خانه » پیشنهاد سردبیر » نگاهی به فیلم «ویلایی ها» که در سینما فرهنگ اراک اکران می شود/زنان بدون مردان

نگاهی به فیلم «ویلایی ها» که در سینما فرهنگ اراک اکران می شود/زنان بدون مردان

چهارشنبه ۱۷ خرداد ۹۶ شماره ۶۰۳
****
وقایع استان
سمیه انصاری فر
***
چه بخواهیم چه نخواهیم هشت سال جنگ با عراق بخشی از حافظه مردم این سرزمین است. روزهای التهاب جنگ را خیلی از مردم این سرزمین تجربه کرده اند برای نسل جدید جنگ در خاطره ها، قاب های روی دیوار و یا زخم ها و جراحات به جا مانده از آن خلاصه می شود برای آن هایی هم که ردی از جنگ در خانواده و نزدیکشان نمانده هم این فیلم ها و کتاب ها هستند که جنگ را تعریف می کنند.
از همان سال های آغاز جنگ تحمیلی، سینما گران نیز شروع به ساخت فیلم هایی با این مضمون کردند. در ابتدا اکثر فیلم‌های جنگی یا توسط کارگردان‌هایی ساخته می‌شد که خود سابقه جبهه و جنگ داشتند و مدیوم سینمای جنگ را می‌شناختند و یا مستندهای جنگی را به فیلم‌های خود راه می‌دادند و فیلم‌ها با همان مضمون همیشگی جنگ ایران و عراق ولی با خط داستان‌های متفاوت شکل می‌گرفت. « مرز» نخستین فیلم ایرانی درباره جنگ ایران و عراق بود که در سال ۱۳۶۰ ساخته شد. سال های زیادی گذشت تا سینمای جنگ از پرداخت به خود موضوع جنگ و یا دلاوری های رزمندگان فاصله گرفت و به مضمون اجتماعی جنگ پرداخت. یعنی تاثیرات این واقعه در بیرون از جبهه ها، فیلم هایی چون از کرخه تا راین، آژانس شیشه ای، قارچ سمی و… .
در میان تمام این فیلم ها خیلی کمتر به نقش زن ها در دوران جنگ پرداخته شده بود و بیشتر قهرمانان این فیلم ها مردان بودند در سال های اخیر با وجود اینکه سینمای دفاع مقدس خیلی پررنگ نبوده است ولی نقش زن در آن پررنگ شده است. فیلم هایی چون «روزهای زندگی»، «شیار ۱۴۳» و این اواخر «ویلایی ها» به واقع نگاهی متفاوت دارد به حضور زن در دوران جنگ و حتی بعد از آن. سال ۹۲ بود که فیلم شیار ۱۴۳ از نرگس آبیار به جنبه دیگری از زندگی یک زن تحت تاثیر وقایع جنگ پرداخت که اتفاقا مورد توجه نیز قرار گرفت. زنی که منتظر فرزند مفقودالاثر خود بود. سادگی و پرداخت درست به شخصیت این زن دور ازصدای بمباران و موشک ها زخم جنگ را برای مخاطب عمیق تر می کرد. فیلمی که به طور مستقیم به زندگی زنان و مادران پس از پایان جنگ و اهمیت بازگشت مردان و پسرانشان می پرداخت. تجربه ای که خیلی ها با گذشت سه دهه همچنان با آن رو به رو هستند. این روزها فیلمی در سینمای های کشور و سینماهای اراک بر روی پرده است که شخصیت های اصلی آن زنان هستند زنانی بدون مردانشان اما موازی و در مجاورت جنگ. « ویلایی ها» داستان زندگی زنانی است که در دوران جنگ در منطقه یا شهرک هایی نزدیکی جبهه های جنگ زندگی می کردند. زنانی که شوهران یا پسرانشان فرماندهان جنگ بودند و در این شهرک منتظر خبر شهادت شوهرانشان هستند تا اسباب خود را جمع کنند و بروند.
این ایده، به قاطع یک ایده بکر و تازه در سینمای دفاع مقدس و حتی سینمای ایران است زیرا کمتر فیلمی در سینمای ایران ساخته شده است که زن ها در آن عهده دار همه چیز باشند و فقط سایه و یا نامی از مردها در آن باشد. «ویلایی ها» داستان خود را در فضایی متفاوت از آنچه این روزها در سینما می بینیم تعریف کرده است. اجتماعی کوچک خارج از شهر در فیلم نه از خیابان های شلوغ و شهرهای امروزی خبری هست و نه از خاکریزها و تانک و تفنگ. یک شهرک با خانه هایی که همین مکان فضا را برای روایت انتظار زنان برای مرگ همسرانشان بکر و عالی کرده است. درست است چنین مکان هایی برای سکونت خانواده های فرماندهان جنگ در آن دوران وجود داشته است؛ ولی مساله این است که تاکنون بستر هیچ روایت و فیلمی نبوده است. ویلایی ها را منیر قیدی ساخته است. او بعد از سال ها دستیاری کارگردانی حالا اولین فیلم بلند خود را به سوژه ای سخت اختصاص داده است. سوژه ای کاملا زنانه اما با بهانه روایت مردانه. جنگ برای همه ما واقعه ای مردانه است، مردان قهرمانانی هستند که از جان و مال و مرزها دفاع می کنند و زن ها در تمام مدت در حاشیه اند. زن های جنگ زن هایی هستند که پشت جبهه ها یا مربا درست می کنند و یا لباس ها را می شویند و درزگیری می کنند؛ آن ها هرگز قهرمان نبودند؛ اما در ویلایی ها زن ها قهرمان داستان هستند. درست است که آن ها سلاح در دست نمی گیرند و رو در روی دشمن نمی ایستند؛ ولی فیلم برای آن هاست. برای آن هایی که مردانِ در جنگشان برایشان قابل احترام و مقدسند.
ویلایی ها با ورود مادر یکی از فرماندهان عزیز ( ثریا قاسمی) به همراه دو نوه اش به این شهرک آغاز می شود و در ادامه با ورود عروسش سیما ( طناز طباطبایی) با چالش اصلی فیلم روبه رو می شویم. سیما از شوهر خود دلخور است و می خواهد که همراه با فرزندانش به خارج از کشور برود. او معتقد است که اگر او و فرزندانش بروند شوهرش نیز مجبور خواهد بود که بیاید. سیما نقطه مقابل تمام زن های ویلایی است زن هایی که اقدام مردانشان را مقدس می شمارند، البته هرگز در فیلم علت این خشم و دلخوری سیما از شوهرش مشخص نمی شود؛ ولی رویدادها و تاثیر شخصیت های دیگر در نهایت موجب می شود که سیما از تصمیم خود منصرف شود و بماند. در این میان عزیز نمونه ایست از یک مادر که می توان بعنوان مام وطن نیز از آن یاد کرد. مادری که حضور فرزندش در جبهه قداست خاصی برایش دارد و می خواهد از همین فاصله نیز از آرمان های او دفاع کند، نمونه بارز این حس مادری را می توان در پرستاری او از رزمنده جوان مجروح که او را مادر خود می پندارد،دید. او انگار نماد تمام مادران این سرزمین می شود هرچند که فیلم به دنبال نمادسازی نیست. در میان کشمکش میان عزیز و سیما، ما با زن دیگری نیز رو به رو هستیم که به نظر می رسد فیلم از جایی به بعد در واقع داستان او است. خانم خیری به نوعی فرمانده و مسئول ویلایی ها است. این زن با وجود اینکه شخصیتی مثبت دارد؛ اما در طول فیلم شاهد برخی واکنش ها از او هستیم که نشان می دهد دارای شخصیت متفاوت است، حضور کوتاه همسر او (صابر ابر) و رد و بدل شدن برخی دیالوگ ها و در همان مدت کوتاه نشان می دهد که فرمانده به این بخش شخصیت همسرش واقف است. این سفید و سیاه نبودن مطلق شخصیت ها در فیلم فضای فیلم و آدم هایش را باورپذیر کرده است.
در این فیلم عنصر انتظار به شکلی عالی به کار گرفته شده است. انتظاری که با هربار ورود پیک شهادت به ویلایی ها دلهره آورتر می شود زیرا می دانیم که باید خبر شهادت یکی از مردان داده شود. با وجود اینکه پیک شهادت در این فیلم یک عنصر تکرار شونده است ولی همین بخش بر تعلیق و انتظار برای گره گشایی فیلم می افزاید.
ویلایی ها پرداخت درستی در میزانسن دارد نماهای هلی شات کارکرد دراماتیکی دارد طناز طباطبایی، پریناز ایزدیار و ثریا قاسمی به درستی انتخاب شده اند و این بازیگران به قاعده ایفای نقش کردند، قیدی در نماهای شلوغ به درستی توانسته از همه بازیگران بازی بگیرد واکنش مندی موقعیت ها باعث تاثیربرانگیز شدن احساسات تماشاگر می شود
اما نقدی که جدای از قابل قبول بودن طراحی صحنه، لباس، بازی ها و میزانسن ها به آن ایراد گرفته میشود فیلمنامه است که به نظر می آید بیشتر ظرفیت یک فیلم نیمه بلند را دارد تا یک فیلم بلند زیرا نیمی از فیلم اضافی است و ربطی به پیرنگ ندارد، ویلایی ها مسیر درستی را می رود اما بعضی از نماها و سکانس ها زائد به حساب می آیند مثل درگیری عاطفی عزیز با آن جوان رزمنده، بعضی از پلان ها در فیلم کشدارند و بعضی از سکانس ها بی کارکرد، که اگر این سکانس ها از فیلم حذف شوند هیج آسیبی به خط روایی فیلم نمی رسد. بهر حال ویلایی ها در عین حال که فیلمی در ژانر دفاع مقدس است. به همان میزان هم فیلمی زنانه است. فیلمی که ظرافت و لطافت زنانه در آن موج می زند این ظرافت در کارگردانی نیز دیده می شود آنجا که می بینیم در بمباران هوایی ویلاها با وجود همه وحشت زنان و بچه ها ولی حتی هیچ کس آسیبی نمی بیند. فیلم، فیلم جنگ است. منطق جنگ را می‌فهمد. نه جنگ را لوس و شعاری می‌کند نه ادای ضدجنگ درمی‌آورد. ویلایی‌ها نگاهی متفاوت به جنگ تحمیلی است. فیلم‌ساز توانسته ظرافت زنانه و لطافت مادرانه را به فضای خشک و خشن جنگ اضافه کند که در سینمای ایران کمیاب است. ویلایی‌ها حتی اگر از متوسط هم فراتر نرود نوید ظهور یک فیلم‌ساز کاربلد را می‌دهد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.