خانه » پیشنهاد سردبیر » افسانه مردود

افسانه مردود

سه شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۹ شماره ۱۳۴۲

وقایع استان در گفتگو با «محمدعلی خوشکام» کاریکاتوریست بررسی می کند؛ مسئولیت اجتماعی یک هنرمند چیست؟

افسانه مردود

وقتی فرد خودش را در دایره ای به نام هنرمند قرار می دهــد، مجموعه ای از انتظـــارات از جمله مسئولیت اجتماعی را با خود حمل می کند

هنرمندان به خاطر جریان خلق آثارشان و اینکه این جریان خلق به زندگی، زیست و روزمره شان وصل شده است به خلوت بیشتری نیاز دارند

اگر به عنوان هنرمند قبول کنیم که برای کنشگر اجتماعی بودن باید از خود شروع کنیم، الزامی است که فرد هنرمند به خودش توجه نشان داده و این افسانه رایج که هنرمندان باید به خود، ظاهر و بدنشان بی توجه باشند را کنار بگذارند

مسئولیت اجتماعی یک هنرمند این است که ابتدا خودش را بشناسد، خلوت خودش را درک کند و در آن زیست کند

تعیین خط مش توسط نهادهای دولتی عامل کورکننده کنشگری اجتماعی هنرمندان است

کوروش دیباج

بر خلاف تصور عده ای هنر لذت و سرگرمی نیست، هنر موضوع بزرگی است. هنر یک عضو حیات انسانیت است که شعور معقول انسان‌ها را به حوزه احساس منتقل می‌کند. در عصر ما، شعور دینی عمومی انسان‌ها‌ عبارت از شناسایی برادری آدمیان و نیکبختی ایشان از راه اتحاد متقابل افراد با یکدیگر است. هنر حقیقی باید روش‌های گوناگون به کار بردن این شعور را پیش پای حیات بشر بگذارد. هنر باید این شعور را به حوزه احساس انتقال دهد. مسئله هنر بسیار بزرگ است. هنر حقیقی که دین به وسیله علم راهنمای اوست باید این نتیجه را داشته باشد که همزیستی مسالمت‌آمیز انسان‌ها، چیزی که اینک با وسایل ظاهری‌: به وسیله دادگاه‌ها‌، پلیس، بنگاه‌های خیریه، بازرسی، کار، و غیره دوام می‌یابد، از راه فعالیت آزاد و شادی‌بخش انسان‌ها به دست آید. هنر باید زور و تعدی را از میان بردارد و تنها هنر است که از عهده آن بر‌می‌آید ولی سوال اصاسی اینجاست که نقش هنرمند در این میان چیست و مهمتر از همه واکنش یک هنرمند به عنوان وجدان بیدار جامعه، به مسائل سیاسی و اجتماعی پیرامونش، بویژه آنچه با سرنوشت عموم مردم گره می‌خورد چه باید باشد؟ از این رو وقایع استان در گفتگو با محمد علی خوشکام، کاریکاتوریست به مقوله مهم مسئولیت اجتماعی هنرمندان پرداخته است که در ذیل از نظر می گذرانید
خوشکام با بیان اینکه مسئولیت اجتماعی یکی از رسالت های مهم هر هنزمندی است، گفت: وقتی فرد خودش را در دایره ای به نام هنرمند قرار می دهد، مجموعه ای از انتظارات را با خود حمل می کند که مسئولیت اجتماعی یک سری از مجموعه انتطاراتی است که فرد هنرمند با خود حمل می کند. حال سوالی که پیش می آید این است که آیا هنرمند مسئولیت اجتماعی دارد؟یا خیر؟ و سوال دیگر اینگه هنرمند با چه چیزی برای خودش و جامعه شناخته می شود.
وی گفت: از دو جنبه فرد می تواند بفهمد که هنرمند است یا خیر؟ اولین جهت از اتفاقات درونی که برای فرد اتفاق می افتد و او از مدت ها قبل از اینکه جامعه متوجه باشد، نسبت به این اتفاقات با خبر است و دومین جهت بعد واکنش هایی است که از سوی جامعه به فرد می رسد و همین امر باعث شده که او به ویژگی خود که همان هنر است و با بقیه فرق دارد، پی ببرد و در دسته بندی هنرمندان قرار گیرد.این دسته بندی برای او هویت ایجاد کرده و یک سری انتظار از خود و جامعه برایش ایجاد می کند.
این کاریکاتوریست تصریح اشاره به اهمیت داشتنن خلوت برای فرد هنرمند، تصریح کرد: خلوت جز ضروریات زیست هنرمندانه است، زیستی که به شکل خاص به ایجاد خلق منجر می شود. مفهوم خلوت یک مفهوم بس داده شده است که برای هر کسی به یک شکل و شیوه ای درک می شود اما چند خاصیت اصلی خلوت دارد، که خود انگیختگی، نیاز به مراقبت و ایجاد، حس رهایی و جدا شدگی و رضایت و نبود مخاطب در خلوت از خاصیت اصلی خلوت است.
خوشکام ادامه داد: فرد هنرمند با خلوت وصل به فضایی می شود که کارها در آن آسان تر، لذت مند تر و با یک مفهوم دیگر است یعنی با زمان و مکان، درد و رنج این فضا برای خلوت تعریف نشده است. فرد هنرمند متاثر از آن فضا می شود و این فضا خلوت، نیاز به ایجاد و نگهداری دارد، یعنی فرد هنرمند برای خلوت باید مواظب این مساله باشد که با چه افرادی رفت و آمد میکند، کدام مکان ها می رود و غیره که همه این موارد برای فراهم آوردن فضای خلوت لازم و ضروری است.
وی تاکید کرد: هنرمند به خاطر جریان خلقشان و اینکه این جریان خلق به زندگیشان، زیستشان و روزمره شان وصل شده است به خلوت بیشتر نیاز دارند، ممکن است خیلی مردم با خلوت برخورد داشته باشند اما به این معنی برای آن ها اهمیت ریشه ای ندارد.
این هنرمند اظهار کرد: به نظر می رسد این خلوت با مسیولیت اجتماعی فرد هنرمند در تعارض باشد، و برای فرد هنرمند این سوال پیش می آید که به دلیل کارهنری مجبور است مادام در اجتماع باشد، چگونـه می تواند این خلوت را ایجاد و حفظ کند و این تعارض را چگونه می تواند حلش کند؟ که در پاسخ بایدگفت: هر هنرمندی بر اساس دریافت شخصی خودش و با توجه به جنبه های دیگر از وجودش که ممکن است جنبه های اجتماعی، روانی، حسی، جغرافیایی، تاریخی و غیره باشد با درک خودش و درک خلوت خودش و کارکردی که این خلوت در خلق آثارش دارد در اجتماع حاضر می شود، از اجتماع چیزهایی دریافت می کند.
خوشکام ادامه داد: این دریافت ها درونی می شود و در خلوتش به محصولی تبدیل می شود که ممکن چند لایه با دریافت اولیه اش فاصله داشته باشد، برای همین رفتارهای هنرمنده ای مختلف به دلیل زیست های و شخصیت های مختلفشان اگر قبول کنیم همه آن ها صادقانه با خودشان رفتار می کنند، و قبول کرده باشیم قدم اصلاح اجتماعی، اصلاح خود فرد به شکل ویژه است مسئولیت اجتماعی یک هنرمند این می شود که خودش را بشناسد، خلوت خودش را کامل و در داخلش زیست کند.
این کاریکاتوریست تصریح کرد: اگر کنشگری اجتماعی برای فرد هنرمند باعث شده که زیست هنری او مختل بشود و همچنان تصور می کند که کار آرتیستی می کند، باید بداند که یک جای کار او ایراد دارد. اگر قبول کنیم که هنرمند کارکردش این است که خود انگیخته رفتار کند و اساسا هنری چیزی است که باید به شکل خود انگیخته اتفاق بیافتد، رسالت مراکز و نهادهایی که قصد حمایت از هنرمندان را دارند، باید اجازه این رفتار را به هنرمندان بدهند و فضایی بسازند که این اتفاق در آن بیافتد، نه اینکه خط مش هایی تعریف کنند که عملا هنرمندان را محدود می کند، خیلی جشنواره هایی را داریم که مشخصا قدمی در فرهنگ سازی به آن معنی بر نمی دارند، اما تصور می شود که این جشنواره ها رویکردشان فرهنگسازی است.
وی ادامه داد: اگر کار یا اثر درونی نشود، خروجی آن آرتیستی نیست، یعنی خروجیش هنر نخواهد بود، در واقع تعیین خط مش توسط نهادها کورکننده کنشگر اجتماعی هنرمندان می شود. نهادها یکی از اقدامتی که انجام می دهند، سعی می کنند خلق هنر را به هنرمند یاد بدهند و یا تعیین کنند که درباره چه شخصی حرف زده و چگونه حرف بزنند، در واقع اگر قرار باشد این اتفاق به خروجی درست برسد نمی تواند از این فرآیند رد بشود این امر همچون زنبوری است که بخواهیم از خوراکی غیر گل تغذیه کند، قطعا با این کار خروجی زنبور عسل نخواهد بود.
خوشکام با تاکید بر اینکه وجه و سویه اصلی هنر به سمت فرد هنرمند است، نه به سمت اجتماع، گفت: یعنی هنرمند آن اتفاقی که در درون خودش رخ می دهد، بسیار عظیم تر از بازخوردی است که از اجتماع ایجاد می کند.
این کاریکاتوریست در پایان بیان کرد: اگر به عنوان هنرمند قبول کنیم که برای کنشگر اجتماعی بودن باید از خود شروع کنیم، الزامی است که فرد هنرمند به خودش توجه نشان داده و این افسانه رایج که هنرمندان باید به خود، ظاهر و بدنشان بی توجه باشند، باید کنار بگذارند زیرا بر اساس تعریف از خود شروع کردن، این افسانه مردود است. هنرمند زمانی می تواند خروجی خالص و ارزشمند داشته باشد که در وهله اول خودش و بدنش را بشناسد و با بدنش دوست و به آن توجه کند که بعد بتواند با استفاده از این بدن خروجی مناسب و دقیق برای خلق آثار هنریش دریافت کند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.