خانه » پیشنهاد سردبیر » گفتگو با «علی لطیفی» هنرمند اراکی به بهانه نمایشگاه هنرهای مفهومی «رهگذر»/انعکاس ذهن

گفتگو با «علی لطیفی» هنرمند اراکی به بهانه نمایشگاه هنرهای مفهومی «رهگذر»/انعکاس ذهن

چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۹۶ شماره ۵۷۱
****
سمیه انصاری فر – وقایع استان
****
نمایشگاه هنرهای مفهومی «رهگذر» اولین نمایشگاه انفرادی هنرمند اراکی علی لطیفی بود که از یکم تا چهارم اردیبهشت در فرهنگسرای آیینه اراک برپا بود. این نمایشگاه به مفهوم خیر و شر، تاریکی و روشنی، سختی ها و آسانی ها و آنچه در ذهن انسان است پرداخته بود چارچوب هایی تو در تو با رنگ هایی متضاد که به نوعی نمادی از ذهن و چالش های آن بود. به همین بهانه گفتگویی داشتیم با خالق این آثار؛ علی لطیفی گرافیک را از هنرستان هنرهای زیبای شهید آوینی اراک آغاز کرد و این رشته را تا کارشناسی ادامه داده است. البته او معتقد است آنچه در هنر مهم تر از تحصیلات آکادمیک است تجربه است یا لااقل برای او این بخش مهم تر بوده است.
در مورد نمایشگاه رهگذر و ایده خلق این آثار توضیح دهید؟
این نمایشگاه یک نمایشگاه هنرهای مفهومی است که شیوه ارائه اش به صورت مینیمال است. در واقع این نمایشگاه به نوعی برداشت شخصی من از ذهن و نمود بیرونی از درونیات یک انسان است. این نمایشگاه یک ورودی و یک خروجی و آغاز و پایان دارد و در این مسیر تیرگی و روشنی هایی دیده می شود که در واقع از ورودی وارد ذهن شده و آنچه در آن می گذرد را می بینیم.

استفاده از دو رنگ سیاه و سفید به چه منظور بوده، آیا نمادگیری خاصی مدنظر شما بوده است؟
در ناخودآگاه همه انسان ها تیرگی ها و روشنی هایی وجود دارد که هر کدام در برگیرنده صفاتی است که اصولا ما آن ها را خوب و بد می خوانیم در واقع همه انسان ها با آن رو به رو هستند و دست و پنجه نرم می کنند. البته نوع نگرش خالق این آثار هم مهم است ممکن است از دید یکی دیگر تیرگی ها و روشنی ها رنگ دیگری داشته باشند؛ ولی برای من به غیر از رنگ سیاه و سفید نمی توانست چیزی معرف این صفات باشد در واقع رنگ سیاه همان خصوصیات بد مانند دروغ، تهمت، تکبر و … و رنگ سفید ویژگی های خوب چون صداقت، مهربانی و … که در درون همه ما همزمان وجود دارد، را شامل می شود.

در مورد چارچوب ها و اینکه چرا مربع هستند نیز توضیح دهید؟
در مورد استفاده از چارچوب هم بیشتر لایه لایه بودن ذهن مورد نظرم بود، ذهن انسان بسیار پیچیده است و درگیری ها و چالش های مدامی دارد. در این نمایشگاه رنگِ چارچوب ها پشت سر هم تیره و روشن می شود و منظور بودن این بخش ها در کنار هم است. البته گاهی یکی بر دیگری غلبه دارد برای همین گاه یک چارچوب بزرگتر از دیگری است و البته این ناپایدار بودن وضعیت و نسبی بودن را نیز نشان می دهد.
از طرف چارچوب بزرگتر نشانه دیگری نیز دارد که از این شرایط می توان آسان تر عبور کرد. نکته دیگر هم این بود که ابعاد کوچک از لحاظ روحی من را ارضا نمی کند و این ساده ترین کاری بوده است که انجام داده ام و اگر فضا اجازه می داد و فضایی مهیا بود قطعا ابعاد آثارم بزرگتر می شد.
از آنجاییکه هموار و ناهموار بودن زندگی هم در این آثار مورد نظر بوده است چارچوب مربع را انتخاب کردم زیرا کادر مربع نماد زندگی، استقامت و مقاومت است در واقع در این پروسه زمانی تیرگی ها و روشنی ها با هم درگیر هستند و اگر استقامت داشته باشیم می توان راه را درست ادامه داد. همانطور که گفتم من برای نشان دادن آنچه از ذهن متصور بودم با این دو رنگ سیاه و سفید ارتباط گرفتم.

این چندمین نمایشگاه شماست؟
اولین نمایشگاه انفرادی من بود و تا قبل از این در چندین نمایشگاه گروهی که اغلب پوستر، آرم، نشانه و عکس بوده است شرکت داشتم و البته خوشحالم که در اولین کار انفرادی ام هنر مفهومی را تجربه کرده ام.

نحوه ارتباط گیری مخاطبان با این آثار چگونه بود؟
خوشبختانه با توجه به بازخوردهایی که از مخاطبان داشته ام توانسته ام به هدفم از برپایی این نمایشگاه برسم. در واقع ۸۰ درصد مخاطبان من همان چیزی که پیام و هدف من بود را دریافت کرده بودند و فضای نمایشگاه آن ها را درگیر کرده و به نوعی یک تلنگر برای آن ها بود. نمایشگاه های بسیاری هست که مخاطب به طور عمیق با آن ارتباط نمی گیرد و نگاه سطحی به آن دارد و به محض اینکه از نمایشگاه خارج می شود فضای آن را فراموش می کند ولی من با توجه به بازخوردها و واکنش مخاطبان متوجه شدم که مخاطب درون نمایشگاه درگیر فضای آثار شده و بعد از خروج نیز به آن فکر کرده است.

در صحبت هایتان گفتید که اگر امکان و فضا داشتید در ابعاد بزرگتری آثارتان را ارائه می دادید؟ می خواستم ببینم از دید شما وضعیت امکانات سخت افزاری شهر ما در زمینه هنر خصوصا هنرهای تجسمی چگونه است؟
نیاز در شهر ما صد درصد وجود دارد و هم مسئولین مربوطه و هم اهالی هنر به آن واقف هستند. کمبودها بسیار است از نبود گالری مناسب تا عدم اطمینان به هنرمندان و ایده هایشان. متاسفانه تا صحبت از کمبودها می شود یا حمایت همه ذهن ها به سمت حمایت مادی می رود البته که حمایت مادی و فراهم آوردن امکانات سخت افزاری مهم است ولی در این میان هنرمند نیاز به حمایت معنوی نیز دارد خیلی از هنرمندان فقط منتظر یک توجه هستند تا بیایند و برای این شهر به طور رایگان کار کنند.

هنر مفهومی مخاطب خاص دارد، به نظر شما شهر ما پتانسیل این را دارد که در طراحی های محیطی و شهری از هنر مفهومی استفاده کرد؟
البته، شهر ما خیلی قبل تر از این باید به این مهم دست پیدا می کرد، هنرهای مفهومی کاربردهای بسیاری دارد ولی اصولا پیشنهادهای هنرمندان مورد توجه مسئولین نیست.
کاش مسئولین شهر ما به بچه های هنری اعتماد می کردند، من خیلی از هنرمندان این شهر را می شناسم که در رشته خود حرفی برای گفتن دارند که به خاطر همین کمبودها و عدم توجه ها از رشته هنری خود خارج شدند و یک منش و راه دیگر را انتخاب کردند و این جای تاسف است که هنرمندان این شهر بخاطر مسائلی از این دست از کار خود کنار بکشند و این یک زنگ خطر برای هنر شهر است.

یک شهر و مردمانش چقدر به هنر نیاز دارند؟
این یک رابطه دو سر بُرد است. هم هنرمند و هم مردم بعنوان مخاطب به یکدیگر نیاز دارند ولی همانطور که گفته شد به دلایل متعددی سلیقه و نگاه مردم در هنر ارتقا پیدا نکرده زیرا فضایی برای دیدن اثر هنری خوب برایشان در شهر فراهم نشده است، از طرفی هنرمند می خواهد کار خوب ارائه دهد و چون مردم از لحاظ آگاهی هنری رشدی نداشته اند با کم توجهی مردم رو به رو خواهند شد در این میان هر دو طرف چه هنرمند و چه مخاطب آسیب می بینند در حالیکه باید فضای هنر و هنرمند بودن را در شهر رواج داد و به یک فرهنگ تبدیلش کرد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.