پنجشنبه ۱۸ خرداد ۹۶ شماره ۶۰۴
***
وقایع استان
فرشته غلامی
***
سارا سال دوم دبستان است و به تازگی امتحانات خردادش تمام شده است. پدرش چند ماهی است که اصرار دارد تا در تابستان، پایه سوم را جهشی بخواند اما او تمایلی به این کار ندارد. از شما چه پنهان که همین هفت سال قبل هم خواهر بزرگترش هم سوم دبستانش را جهشی خوانده و اما چندان موفق نشده تا آنجا که در همان دوران ابتدایی موقع حساب و کتاب و جدول ضرب لنگ می زد.
جهشی خواندن مساله امروز و دیروز نیست و اولین مطالعات و تصویب نامه به چهل سال قبل برمی گردد. راستش را بخواهید جهشی خواندن قدیم ترها آسانتر بود و متقاضی هم برای آن بیشتر و اگر بگوییم این یک شیوه منسوخ شده در دنیاست پر بیراهه نگفته ایم.
اگرچه در تمامی مواقع یکی از آرزوهای والدین موفقیت و پیشرفت بیش از پیش فرزندانشان بود و این موفقیت را گام برداشتن بلند می دانستند که پله های تحصیلی را یکی در میان بپیماند.
اما هر روز قوانین جدیدی درخصوص جهش تحصیلی مطرح می کنند. همین چهار پنج سال قبل بود که پس از توصیفی شدن نمرات دانش آموزان ابتدایی آموزش و پرورش شرط کسب نمره خیلی خوب را برای جهش تحصیلی مطرح کرد. پس از آن دو سه سال بعدش کسب ضریب هوشی ۱۲۰ را شرط جدید جهشی خواندن عنوان کردند. پس از تصویب قانون کسب نمره و ضریب هوشی بالا برای جهش تحصیلی حالا پای سازمان جدیدی به نام آموزش و پرورش استثنایی هم باز شده تا این دانش آموزان را بسنجد. یک سال پایه ای را از جهشی خواندن حذف می کنند و سال بعدش هم پایه دیگری را به آن اضافه می کنند. اما یک چیز در این جهشی خواندن ثابت مانده، آن هم توجه به استعداد دانش آموز است که اکثرا مورد غفلت قرار گرفته و قربانی آمال ها و خودخواهی های والدین شده است.
شاید به جرات می توان گفت که همه ما در زمان مدرسه تجربه حضور دانش آموزی که یک یا چند سال جهشی خوانده را داشته ایم، فردی که چند سالی از ما کوچکتر بوده و سر یک کلاس باهم نشسته ایم. این دانش آموز جهش کرده غالبا روحیه خاص داشته و همیشه خود را یک سر و گردن بالاتر از دیگران می دیده است. برخی هم این ویژگی تکبر این افراد را نقد میکردند و مخالف این ویژگی بودند.
حال آنکه در واژهنامه تخصصی(ترمینولوژی) آموزش و پرورش جهش تحصیلی را اینگونه تعریف کرده است: یکی از روشهای پاسخ به نیازهای ویژه کودکان تیزهوش و ساعی که قانون این فرصت را برای ارتقا به کلاس بالاتر در طول یک سال تحصیلی(کلاسی که از نظر سنی بالاتر از سن تقریبی همان کودکان است) به آنان داده است.
این روش اجازه میدهد دانشآموز مورد نظر کلاسهای مدرسه را به سرعت و بیش از یک کلاس در سال طی کند، مثل اینکه دانشآموزی کلاسهای ابتدایی را به جای شش سال، در پنج سال طی کند.
اگرچه همواره این روش از تاریخ پیدایش و تصویب قوانین مربوط به آن موافقان و مخالفان خاص خود را داشته است. عده ای این روش را عدالت می دانند و گروهی دیگر معتقدند از آنجایی که کودک نیاز به تفریح و بازی در دوران تابستان دارند، با گذراندن دوره تحصیلی در تابستان از این فرصت محروم می شوند و مجبورند دورانی که قرار است در ۹ ماه بگذرانند به طور فشرده در کمتر از سه ماه بگذرانند.
شیوه راه یافتن به جهش تحصیلی بدین صورت است که اداره آموزش و پرورش استثنایی پس از برگزاری آزمون های هوش و استعدادیابی، سطح و وضعیت دانش آموزان را می سنجد که هشت دانش آموز پس از کسب نمره قبولی در آزمون ها می توانند در سه ماه تابستان، درس های یک سال تحصیلی را بخوانند و در امتحانات شهریور شرکت کنند و در صورت قبولی، از ابتدای مهر در کلاس یک پایه بالاتر حاضر شوند.
جهش تحصیلی از پایههای «اول به سوم»، «دوم به چهارم»، «سوم به پنجم» و «چهارم به ششم» در دوران ابتدایی انجام میشود. مسیر جهش دانش آموزان به این صورت است که مدیر مدرسه اطلاع رسانی میکند و معمولا در اوایل سال یعنی در اردیبهشت ماه ثبت نام انجام می شود که با سنجشهای اول خرداد ماه آغاز میشود، تداخل پیدا نکند. دانشآموز باید در همه دروس نمرات خیلی خوب داشته باشد و یک آمادگی تحصیلی و تست هوش در سازمان آموزش و پرورش استثنایی از او می گیرند.
جهش تحصیلی اما امسال یک تغییر اساسی کرده است و به گفته رییس آموزش و پرورش استثنایی تهران، شهناز کریمی امسال طرح جهش دانش آموزان در سطح گسترده تری به طور سامانه ای اجرا خواهد شد همچنین امکان جهش تحصیلی برای پایه اول به سوم محقق شده است.
این قوانین تنها مختص به دوران ابتدایی نیست بلکه می توان از مقطع «هفتم به نهم» هم جهشی خواند که آن هم شرایط خاصی می باشد که کسب حداقل معدل کل ۱۹ و نمره بالای ۱۷ در راس آن قرار دارد.
جهش تحصیلی با اصرار به موفقیت ختم نمی شود، در موفقیت با این روش استعداد حرف اول و آخر را می زند استعدادی که الزاما به نمره خوب به دست نمی آید اگرچه بسیاری این دو را باهم اشتباه می گیرند به مسئولان مدرسه و به دانش آموز برای بیشتر درس خواندن و قوی تر شدن بار علمی اش اصرار می ورزند.
اما آنها غافل اند که استعداد نه با اصرار به وجود میآید و نه با کلاسهای پیدرپی و داشتن معلم خصوصی، بلکه استعداد توانی است که با آدمها آفریده میشود و فقط تمرین و پشتکار آن را پرورش میدهد.
عده ای می گویند کو.دکان تیزهوش بهترین گزینه برای جهش تحصیلی هستند، آنها مطالب را با سرعت میآموزند، اعتماد به نفسشان بالاست آنها روابط میان امور به ظاهر نامربوط را درک میکنند و هر آنچه آموختهاند با یافتن شباهت و تفاوتها به آموختههای جدید ربط میدهند.
اینها کودکانی کنجکاو و جستجوگرند و پرسشهای کاوشگرانه دارند. این افراد میتوانند با سرعت و بدون تمرین زیاد مسائل را به حافظه بسپارند، در حالی که علایق و سرگرمیهای آنها همیشه این حس را به اطرافیان میدهد که آنها فراتر از سنشان رفتار میکنند.
بیشک کودکی که چنین ویژگیهایی دارد بهترین گزینه برای جهش تحصیلی است و کودکی با توان ذهنی عادی اشتباهترین گزینه برای این کار؛ اگر این چنین شود هم تلاشهای والدین به هدر میرود و هم تحمیل فشارهای خارج از تحمل به دانشآموز، او را از درس زده میکند.
همانطور که افلاطون معتقد بود باید هرچه زودترکودکان باهوش و نابغه را شناسایی کرده و به آنها به طور خصوصی علوم و فلسفه تعلیم داده شود. وی بقای دموکراسی یونان را وابسته به توانایی این کشور در آموزش افراد با استعداد و سر آمد جهت رهبری جامعه می دانست.
»فرزند ما باهوش است و باید جهشی بخواند» زمان های قدیم این عبارت بسیار از سوی والدین شنیده می شود و اگرچه این روزها تمایل آنهابه جهشی خواندن کمتر از گذشته شده است اما با این وجود هستند بسیاری از والدینی که همچنان اصرار بر این موضوع دارند. اما باید توجه داشت که نحوه درس خواندن هر دانش آموز با دیگری متفاوت است که این تغییرات دنباله رو استعداد و توانایی های فردی آن هاست و به همین منظور نمی توان حضور دانش آموزان در دوره های تحصیلی جهشی را درست یا نادرست دانست ولی به هر حال باید این نکته را در نظر داشت که شرکت در این دوره تنها برای بیش از یک پایه تحصیلی توصیه نمی شود و بهتر است خانواده ها توانایی های فرزندشان را در نظر بگیرند و آن ها را به همان سمت و سو هدایت کنند. والدین می توانند با استفاده از مشاوران و مسئولان با تجربه نسبت به نوع تحصیل فرزندشان اقدام کنند.
اما والدین هم باید واقع بینانه نسبت به توانایی های فرزندانشان آنها را به مسیر درستی هدایت کنند تا در این راه دچار بی برنامگی و خیالات واهی برای رسیدن به دستاوردهایی بسیار بزرگتر از توانمندی های دانش آموزان نباشد.