خانه » جدیدترین » تئاتر استان زن ستیز است

تئاتر استان زن ستیز است

سه شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۸   شماره ۱۱۶۹

گفتگوی «وقایع استان» با «اعظم سلیمانی» اولین بازیگر زن تئاتر استان مرکزی

تئاتر استان زن ستیز است

کوروش دیباج

در نیمه دوم سال ۱۳۰۲ «مجمع فرهنگی و هنری پیک سعادت نسوان» به همت‌‌ ساری امانی در رشت تاسیس می شود و نیز اولین نمایشنامه‌ خود را در ۲۵ اسفند ۱۳۰۲با نام «عروسی‌ دختر فروشی» در پنج پرده در تماشاخانه اولوش بیک اجرا کرد. موضوع نمایش نیز نشان دادن وضع نامطلوب زنان و دختران ایران در خطه شمال بود. در سال ۱۳۰۵ علینقی وزیری هنرستان موسیقی را تاسیس کرد و به سبب فعالیت‌های تئاتری در این هنرستان، اسماعیل مهرتاش را بر آن داشت تا با همکاری وزیری تولید اپرا کند. تداوم این رویه منجر به تشکیل «جمعیت بیداری نسوان» و اجرا در تالار مدرسه زرتشتیان می شود. امیر سعادت‌ نیز در ۱۳۰۵، با اولین گروه بازیگران زن ایرانی تئاتر سعادت را راه‌اندازی کرد. شارمانی گل، ‌پری گلوبندکی و ملوک مولوی اولین بازیگران زن بودند که در این تئاتر پا به صحنه گذاشتند. هدف آنان مبارزه با جاهلیت و تعصب های کور و غیرمنطقی زمانه بود.
حرکت های اولیه هنری زنان در عرصه تئاتر چندان خوش‌ یمن نبود. کما اینکه گروه جمعیت بیداری نسوان مورد هجوم قرار گرفته و مقتول پایمردی در عرصه هنر می شوند. گروه سعادت نیز چندان مورد سعادت قرار نمی‌گیرند و به جای دریافت گل و هدیه، با سنگ و کلوخ مورد استقبال عموم قرار گرفتند. حضور یک زن در تئاتر در اوایل قرن شمسی برابر با طرد او از خانواده بود. اگرچه هنر نمایش در جامعه سنتی ایران امر پذیرفتنی نبود و تئاتر و نمایش را با مطرب‌گری و دوره‌گردی برابر می‌دانستند، پذیرش چنین رفتاری از زنان باورکردنی نبود یا بهتر است بگوییم مردم نمی‌توانستند میان نمایش های خیابانی و دوره گردها و تئاتر در شکل کلاسیکش تفاوت قائل شوند.
مرور زمان و یا شاید باز شدن سینماها در ایران فضا را برای هنروری زنان مهیا کرد. در دهه چهل و پنجاه نام ستارگان زن در سینما مطرح می شود؛ اما شاید بتوان گفت در فضای تئاتری، زنان موفقیت هنری و شهرت یافتن در سینما را پیدا نمی‌کنند. در حوزه نویسندگی آنان در سایه مردان قرار می گیرند و شاید با گذشت زمان و بازخوانی رویدادهای گذشته نام نویسندگان زن برجسته می شود. در حوزه کارگردانی نیز فقدان تداوم فعالیت کارگردانان زن را شاهدیم و شاید فعالیت مداوم افرادی چون پری صابری یا منیژه محامدی چراغی روشن در مسیر فعالیت زنان در حوزه کارگردانی باشد. اما در سال‌های اخیر وضعیت دگرگون شده است. سهم زنان از تئاتر ایران بیش از گذشته‌ای است که چندان از آن فاصله نگرفته‌ایم و استان مرکزی هم از این غافله عقب نمانده است، استانی که با وجود اینکه سهم بالایی در مفاخر کشور دارد ولی همچنان فعالیت هنری برای زنان آن بالاخص در هنر تئاتر با مشکلات عدیده ای روبرو است، از این رو وقایع استان با اعظم سلیمانی متولد۱۳۴۴ به عنوان اولین زنی که در تئاتر استان بطور رسمی بعد از انقلاب آغاز به فعالیت کرده، مصاحبه ای را انجام داده که صحبت های وی بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب قابل تامل است.

خانم سلیمانی از چه زمانی به تئاتر و ایفای نقش در آن علاقه مند شدید؟
در واقع بنده هیچ علاقه ای به کار تئاتر نداشتم و فقط به واسطه اینکه که یکی از خواهرانم علاقه شدیدی به کار تئاتر و مشاهده آن داشت به مشاهده تئاتر می رفتم، تا زمانی که برای مشاهده یکی از کارهای تئاتر آقای عباس سلطانی همسرم به اتفاق خواهرم به تهران رفتم، آن جا بود که به آقای سلطانی و کارهای ایشان علاقه مند شدم و همین علاقه باعث شد که برای دیدن وی از نزدیک به مشاهده کارهایش بروم که این ملاقات های مکرر منجر به ازدواجم با وی شد، ولی ازدواج بنده با ایشان باعث نشد در اوایل به کار تئاتر علاقه مند شوم، تا اینکه در یکی از کارهای همسرم که کارگردان آن کار هم بود به بازیگر زن آن اجازه ندادند که روی صحنه برود، به همین خاطر همسرم از من خواهش کرد که به ایفای این نقش بپردازم و آن نقش را روی من اتد زد، و همین امر باعث شد اولین کار خود را در سال ۱۳۵۹ در مدرسه صمصامی به روی صحنه بروم.ولی با این حال هنوز به کار تئاتر علاقه نداشتم ولی کارها و موضوعاتی که همسرم در تئاتر به آن می پرداخت و بنده در آن ایفای نقش می کردم باعث شد که به مرور زمان به کار تئاتر علاقه مند شوم و این علاقه هم اکنون به گونه ای شده است که به کار در صحنه و ایفای نقش در تئاتر به نوعی اعتیاد پیدا کرده ام.

در نمایشنامه ها و تئاترهای همسرتان چه بود که باعث ایجاد علاقه به انجام کار تئاتر در شما شد؟
همسرم عباس سلطانی نمایشنامه هایی که اقدام به نگارش آن می کرد یا کارگردانی آن را بر عهده داشت با موضوعات اجتماعی و بیان مشکلات جامعه بود و با وجود اینکه مرد بود ولی علاقه زیادی به پرداختن به مباحث و مشکلات زنان جامعه داشت، ایفای نقش در کارهای همسرم باعث شد با مشکلات زنان زجرکشیده جامعه آشنا شوم و چون در زندگی شخصی خود هم به عنوان زن با مشکلاتی روبرو بودم باعث می شد هر دفعه با ایفای نقش، لذت بیشتری از فعالیت در حرفه تئاتر ببرم.

خانم سلیمانی اولین اجرای تئاتر شما برای عموم مردم شهــر اراک چه زمانی بود؟ و واکنش های مردم نسبت به اجرای اولین زن در تئاتر استان چه بود؟
اولین اجرای تئاتر بنده در سال ۱۳۵۹ با عنوان مقاومت بود. زمانی که در مدرسه صمصامی روی صحنه رفتم با واکنش بسیار تندی از مردم اراک و برخی نهادها روبرو شدم، زیرا جامعه آن زمان استان بالاخص اراک پذیرا نبودند که یک زن به عنوان بازیگر تئاتر به روی صحنه برود و بعد از انقلاب هیچ زنی در شهر اراک به روی صحنه نرفته بود، با وجود اینکه در اجرای کار نقاب به صورت، دستکش به دست داشتم و به نوعی حجابم کامل و برتر بود ولی گوجه و اشغال بود که در نشانه اعتراض به سمت من پرت می شد.

با وجود این واکنش تند، چه شد که در کار تئاتر مانده و ادامه دادید؟
اجرای تئاتر و ایفای نقش بنده در آن به عنوان اولین زنی که در استان و شهر اراک در تئاتر برای عموم ایفای نقش می کند، تبعات بسیار ناگوار و سهمگینی داشت، بارها در طول اجرای تئاتر توسط نهادهایی که نمی دانم متعلق به کجا بودند من را به زور از روی صحنه اجرای تئاتر پایین کشیدند، اجرای من را متوقف می کرد و در خوشبینانه ترین حالت ممکن از سوی تماشاچیان اشغال و شی بود که به سمتم پرتاب می شد و دردناک تر از این بود که خانواده من و همسرم به نوعی با مشاهده این واکنش های تند مردم اراک ما را طرد کردند، ولی در وهله اول علاقه ای که به همسرم داشتم و در وهله دوم بخاطر اینکه با شخصیت نقشی که در آن ایفای نقش می کردم ارتباط برقرار کرده و به نوعی بیان کننده مشکلات زنان جامعه خود بودم، باعث نشد این حرفه را کنار بگذارم و روز به روز به کار تئاتر علاقه مند شدم.

مگر زنانی پیش تر از شما قبل از انقلاب در تئاتر کشور فعالیت نمی کردند، دلیل این واکنش های تند از سوی مردم اراک چه بود؟
به نظرم دلیل این واکنش تند این بود که در اوایل انقلاب جو جامعه مقداری به هم ریخته بود و افرادی به بهانه دلسوزی برای انقلاب و مذهب برخوردهای افراطی می کردند، به نوعی جامعه آن روز استان و اراک پذیرا نبود که یک زن به عنوان هنرمند در تئاتر به ایفای نقش بپردازد و کار تئاتر را مصداق مطربــی می دانستند و افرادی که در این حرفه فعالیت می کردند را با یک نگاه بدی به آن ها می نگریستند.

پس از گفته ها شما می توان این را قلمداد کرد که شما عرصه را برای فعالیت زنان در تئاتر بعد از انقلاب در استان باز کردید؟
بلی، زیرا قبل از من در استان هیچ خانومی برای عموم اجرای تئاتر نداشت و بعد از مدت ها از اجرای من، افرادی همچون رویا سبزی به این عرصه وارد و اجرای کار برای عموم داشت.

به نظرتان هم اکنون جایگاه زن در تئاتر استان حفظ شده است؟
به نظرم خیر، هنوز جایگاه زن در تئاتر استان را به عنوان مکمل کننده نقش مرد می دانند، در صورتیکه نقش زن به تنهایی می تواند مکمل کار تئاتر باشد، نمی خواهم دیدگاه فمنیستی به قضیه داشته باشم ولی زن نقش مهمی در همه عرصه دارد، زن اگر وجود نداشته باشد، خانواده ای وجود ندارد و اگر جامعه هنری را به عنوان یک خانواده در نظر بگیریم زن ستون آن خانواده است و در تئاتر نیز زن ستون اصلی برای آن تئاتر است.

زنان بازیگر تئاتر در استان با چه آفت هایی روبرو هستند؟
یکی از موضوعاتی که بنده را عذاب می دهد، هم اکنون صحنه خیلی روان شده و هر کسی می آید و می شود تئاتری و جالب تر از آن این که بعد از اجرای یک کار فوری می خواهند آن جایگاه را پیدا کنند، بنده فکر می کنم که صحنه تئاتر خیلی مقدس است، جا برای همه کس پهن نشده است که هر فردی بخواهد با اجرای و ایفای یک نقش در تئاتر به عنوان بازیگر زن تئاتر استان شناخته شود. زمانی که بنده به روی صحنه رفتم، اینقدر ضربه ها و زخم های روحی خوردم ولی با این حال به کار ادامه دادم. در آن زمان صحنه تئاتر قداست خاص و احترام خاصی داشت و اینطور نبود که هر کس از راه می رسد بازیگر شود، بسیاری افرادی بودند که با فعالیت کارهایی جز در تئاتر همچون جمع کردن وسایل صحنه از کارگردان می خواستند به آن ها یک نقش کوچک دهند، در واقع در گذشته تا وقتی خاک صحنه نمی خوردی بازیگر نمی شدی و به عقیده بنده هم اکنون تئاتر استان جایگاهش پایین آمده، بالاخص وجه اصلی زن. دلیل این پایین آمدن این وجه را نمی دانم ولی ما نتوانستیم آن را حفظ کنیم و این اتفاق به قدری برای من سخت است که با خود می اندیشم که از فعالیت در عرصه تئاتر استان کنار روم.

چه موضوعاتی از زنان در تئاتر استان هنوز کار نشده است؟
نظر بنده این است که هنوز جایگاه زن و حقوق آن در عرصه نمایش کشور بالاخص استان مرکزی شناخته نشده است، موضوعاتی از زنان در استان کار نشده که هنوز تابو است در واقع حقوق زن در تئاتر استان رعایت نمی شود وقتی بنده به عنوان بازیگر ایفای نقش می کنم به قدری با محدودیت و سختگیری مواجه می شوم که اعصاب من را به هم می ریزد. با این سخت گیری ها و مقررات وجه زن بودن بنده را زیر سوال می برند در واقع زنان بازیگر ما آن آزادی کامل را که یک بازیگر زن باید داشته باشد را ندارند و به نوعی تئاتر استان مرکزی زن ستیز است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.