پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ شماره ۱۳۶۸
تاثیر مولانا بر ادبیات ایران، ترک و اردو
نویسنده: عبدالقدیر کاراهان
ترجمه: زهرا حضرتی
مولانا نه تنها در یک زبان و یک منطقهی جهان بلکه تقریبا در تمامی کشورها و زبانها از جایگاه ویژهای برخوردار است. شاعری که تاثیر نام و آثارش در اکثر محافل ادبی و فرهنگی احساس میشود.
-۱ادبیات ایران: بنا بر ثبت تاریخنگاران و نویسندگان ایرانی مولانا (که احساسات و اندیشه های عرفانی خود را از حکیم سنایی و مفاهیم ظریف شعریاش را از عطار نیشابوری الهام می گرفت) یکی از بزرگترین شاعران ادبیات ایران در زمینه شعر عرفانی است.
از میان شاعران ایرانی که بیش از همه تحت تاثیر مولانا و طریقت مولویه بودند میتوان به صائب تبریزی و عبدالرحمن جامی اشاره کرد.
مثنوی مولوی در برهه های زمانی مختلف توسط مولوی پژوهان بسیاری تفسیر شدهاست. همچنین بخشهایی از مثنوی تحت عنوان مثنوی خوانی با موسیقی دستگاهی خاص خود در نقاط مختلف ایران خوانده و اجرا میشود.
-۲ ادبیات ترک: ترکان مسلمان آناتولی در صدر افرادی قرار میگیرند که مولانا بیشترین تاثیر را بر روی فرهنگ، ادبیات، دین و سیاست آنها گذاشته است. در قدیمیترین آثار باقی مانده به زبان ترکی آناتولی به خصوص در آثار منظوم برگرفته از مثنوی تاثیر گسترده و قدرتمند مولانا به وضوح قابل مشاهده است.
یونس امره (Yunus Emre) اولین و بزرگترین شاعر عارف آناتولی در یکی از اشعارش چنین میگوید:
Mevlâna Hüdâvendgâr bize nazar kılalı
Anun görklü nazarı gönlümüz aynasıdır.
مولانا خداوندگار باید بر ما نظری کند
نگاه زیبای او آینه دلهای ماست.
این بیت نشاندهنده ی اشتیاق یونس امره برای همنشینی با مولانا و دست یافتن به نگاه تحسین برانگیز اوست، آن چنان که این نگاه زیبا را آینهای برای قلب خود می داند.
این موضوع نه تنها برای یونس امره بلکه برای هر دانا و اهل دلی که هم عصر مولانا یا پس از او میزیسته دلالت دارد .
شخصیت و آثار مولانا در شکلگیری ادبیات عرفانی و گسترش ادبیات کلاسیک ترک موثر بوده است.
مثنوی مولانا در شهرهای مختلف ترکیه بیش از هر اثری خوانده و تفسیر میشود. قابل ذکر است که کتاب های دیگر این شاعر عارف مانند دیوان کبیر نیز به دلیل فضای شعری خاص و با در بر داشتن مفاهیمی چون عشق پرشور الهی بسیار مورد تحسین و احترام گرفته است .
نفعی(Nef’i)، شیخ غالب(Şeyh Galib)
نشاطی (Neşatî) و نابی (Nabî) مشهورترین شاعران ادبیات کلاسیک ترک پیرو طریقت مولویه بودند.
شیخ غالب شاعر و صوفی عثمانی در پایان اثر مشهورش حسن عشق (Hüsn-ü Aşk) جملهی زیر را به کار میبرد:
«رازش را از مثنوی گرفتم»
هم در قصیدههای دیوان شاعران کلاسیک و هم در اشعار شاعران مدرن ترک نمونههایی بارز از ابراز علاقه، شیفتگی و تحسین مولانا وجود دارد.
یحیی کمال بیاتلی (Yahya Kemal Beyatlı) در اثر جهان استاد اسماعیل (İsmail dede’nin kâinatı) غزل خود را با بیتی بدین مضمون آغاز میکند:
«Bizler Mesnevî-eserine olan-iştiyakı feleklere kadar yükselten ney gibiyiz. Böylece biz ta Mahşer gününe kadar Mevlâna Hz.leri ile aynı solukta bulunuyoruz (hemnefesiz).»
«ما چون نیای هستیم که اشتیاقمان به مثنوی تا آسمان اوج میگیرد. اینگونه ما تا روز محشر با حضرت مولانا همنفس هستیم.»
در ترکیه حتی زمانی که خانقاهها بسته و برگزاری مراسم ممنوع اعلام شد ( از سال ۱۹۹۴) هر سال از اوایل ماه دسامبر تا شب هفدهم که سالگرد وفات مولاناست (۲۶ آذر) در قونیه و برخی از دیگر شهرها مراسم بزرگداشت و رقص سماع برگزار میشود.
-۳ ادبیات اردو: هند و پاکستان امروزی از صدها سال پیش تحت تاثیر مولانا و مثنوی بودهاند.این تاثیر از دوران حاکمانی چون اکبر شاه و جهانگیر شاه شروع شده و تا زمان سلطنت شاه جهان و اورنگ زیب و حتی پس از استعمار هند توسط انگلیس ادامه یافت و به مرور زمان گسترش پیدا کرد. از افرادی که با آثاری به زبان اردو سعی در معرفی مولانا داشتند میتوان به شبلی نعمانی (Şibli Nu’mânî)با نوشتن زندگی نامه جامعی درباره مولانا در کتاب سوانح مولانا روم، اشرف ثنوی (Aşraf Sanvi)با ترجمه شش جلدی مثنوی و دکتر محمد اقبال لاهوری اشاره کرد.
اقبال لاهوری را رومی عصر (مولانای عصر) مینامند. وی در یکی از اشعار بلندش با نام پیر و مرید (مرشد و مرید)
در کتاب بال جبرئیل پرسشهایش از مولانا را به زبان اردو آورده و پاسخها را به زبان فارسی از مثنوی اقتباس کرده است.
اقبال در بیشتر آثار و اندرزهای خود از مولانا به عنوان استاد و راهنمای خود یاد می کند.