خانه » پیشنهاد سردبیر » «وقایع استان» بررسی می کند؛ رعایت حجاب چطور به یک قانون تبدیل شد/چالش زنانه در دهه چهارم

«وقایع استان» بررسی می کند؛ رعایت حجاب چطور به یک قانون تبدیل شد/چالش زنانه در دهه چهارم

یکشنبه ۷ خرداد ۹۶ شماره ۵۹۷
وقایع استان
چ مساله حجاب زنان در کشور ما دارای داستان های پر فراز و نشیبی است؛ از کشف حجاب اجباری در دوران رضاشاه تا رعایت حجاب بعنوان یک قانون در کشورمان. به تازگی یکی از مقامات کشوری سخنانی مبنی بر عبور ۱۰ استان از خط قرمز حجاب در کشور مطرح کرده است.
به گزارش وقایع استان به نقل از مهر، مدیرکل امور فرهنگی و رسانه تبلیغات اسلامی کشور با اشاره به معضل بی‌حجابی بیان داشت: بررسی‌های کارشناسی وضعیت حجاب در شهرهای کشور نشان می‌دهد در ۱۰ استان خط قرمز حجاب رد شده است.
حجت الاسلام صحت قول با اذعان به اینکه حجاب یک واجب شرعی است، ادامه داد: هر چند در مجموع آمار حجاب شرعی در کشور مطلوب بوده و شاهد حجاب شرعی ۵۰ درصدی بانوان هستیم اما لازم است نسبت به هدف دشمن به ترویج بی‌حجابی هوشیار بود.
مدیرکل امور فرهنگی و رسانه تبلیغات اسلامی تأکید کرد: با وجود تلاش دشمن با وارد کردن شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی به خانه‌ها و ترویج بدحجابی همچنان حجاب شرعی وضعیت مطلوبی دارد. وی البته اسمی از استان های مورد اشاره اش نداشته است ولی پس از این سخنان، بی ارتباط ندیدیم که نگاهی به چالشی بعنوان حجاب در کشور در سال های بعد از انقلاب بیاندازیم.
پس از پیروزی انقلاب بخش عمده ای از زنان طبقه متوسط که در مشاغل مختلفی فعال بودند حجاب نداشتند و حتی راهپیمایی ها و عکس های مانده از آن دوران نشان می دهد که حجاب بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب یعنی در ۲۲ بهمن همه گیر نشد. اما دیری نپایید که حجاب و حفظ آن بعنوان یک قانون در کشور مطرح گردید. به گواه اسناد و مدارک و مقالات منتشر شده در روزنامه‌های سال ۱۳۵۷ اولین جرقه‌های قانونی شدن حجاب در اسفند ۱۳۵۷ یعنی کمتر از یک ماه پس از پیروزی انقلاب زده ‌شد. ۱۶ اسفند روزنامه کیهان با این تیتر منتشر شد: «زنان باید با حجاب به ادارات بروند».
در صفحه اول این روزنامه به نقل از امام خمینی (ره) نوشته‌ شده‌ بود: «در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانه‌ها زن‌ها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند.»، بعد از این در روزنامه کیهان صفحه سوم به تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۵۷، مطلبی با این عنوان که «حجاب به معنی چادر نیست» چاپ شد که در آن به نقل قول از حجت الاسلام اشراقی داماد امام خمینی (ره) در مورد نظر امام در باب حجاب آمده است: «باید حجاب رعایت شود و قوانین اسلامی مو به مو اجرا گردد و در همه مؤسسات و ادارات و مدارس و دانشگاه ها به این موضوع توجه شود؛ اما باید در نظر داشت که حجاب به معنای چادر نیست همین قدر که موها و اندام خانم ها پوشیده شود و لباس آبرومند باشد، حالا به هر شکلی که باشد، مهم نیست، چادر چیز متعارفی است و بسیار خوب است، اما به خاطر طرز کار و نوع کار خانم ها شاید گاهی پوشیدن بدن و مو به طریق دیگر هم حجاب باشد، حرفی نیست، باید طبق نظر مبارک امام، حجاب اسلامی در سطح کشور توسط خانم ها با اشتیاق اجرا شود. ولی مردم هم نباید منکر را با منکر دیگری دفع کنند.»
این گفتگو مربوط به مصاحبه ۱۶ اسفند وی با رادیو انقلاب بود که در این روزنامه به چاپ رسیده است. بعد از این اظهارات و سخنان برخی اعتراضات از سوی زنان به این مساله دیده شد. در این زمان بـود که آیت الله طالقانی با شرکت در یک مصاحبه رادیو- تلویزیونی به بیان مطالبی درباره حجاب پرداخت.
وی در بخشی از سخنانش گفت: [حجاب] ساخته من و فقیه و دیگران نیست؛ این نص صریح قرآن است. آن قدری که قرآن مجید بیان کرده، نه ما می توانیم از حدود آن خارج شویم و نه زنانی که معتقد به این کتاب بزرگ آسمانی هستند.
وی سپس درباره حجاب زنان در ادارات گفت: اسلام، قرآن و دین می خواهند شخصیت زن حفظ شود؛ این حرکت انقلابی است. کی در این راهپیمایی ها، خانم ها، خواهران و دختران ما را مجبور کرد که با حجاب یا بی حجاب بیایند؟ خودشان با احساس مسئولیت اسلامی که این لباس یکی از شعارهای اسلامی و ایرانی است، اصالت خودشان را نشان دادند… هو و جنجال راه نیندازید و همان طور که بارها گفتم همه حقوق حقه زنان در اسلام و محیط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند و از آنها خواهش می کنیم که با لباس ساده، با وقار، روسری هم روی سرشان بیندازند؛ به جایی برنمی خورد…» این گفتگو در ۲۱ اسفند ۵۷ در روزنامه کیهان با تیتر «هیچ کس زنان را به داشتن حجاب مجبور نمی کند» چاپ شده بود.
البته در روزنامه اطلاعات نیز سخنان وی در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ بدین صورت آمده است: «حتی برای زن‌های مسلمان هم در حجاب اجباری نیست چه برسد به اقلیت‌های مذهبی… ما نمی‌گوییم زن‌ها به ادارات نروند و هیچ کس هم نمی‌گوید… زنان عضو فعال اجتماع ما هستند… اسلام و قرآن و مراجع دین می‌خواهند شخصیت زن حفظ شود. هیچ اجباری هم در کار نیست. مگر در دهات ما از صدر اسلام تا کنون زنان ما چگونه زندگی می‌کردند؟ مگر چادر می‌پوشیدند؟… کی در این راهپیمایی‌ها زنان ما را مجبور کرده که با حجاب یا بی‌حجاب بیایند؟ این‌ها خودشان احساس مسئولیت کردند، اما، حالا این که روسری سر کنند یا نکنند باز هم هیچ‌کس در آن اجباری نکرده است».
بعد از تمام این سخنان اطهار نظرها و گاه برخی اعتراض ها از سوی گروه های مختلف زنان، امام خمینی در تیرماه ۱۳۵۹ طی یک سخنرانی، شدیدا از دولت انتقاد کرد که چرا هنوز نشانه‌های شاهنشاهی را در ادارات دولتی از بین نبرده ‌است. وی به دولت بنی‌صدر ۱۰ روز فرصت داد تا ادارات را اسلامی کند.بعد از این سخنان از صبح شنبه ۱۴ تیرماه ۱۳۵۹ ورود زنان بی‌حجاب به ادارات دولتی ممنوع شد.
بعد از این ماجراها در سال ۱۳۶۳ مجلس شورای اسلامی با تصویب قانون مجازات اسلامی، برای عدم رعایت حجاب در معابر عمومی، ۷۲ ضربه شلاق تعیین نمود (ماده ۶۳۸ قانون مدنی، برای زنان بی‌حجاب، حبس از ده روز تا دو ماه، یا جریمه نقدی تعیین کرده است).
حسن روحانی رییس جمهور کنونی کشور نیز در آن دوران مسئول طرح اجرای حجاب اجباری ادارات مربوط به ارتش در آن دوران بوده است. وی در کتاب خاطرات خود آورده است: « طرح مساله پوشش و حجاب زنان در اسفند ۱۳۵۷ بدون مشکل نبود و تا مدت‌ها مسئولین را به خود مشغول کرد. پس از ۲۲ بهمن که سازمان‌ها و ادارات دولتی کار خود را آغاز کردند و مدارس نیز از اواسط اسفند به فعالیت پرداختند، شمار زیادی از خانم‌های کارمند و دانش‌آموزان دختر، بدون حجاب و با سر برهنه در ادارات و سازمان‌های دولتی حاضر می‌شدند و در میان آن‌ها گاهی زنان باحجاب در اقلیت بودند. بعضی پرستاران بیمارستان‌ها و پزشکان و معلمان زن نیز بدون روسری به محل کار خود می‌رفتند و در خیابان‌ها هم زنان بی‌حجاب رفت و آمد داشتند. البته زنان باحجاب نیز فراوان بودند و در همه جا به چشم می‌خوردند.
روحانی در کتاب خاطراتش آورده است: به هر حال اولین بار، علمای قم به بی‌حجابی زنان اعتراض کرده و اعلام نمودند: درحکومت اسلامی همه زنان باید باحجاب باشند. امام نیز در یکی از بیانات خود به لزوم حجاب برای زنان اشاره کردند و همین باعث شد عده‌ای از زنان بی‌حجاب در خیابان‌ها تظاهرات کنند و در مقابل کاخ دادگستری و نخست‌وزیری تحصن نمایند. در این هنگام نیز آقای طالقانی پای پیش گذاشت و سخنانی درباره حجاب ابراز کرد و گفت:«خانم‌ها باید خودشان حجاب را انتخاب کنند.» در اینجا نظر آقای طالقانی با نظر علمای دیگر متفاوت بود. به یاد دارم روزی آقای بنی‌صدر به سازمان رادیو-تلویزیون در جام جم رفته بود و در آنجا زنان بی‌حجاب دور وی جمع شده و پرسیده بودند که دلیل لزوم حجاب زنان چیست. بنی‌صدر در پاسخ بحثی کرد و در ضمن گفت: زن‌ها باید روسری سر کنند، زیرا از موی سر آنان اشعه‌ای متصاعد می‌شود که باعث می‌شود چنین و چنان شود! این سخنان موجب تعجب همه شده بود.
روحانی در کتاب خاطراتش می نویسد: «برخی گروه ها هم اطلاعیه‌ می‌دادند که حجاب نباید اجباری باشد. در دولت موقت هم بحث بود که آیا حجاب باید اجباری شود یا نه. خلاصه همان طور که اشاره کردم، آقای طالقانی در سخنرانی خود گفت: ما نمی‌توانیم زنان اهل کتاب را مجبور به پذیرفتن حجاب کنیم، ولی مسلمانان را می‌توانیم تشویق کنیم که حجاب داشته باشند و در هر صورت نباید کسی را به زور باحجاب کنیم. با وجود این، در ستاد ارتش با دوستان تصمیم گرفتیم حجاب الزامی کنیم، که آغازی برای وزاتخانه‌ها و ادارات دولتی باشد.»
حسن روحانی در کتاب خاطراتش می افزاید: «طرح اجباری شدن حجاب در ادارات مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد و بدین جهت در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به سی نفر بودند، جمع کردم و پس از گفتگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بی‌حجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانم‌های بی‌حجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند. پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سه‌گانه رسید. در آغاز به پادگان دوشان تپه رفتم و همه کارمندان زن را که تعداد آن‌ها هم زیاد بود در سالنی جمع و درباره حجاب صحبت کردم. در آنجا زن‌ها خیلی سر و صدا راه انداختند اما من قاطعانه گفتم: «این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست.» بعد توضیح دادم که ما نمی‌گوییم چادر سر کنید، بحث چادر مطرح نیست، سخن بر سر استفاده از روسری و پوشاندن سر و گردن است. در نهایت، در آنجا هم گفتم به دژبان دستور داده‌ایم از فردا هیچ زن بی‌حجابی را به پایگاه راه ندهند. در نیروی زمینی و نیروی دریایی نیز برای کارمندان زن صحبت کردم و با خواندن آیات و روایات و کشاندن بحث حجاب به مسائل اجتماعی و سلامت جامعه و ارائه دلایل مختلف درباره لزوم حجاب، موضوع را تبیین کردم و دست آخر نیز با بخشنامه، رعایت حجاب الزامی شد. بحمدالله این تلاش‌ها نتیجه مثبت داشت و پس از تعطیلات نوروز، همه زنان کارمند در ارتش با روسری به محل کار خود می‌آمدند. در وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی و حتی صداوسیما نیز به‌تدریج حجاب عملی شد و همه زنان با روسری از خانه بیرون می‌آمدند. البته در روزهای رفراندوم هنوز شماری از زنان بی‌حجاب بودند و با سر برهنه در پای صندوق‌های رای حاضر شدند، ولی این معضل اجتماعی خیلی زود جمع و جور شد و به سامان مناسبی رسید.»
اما مساله فقط داشتن یا نداشتن حجاب نبود بعد از تمام این مسائل پدیده ای به عنوان بدحجابی در کشور رواج پیدا کرد. این پدیده از سال ۶۱ بیشتر نمود پیدا کرد که با پیامدها و اعتراض هایی همراه بود و البته همچنان بعنوان یک چالش مطرح است. هرچند دوران جنگ تحمیلی در توسعه بیشتر حجاب در جامعه ما تاثیر داشت.
هر کشوری قوانینی دارد و قطعا زندگی در آن منوط به پذیرفتن و رعایت قوانین آن است و رعایت حجاب یک قانون در ایران است. دولت همیشه در برابر این سرپیچی از قانون مجازات هایی داشته؛ ولی مساله این است هرگز برخوردهای قهری در این مورد جواب نداده است پس باید به فکر راه حلی تازه بود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.