خانه » جدیدترین » نگاهی به سینمای «سهراب شهید ثالث» به بهانه سالروز تولدش /زندگی در یک برداشت

نگاهی به سینمای «سهراب شهید ثالث» به بهانه سالروز تولدش /زندگی در یک برداشت

یکشنبه ۳ تیر ۱۳۹۷  شماره ۸۶۹   شماره ۸۶۹

وقایع استان: در دورانی که سینمای ایران این صنعت وارداتی در فیلم های فارسی و سطح پایین خلاصه شده بود موج نو اول و دوم سینما ایران نیز به اقتضا و با حضور هنرمندان با دغدغه در کنارش رخ داد بخشی که سینمای ایران را به جهان معرفی کرد. این کار با تلاش های افرادی چون ابراهیم گلستان آغاز شد و در اواخر دهه ۴۰ مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی و علی حاتمی آن را جدی تر مطرح کردند و در ادامه سینماگرانی چون شهید ثالث و کیارستمی ادامه دهنده آن در موج دوم سینمای ایران بودند.
همه این سینماگران به دنبال سینمای شخصی خود بودند. در این میان شهید ثالث و کیارستمی اولین جوایز بین المللی فیلم را برای سینمای ایران به ارمغان آوردند.
عده ای معتقدند سینمای شهید ثالث نمایش واقعی زندگی مردم بود برای همین او را پایه گذار سینمای واقع گرا در ایران می دانند؛ زندگی سینمایی شهید ثالث را می شود به دو بخش تقسیم کــرد. فیلم هایی که در ایران ساخت و فیلم هایی که بعد از مهاجرت در آلمان ساخت.
فیلم های او به غیر از نگاه و سبک خاص او بسیار متاثر از شرایط زندگی او نیز بود این مورد را می شود به وضوح در فیلم هایی که در آلمان ساخته است دید. شهید ثالث تحصیلات خود در رشته سینما را در وین و بعد از آن در پاریس گذراند. بعد از آن به ایران آمد و بعد از ساخت چند فیلم مستند دو فیلم مهم خود یعنی « یک اتفاق ساده» و « طبیعت بی جان» را در فاصله زمانی یک ساله ساخت.
از ویژگی های مهم فیلم یک اتفاق ساده این بود بود که شهیدثالث آن را تنها با یک برداشت برای هر سکانس ساخت، پدیده ای که تا آن زمان نه در سینمای ایران بلکه در سینمای جهان نیز اتفاق نیفتاده بود. هر دو این فیلم ها به دلیل سبک واقع گرایانه و تجربی در جشنواره های بین المللی مورد تـوجه بودند به طوری که طبیعت بی جان توانست خرس نقره ای جشنواره برلین را از آن خود کند.
در مورد این دو فیلم باید گفت با قرار گرفتن آدم‌ها در پس زمینه‌ای بکر و بدوی، آن هم در کشوری با سابقه‌ی تاریخی کهن، خودبه‌خود بازتاب درونی زندگی مردمی خاموش، سرکوب‌شده و رنج‌کشیده نمایش داده می شود به ویژه در طبیعت بی جان با قرار گرفتن پیرمرد در کنار ریل راه‌آهن و عبور هر روزه‌ قطار از کنار خانه‌اش، مایه‌هایی هستی‌شناختی نیز می‌یابد.
شهید ثالث در سومین تجربه فیلمسازی خود در ایران ناموفق بود و نتوانست فیلم « قرنطینه» را که بخش هایی از آن را فیلمبرداری کرده بود را به پایان برساند علت این امر توقیف فیلم توسط نهادهای امنیتی آن زمان عنوان شده است. بعد از این ماجرا در سال ۵۳ شهید ثالث به آلمان مهاجرت کرد و روند فیلمسازی او در آنجا ادامه پیدا کرد.
فیلم‌های ساخته‌شده در آلمان به دلیل پس‌زمینه‌ متفاوتشان که اغلب در فضای شهری و مدرن می‌گذرند به شی شدن آدم‌ها، پوچی و از خودبیگانگی و دیدگاه چپ انتقادی نزدیک می‌شوند. «در غربت» اولین فیلم او در آلمان بود که توانست جایزه فیپرشی و جایزه هیات ژوری جشنواره برلین را از آن خود کند، دیگر فیلم او اوتوپیا نیز برنده جایزه آکادمی هنرهای تجسمی به عنوان بهترین فیلم سال شد. « وقت بلوغ»، «نظم»، «آخرین تابستان گرابه»، «آنتوان چخوف؛ یک زندگی»، «اوتوپیا»، «گیرنده ناشناس»، «درخت بید»، «فرزند خوانده ویرانگر» و «گل های سرخ برای آفریقا» از جمله فیلم هایی است که او در ادامه ساخت.
فیلم های او همواره به عنوان فیلم های آوانگارد و پیشرو شناخته شده اند. تاکید بر فضای ملال آور و پر رخوت زندگی روزمره، استفاده از بازیگران کمتر شناخته شده و ریتم و ضرباهنگ کند به عنوان سه ویژگی مهم فیلم هایش قابل ارزیابی است.
فیلم هایی که با گذشت زمان هرگز کهنه نشده اند چرا که با چشم انداز وسیعی ساخته شده اند، جهان شمول هستند و تاریخ مصرف ندارند و به خاطر همین بعد از گذشت چندین دهه از ساخته شدن آنها همچنان جذاب و تاویل پذیر هستند.
در ادامه برخی نظرهای سینماگران و منتقدان در مورد آثار او که در کتاب «یادنامه شهید ثالث» آمده را می آوریم: زاوان قوکاسیان سینمای شهید ثالث را این گونه معرفی می کند: «سینمای خاص او یعنی سینمای شهید ثالث، یعنی سینمایی که به ظاهر قصه ندارد. داستان گو نیست، پلان های طولانی دارد، عاطفه ندارد، سیاه است. دیالوگ اندک دارد.
موسیقی متن ندارد و ساده است و زنده. گاهی جذابیت های سینمای مستند را دارد و پر از تنهایی روح است که بازیگران فیلم ها از ابتدا تا انتها آن را با خود دارند.»
ولاشن، منتقد انگلیسی در مورد سهراب می گوید: «در حقیقت سهراب با فیلم خود زندگی را در حد عادی یکنواخت و گاه خسته کننده آن نشان می دهد. زندگی بدون هیجانات و رویدادهای اغراق آمیز که کمتر اتفاق می افتد. اتفاق های فیلم همان هایی است که عینا در زندگی حقیقی وجود دارد و این حسن فیلم است و پذیرفتنی و قابل لمس که تماشاگر حوادث آن را به عنوان چیزهایی عادی که هر لحظه رخ می دهد قبول می کند.» او در دهم تیرماه سال ۷۷ از دنیا رفت.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.