یکشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۸ شماره ۱۱۵۱
کابوس اول مهر
بررسی دلایل ترس کودکان از مدرسه رفتن
الهه فراهانی
بسیاری از کودکان هنگام جدا شدن از والدین ناراحت می شوند، به خصوص در خانوادههایی که مراقبت های غیرمنطقی از کودک صورت می گیرد، این موضوع تشدید می شود. اما برخی از کودکان اضطراب بسیار شدیدی را موقع جدا شدن از مادرشان نشان می دهند گویی از این جدایی هراس دارند. با فرارسیدن فصل مدارس این موضوع در این کودکان با رفتن به مدرسه تشدید می شود و در این موقع باز آن ترس جدایی از والدین پدیدار خواهد شد. امتناع از مدرسه رفتن در هر سنی دیده می شود، اما معمولا در ابتدای هر مقطع به صورت واضح تر و عینی تر خود را نشان می دهد. تقریبا این مساله در بین پسرها و دخترها در سنین آغاز مدرسه به طور یکسان دیده میشود، اما در سطوح بالاتر با اندکی تفاوت از یکدیگر سبقت می گیرند. در خانوادههایی که بچهها با فاصلههای زیاد از یکدیگر متولد می شوند شایع تر بوده و همانطور که بیان شد، شایع ترین دلیل ترس از مدرسه در بین کودکان و در بدو ورود به مدرسه ناشی از اضطراب جدایی از والدین بخصوص مادر است.
کمال پرهون، روانشناس و مشاور کودک در این باره می گوید: بسیاری از کودکان، رفتن به مدرسه را دوست ندارند و برای تعداد کمی از آنها مدرسه آنقدر ترسناک و اضطراب زاست که برای رفتن سر کلاس درس از خود رغبتی نشان نمیدهند.
وی درباره اختلال هراس از مدرسه اظهار کرد: اغلب شروع سال تحصیلی برای بیشتر کودکان، رویدادی هیجان انگیز و لذت بخش است و نشانه آشکاری از رشد و نمو آنها محسوب میشود.
این روانشناس گفت: این کودکان اغلب به دلیل نگرانی از رفتن به مدرسه، مریض می شوند و یا خود را به بیماری می زنند و به خاطر شکایت های جسمانی جزئی در منزل می مانند.
پرهون تصریح کرد: آن هایی که صبح برای رفتن به مدرسه مقاومت میکنند، اما در نهایت در کلاس حاضر می شوند؛ آن هایی که به مدرسه می روند، اما به دلایلی مدرسه را ترک می کنند؛ کودکانی که با ترس شدید در مدرسه حضور می یابند و این امر باعث بهانه گیری بعدی برای عدم حضور آنها در مدرسه می شود و نیز کودکانی که تمام روز به جای رفتن به مدرسه غیبت می کنند، همگی دچار هراس از مدرسه هستند.
وی با بیان اینکه مدرسه هراسی و خودداری از رفتن به مدرسه در میان دختران و پسران به یک اندازه رایج است، افزود: هراس از مدرسه بین سنین ۵، ۶، ۱۰ و ۱۱ سالگی ظاهر میشود. ترسهای مفرط و غیرمعمول از مدرسه اغلب برای نخستین بار در دوره پیش دبستانی، مهد کودک و یا کلاس اول نمایان میشود و در کلاس دوم به اوج خود می رسد. با این وجود، هراس و امتناع از رفتن به مدرسه در هر سنی می تواند رخ دهد و در سنین بعدی به طور ناگهانی آشکار شود.
این روانشناس اضافه کرد: هراس از مدرسه جزء ترس های رایج دوران کودکی است و پیامدهای تحصیلی و اجتماعی جدی برای کودک به همراه دارد و میتواند بیش از اندازه ناتوان کننده باشد.
پرهون درباره عواملی که باعث ایجاد اختلال در فرد میشود، بیان کرد: کیفیت تعامل مادر و کودک، سبک والدینی پذیرنده با ابعاد بیش حمایت گری والدین، آشفتگی در فضای عاطفی خانواده، خجالتی بودن و ترس از ارزیابی در جمع، اضطراب جدایی، ترس از تجربه شکست، اعتماد به نفس ضعیف، تک فرزند بودن، عوامل و قوانین مدرسه، رابطه معلم- دانشآموز، مشکلات خلقی و اضطراب در کودکان میتواند از دلایل مدرسه هراسی باشد.
وی با اشاره به اینکه والدین باید اصرار قاطعانه بر رفتن و بازگشت کودک به مدرسه داشته باشند، افزود: هرچه زمان بگذرد، ترس های دیگر نیز بر مدرسه هراسی افزوده میشود و ممکن است از راه تقویت در خانه و تشدید هراس از مدرسه به علت جاماندن از هم کلاسی ها مشکل شدید تر شود.
زهرا بیگی ، یکی دیگر از روانشناسان کودک در این باره به وقایع استان می گوید: کودکی که خود را بالاتر از آنچه هست تصور می کند اغلب دچار این احساس میشود، زیرا ناگهان قدرت و توانایی خود را در خطر می بیند و متوجه می شود، که آن طور که از خود توقع داشته نیست یا انتظار والدین از وضعیت درسی او به همان اندازه دوره ابتدایی است. اما او دیگر قادر نیست نمرات بیست دوره ابتدایی را کسب کند. به همین علت او نسبت به مدرسه حالت دلزدگی و افسردگی پیدا می کند که باعث امتناع او از رفتن به مدرسه می شود. جدا کردن کودک از منبع دلبستگی خود باید گام به گام و با استفاده از حساسیت زدایی منظم شکل گیرد. در روز نخست آغاز مدرسه باید مادر با کودک در محل حضور داشته باشد، روز دوم خاله یا مادربزرگ یا هرکسی که کودک در کنار آنها احساس آرامش دارد، روز سوم پدر و غیره همراه کودک باشند تا منبع دلبستگی از شخص اول به شخص سوم انتقال یابد و کم کم کودک به جدایی از آنها عادت کند.
وی افزود: تقویتکنندههای منفی از جمله اجتناب از محیط آزار دهنده و تنش زا مدرسه و فرار از جمع آزار دهنده که کودک فکر میکند در آنجا مورد قضاوت قرار می گیرد و تقویت کننده های مثبت از جمله انجام بازی مورد علاقه، خواب و برنامه تلویزیونی مورد علاقه در مدرسه هراسی کودکان دخیل هستند.
بیگی اضافه کرد: قبل از شروع رسمی مدارس، والدین می توانند فرزندان خود را با محیط و فضای مدرسه آشنا کنند، استفاده از قصه و بازی هایی که فضای مدرسه را شاد، بازی گونه و آموزشی جلوه دهد، برای این کودکان موثر است.
این روانشناس خاطرنشان کرد: هماهنگی والدین با کارکنان مدرسه، ارجاع سریع برای درمان، عدم تأکید بر شکایتهای جسمانی، حضور الزامی در مدرسه و اجازه به مادر برای حضور در حیات مدرسه به منظور منتظر ماندن برای کودک از جمله اقدامات مثبتی است که بر کاهش ترس کودکان از مدرسه تأثیرگذار است و در مقابل تنبیه کودکان، می تواند مشکلات آنها را تشدید کند، از این رو به والدین و معلمان توصیه می شود که از تنبیه بپرهیزند.
یکی از مشاوران کودک ۲۲ توصیه مهم برای مقابله با ترس کودکان هنگام مدرسه رفتن عنوان می کند که به شرح زیر است:
۱ – پیش از شروع مدرسه به هنگام ثبت نام و یا هر زمان دیگر که میسر بود کودک را با خود به مدرسه ببریم. برای او از مدرسه صحبت کنیم. اطراف و فضای داخل آن و حتی مسئولان مدرسه را به او بشناسانیم تا آمادگی لازم را کسب کند.
۲ – برای خرید وسایل مدرسه حتما کودک را همراه خود ببریم و در انتخاب لوازم, نظر او را جویا شویم.
۳ – برای بردن کودک به مدرسه از زور, تهدید یا تنبیه استفاده نکنیم. زیرا شدت اضطراب او را بیشتر خواهد کرد.
۴ – به احساسات و حرفهای فرزندمان با دقت توجه کنیم. در مسیر برگشت از مدرسه, فرزندان دوست دارند همه چیز را برای والدین, به خصوص برای مادر تعریف کنند. سعی کنیم شنونده خوبی برای صحبتهای آنها باشیم.
۵ – خاطرات خوب و خوش خود و یا خواهر و برادر بزرگ تر او را از مدرسه برایش بازگو کنیم.
۶ – با آرامش کودکان را به مدرسه بفرستیم و از اصرارها و تاکیدها و امر و نهیهای زیاد بپرهیزیم چون اضطرابهابه فرزندان منتقل می شود.
۷ – از مدرسه به عنوان حربه ای برای تنبیه استفاده نکنیم. برای مثال نگوییم «اگر مشقهایت را ننویسی, به معلم تان می گویم.»
۸ – توجه و عکس العمل زیاد موجب تقویت ترس در کودکان می شود. از این رو از این موارد بپرهیزیم.
۹ – فرزندمان را هر شب به موقع و در ساعات معینی بخوابانیم.
۱۰ – بیشتر از نیرو و توان کودک از او تکلیف درسی نخواهیم.
۱۱ – به گونه ای برخورد نکنیم که کودک برای رفتن به مدرسه احساس گناه کند. هنگامی که می گوییم «ما کار می کنیم و زحمت می کشیم تا تو درس بخوانی» او فکر می کند مرتکب گناه و جرم بزرگی شده است.
۱۲ – همراهی کردن کودک در روزهای اول سال تحصیلی بسیار مهم است.
۱۳ – از سرزنش و تحقیر فرزندمان برای رفتارهای نادرست او, به ویژه در حضور دیگران , خودداری کنیم.
۱۴ – با برنامه ریزی نامناسب برای انجام تکالیف و درس خواندن, تمام اوقات فراغت و استراحت را از فرزندمان نگیریم.
۱۵ – دانش آموز خود را حتما با ظاهر آراسته به مدرسه بفرستیم تا نزد همکلاسیهای خود شرمنده و خجالت زده نشود.
۱۶ – اگر یکی از وسایل مدرسه اش را گم کرده است، از او بخواهیم فردا در مدرسه جستجو کند تا آن را بیابد و از معلم و همکلاسیها نیز کمک بگیرد. نباید او را برای این بی توجهی تنبیه کنیم یا بترسانیم.
۱۷ – وقتی کودک از مدرسه به منزل بر می گردد, حداقل یکی از اعضای خانواده (به خصوص مادر) در انتظار او باشد. حتی المقدور از دادن کلید خانه به فرزند و یا پشت در منتظر گذاشتن او جدا بپرهیزیم زیرا اضطراب در این گونه فرزندان «بچههای کلید به دست و پشت دری» بسیار بیشتر از بچههای دیگر است.
۱۸ – فرزندمان را با دیگری مقایسه نکنیم. (به ویژه در بدو ورود به مدرسه)
۱۹ – فرزندمان را با تواناییها و مهارتهایش آشنا کنیم.
۲۰ – از این خطای رایج که فرزندمان را به صورت کودکی خودمان تصور می کنیم و می خواهیم نیازهای ارضاء نشده دوران کودکی ما به وسیله او برآورده شود, جدا بپرهیزیم. به یاد داشته باشیم که او انسانی دیگر و متفاوت است و احساسات مخصوص به خود را دارد.
۲۱ – اگر فرزندمان «درون گرا است»، او را ضعیف و درمانده قلمداد نکنیم بلکه با ایجاد مهارت ارتباط , واگذاری نقشهاو مسئولیتهای اجتماعی به او کمک کنیم تا بتواند با افراد جدید آسان تر ارتباط برقرار کند و با آنان حرف بزند و نیازهایش را بیان کند.
۲۲ – در پایان مدرسه نیز باید سعی کند شرایط کودک را درک نماید. کودک پیش از این در زندگی پر از هیجان و بازی و نشاط به سر برده است و حال نشستن در درس و سکوت ونظم و انضباط دقیق برای او قابل توجیه نیست. باید شرایط بهتری را برای کودک فراهم کرد.