویض کتاب کهنه با نو است. ممکن است فردی به هر دلیلی کتاب پاره و کهنه اش را با نو عوض کند و کتابفروش بعد از چند روز متوجه این تعویض در قفسه کتاب ها شود.


اصطلاحی به نام «خودبَری» نیز در میان کتابفروش ها مرسوم است. آیا آن هم نوعی از دزدی کتاب به صورت فیزیکی است؟
بله و البته عجیب ترین پدیده در این بخش است. طبق آمار احتمال خیلی بالا است که حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد سرقت کتاب ها از سوی پرسنل خودِ فروشگاه صورت گیرد. کتابفروشی صنف ضعیفی است و حقوق پایین دارد. در واقع به دلیل هزینه ها کارفرما مجبور به گرفتن نیروی آماتور و پاره وقت است تا نیروی حرفه ای. گاهی کارمند نمی تواند حق و حقوق خودش را از کارفرما بگیرد و می خواهد از طریق برداشتن کتاب به او ضرر برساند. این مساله از ارتباط کارفرما و کارمند می آید. در هرحال از دید من وارد کردن هر نوع ضرر مالی در جهت انتقام و تلافی مصداقی از اختلال های روانی است.


نحوه برخورد قانون با افرادی که کتاب می دزند، چگونه است؟ چطور می شود این معضل را کاهش داد؟
باید به این نکته اشاره کنم که اغلب ما همان لحظه متوجه نمی شویم که کتابی از مغازه یا فروشگاه برداشته شده و ممکن است چند روز بعد بفهمیم. دلیلش هم این است که معمولا کتابفروش ها به پرو پای مشتری نمی پیچند زیرا هم کتاب ها قیمت دارند و هم مشتری در بیشتر مواقع می داند چه کتابی می خواهد. اما اگر در حین دزدی یا بعدها با سارق رو به رو شویم معمولا از شکایت صرفنظر کرده و رضایت می دهیم چون مبلغ یک یا چندکتاب آنقدر نیست که به خاطرش دردسرهای پروسه شکایت را طی کرد؛ البته سارق متعهد می شود آن کتاب را بخرد یعنی مبلغش را پرداخت کند و همچنین دیگر به آن فروشگاه نیاید. در مجموع خیلی نمی توان جلوی این شکل از دزدی را گرفت یا باید مراقبت فیزیکی کرد. یعنی کارمند دورادور و با احترام طوری که به مشتری بی احترامی نشود مراقب باشد. راه دیگر این است که اگر کتابفروشی توان اقتصادی دارد به کتاب ها لیبل دزدگیر بزند که تا حدودی این مشکل را رفع می کند.


این روزها قاچاق کتاب و کتاب سازی خیلی شایع شده است که نوع دیگری از کتاب دزدی به شمار می آید. کپی کتاب های پرفروش، نمونه هایی از این کتاب ها در بساط دستفروشان، در فروشگاه های اینترنتی و حتی در نمایشگاه کتاب در غرفه ناشران نوظهور و گمنام به وفور دیده می شود، در این مورد نظرتان چیست؟
کتاب دزدی از این نوع و یا قاچاق آن نیز انواع و اقسام دارد. یعنی هم به شکل قانونی و هم غیرقانونی انجام می شود. قانونی از سوی نشرهایی که مجوز چاپ دارند و غیرقانونی از سوی افراد سودجوی بدون مجوز صورت می گیرد. در واقع آن ها کتاب اصلی ناشر دیگری را می فروشند و اقدام به توزیع آن در سایت های فروش مجازی و فروشگاه های اینترنتی و یا در میان دستفروش ها با قیمت خیلی پایین تر می کنند. این اتفاق اغلب برای کتاب های ابرپرفروش می افتد و از لحاظ فروش، توزیع و پخش قابل پیگیری و کنترل نیستند. شاید برخی فکر کنند که این کار به چرخه توسعه بازار کتاب کمک می کند اما این موضوع علاوه بر ضرر رساندن به ناشر و حتی کتابفروشی ها، یک کتاب دست چندم با کیفیت پایین در اختیار مخاطب قرار می دهد. فرد یا افرادی به صورت غیر قانونی یا نشری فرعی به شکل قانونی، کتاب را دوباره تایپ می کند، فیلم و زینک می گیرد و زیرزمینی چاپ می کند. کتاب ها اغلب با چاپ های بدون کیفیت و افستی وارد بازار می شوند. بسیار دیده شده در این موارد جمله یا صفحه ای جا مانده یا متن غلط املایی داشته است. مخاطب هم چون شکل و ظاهر کتاب شبیه کتاب اصلی است، نمی داند این کتاب کپی است و آن را می خرد.
مدل بعدی اینکه کتاب های ابرپرفروش با مترجم تقلبی به بازار ارائه می شود. در واقع این مترجمان وجود واقعی ندارند یا اگر وجود دارند از ترجمه اصلی کپی کرده و تغییرات جزئی در آن داده اند. عموما ۹۹ درصد صاحبان این نام ها و نشرها سوادِ ترجمه انگلیسی و درست نویسی ندارند و عینا کتاب را کپی می کنند و با جابجا کردن چند لغت و عوض کردن نام مترجم، آن را وارد بازار می کنند. گاهی دیده شده بخش هایی از کتاب را هم حذف کرده اند. مثلا کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» را نشر چشمه در ۴۰۰ صفحه منتشر کرد؛ ولی در بازار قاچاق و در سایت های مجازی در ۲۸۰ صفحه عرضه شده و سه فصل کم دارد. مخاطبی که اطلاعات ندارد هرجا نام کتاب را ببیند چون ابرپرفروش است بدون توجه به نام مترجم و نشر آن را می خرد. در واقع دزدان کتاب و قاچاقچیان، سودجویانی هستند که عموما کتاب‌های پرفروشی را که مجوز نشر و پخش دارند شناسایی و در تیراژ بالا با کیفیت‌های پایین کپی و توزیع می‌کنند و دستفروشان و برخی سایت های فروش هم این کتاب‌ها را برایشان می‌فروشند.


اشاره کردید که برخی فروشگاه های اینترنتی رسمی و قانونی نیز این کتاب ها را می فروشند، آیا این مساله از عدم آگاهی آن سایت ها می آید و یا نه کاملا بر این امر واقفند؟
در این شکل از کتاب سازی به دلیل اینکه حق مترجم، ویراستار و خیلی از هزینه‌های دیگر که قیمت کتاب را تعیین می‌کند، پرداخت نمی‌شود، کتاب با تخفیف به صورت گسترده در سایت های مجازی توزیع می شود و آن ها می توانندکتاب را با قیمت پایین عرضه کنند. سایت ها و فروشگاه ها از این امر مطلع هستند اما طبیعی است که مهم ترین نکته برای آن ها بحث بیزینس و چندین برابر شدن گردش مالی است. در خصوص بحث اخلاقی ماجرا هم توجیهشان این است کتابی که قانونی چاپ شده را می فروشند.


آیا نشرها و به دنبال آن کتابفروش ها در این خصوص انتقاد یا اقدامی داشته اند؟
نشرهای فرعی این کتاب ها و ترجمه ها را به صورت قانونی چاپ می کنند و نمی توان به راحتی ثابت کرد کتابی که چاپ کرده اند، کپی است. برخی نشرهای معتبر و فعالین کتاب با درگیری و شفاف سازی ها در فضای مجازی خواستند حساسیت این ماجرا را روشن کنند؛ ولی باز هم راه به جایی نبردند. می بینیم که روز به روز فروش کتاب های بی کیفیت و دزدی در بساط کتاب های کنارِ خیابان و حتی مترو بیشتر می شود. این موضوع دغدغه ناشران معتبر و کتابفروشان است؛ ولی با وجود اعتراض و نوشتن نامه به متولی این امر یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد همچنان شرایط همین است و جانِ بازار کتاب را گرفته است.

چطور می شود مردم و مخاطبان را نسبت به تهیه کتاب اصلی و اورجینال آگاه کرد؟
مخاطبان جدی و همیشگی کتاب اغلب بر این موضوع آگاهی دارند و از کتابفروشی ها و نشرهای معتبر، شناخته شده، قدیمی و حتی دستفروشان شناخته شده خرید می کنند. در این خصوص اطلاع رسانی در فضای مجازی از طریق سلبریتی های فرهنگی و افرادی که دنبال کنندگان بالایی دارند می تواند موثر است. صدا و سیما هم در این باره می تواند برنامه سازی کند، ما تاثیرات برنامه «کتاب باز» را در جذب مخاطب دیده ایم. در هر حال باید مخاطب را مجاب و آگاه کرد تا از کتابفروشی و نشرهای معتبر کتاب تهیه کند تا کتاب با کیفیت و اصل را بخواند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.