خانه » جدیدترین » مصائب جمعی و بینش جامعه شناختی

مصائب جمعی و بینش جامعه شناختی

یادداشت چهارم

شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸  شماره ۱۲۴۵

مصائب جمعی و بینش جامعه شناختی

ژیلا مشهدی

استادیار و مدیر گروه علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک

جامعه شناسی و‌مصائب جمعی یکی از شاخه های نوین جامعه شناسی محسوب می گردد هر چند بسیاری بر این اعتقادند که مصائب جمعی (چه طبیعی و چه انسان ساخت) در حیطه مباحث جامعه شناسی قرار ندارد. لیکن پس از وقوع به سبب آثار اجتماعی گوناگون و فراگیر آن، موضوع مورد مطالعه جامعه شناسی قرار می گیرد. تعداد زیادی از مطالعات حوزه جامعه شناسی مصائب جمعی بر مباحثی از قبیل همبستگی، وفاق اجتماعی و آسیب های ناشی از بلایا تمرکز داشته اند.

این شاخه از جامعه شناسی در دهه ۱۹۵۰ میلادی شکل گرفته و تا دهه ۱۹۷۰ میلادی منحصرا به جامعه شناسان آمریکایی تعلق داشت.شاید بتوان گفت نخستین اثر مهم در این حوزه کتاب «انسان و جامعه در مصیبت» اثر پیتریم سوروکین بود که در سال ۱۹۴۲ به چاپ رسید.

از دیدگاه سوروکین مصیبت بر فرآیندهای روانی، فرهنگی، رفتاری و همینطور بر زندگی اجتماعی افراد درگیر در مصیبت تاثیر فزآینده ای می گذارد.رسمیت یافتن جامعه شناسی مصائب جمعی را بایستی مرهون خدمات انریکو.ال.کوران تلی( E.L.Quaran telli) دانست. به علاوه کمیته جامعه شناسی مصائب جمعی جهانی در انجمن جامعه شناسی با اهتمام کوران تلی و دیگر جامعه شناس آمریکایی یعنی واینس شکل گرفت، اما انحصاری بودن این شاخه جامعه شناسی از دهه ۱۹۷۰ میلادی به بعد شکسته شد و مطالعه جامعه شناسی مصیبت به جهانی شدن متمایل شد، به نحوی که امروزه مطالعه و تحقیق در باب جامعه شناسی مصیبت در مراکز بسیار مهمی صورت می گیرد.(پیران،۱۳۸۲)

اما سوالی که اینجا مطرح می شود این است که مصائب جمعی و بلایای همگانی به چه رخدادهایی اطلاق می گردد؟«مفهوم مورد بحث غالبا برای اشاره به وقایعی ناگهانی،غیر منتظره و عظیمی به کار می رود که می تواند برای گروهی،اجتماعی،کل جامعه ای و یا جوامعی چند و در محدود مواردی برای کل جهان روی دهد(پیران،۱۳۸۲).

این مصائب نظم زندگی امروزه را بر هم زده و قواعد و عادات بدیهی پنداشته شده و مسلم فرض شده را بهم ریزد.برخی از انواع این مصائب از جمله بیماری های واگیردار از یک سو از آنجائیکه مسئله مشترکی را به وجود می آورد که تمام افراد در معرض آن هستند، همبستگی اجتماعی را تقویت می کند و از سوی دیگر چون قدرت سرایت بالایی دارد موجب هراس اجتماعی می گردد، همینطور در اینگونه موارد، دوری از کنش های جمعی و مناسک اجتماعی،باعث ایجاد افسردگی در جامعه می شود،

صرف نظر از دیدگاه های خاصی که در رابطه با بلایا و بحران وجود دارد،محققان وجوه مشخص و مشترکی را برای آن در نظر می گیرند.سه ویژگی عمده آن را می توان ناگهانی بودن، ویرانی حاصل از آن و نیاز به کمک داشتن و سه پارامتر اصلی آن را تعداد انسان های آسیب دیده، میزان درگیری افراد درون سیستم اجتماعی و میزان آشفتگی ایجاد شده در سیستم اجتماعی دانست(شکیب،۱۳۸۵)

غالبا مصائب و فجایع را به دو گروه طبیعی و انسان ساخت تقسیم می کنند:

الف. فجایع طبیعی: یک فاجعه طبیعی، واقعه ای است که بدون دخالت انسان و به دلیل فرآیندهای عناصر طبیعی به وقوع می پیوندد.برخی از فجایع طبیعی قابل پیش بینی و برخی دیگر خیلی ناگهانی رخ می دهد. زلزله، خشکسالی، طوفان، رانش زمین، ریزش کوه، سیل و… نمونه هایی از نو هستند.

ب. فجایعی که انسان و یا تکنولوژی در آن دخیل هستند.عامل این نوع از فجایع انسان بوده و توسط خود انسان نیز قابل پیشگیری است.البته نقش انسان در این رابطه ممکن است عمدی و با اراده و یا غیر عمدی و بدون اراده باشد. جنگ نمونه ای از اقدامات آگاهانه انسان است، همینطور پیشرفت های تکنولوژی هر چند شگفت انگیزه بوده و مزایای خاص خود را دارد ولی گاها استفاده از آن بسیار خطرناک است، سلاح های شیمیایی و هسته ای و‌حملات سایبری مانند حک کردن اطلاعات کامپیوتری نمونه های از آن است.

در مجموع می توان گفت مصائب جمعی، چه طبیعی و چه انسان ساخته دارای آثار و نتایج مخرب اند.

مصائب جمعی عموما ناگهانی،غیر منتظره و عظیم هستند و خسارات جانی و مالی بسیاری به بار می آورند و به روح و روان افراد آسیب می رسانند.

یکی از ویژگی های بحران جمعی بودن آن است، بدین مفهوم که طیف وسیعی و گاها کل جامعه را تحت تاثیر قرار داده و موجب وفاق اجتماعی می گردد و از سوی دیگر با از بین رفتن حلقه های ارتباطی منجر به هراس اجتماعی و احساس ناامنی می گردد.

با توجه به تکثر نظام اطلاع رسانی، بزرگ نمایی و شایعه رواج می یابد، نکته ای که بایستی بر آن تاکید نمود این است که به هنگام تحلیل مصائب جمعی و بلایای عمومی با دو پدیده مواجه هستیم، از یک طرف کنشگران جامعه و آسیب دیدگان و کسانی که در معرض آسیب هستند و از طرف دیگر مجریان و برنامه ریزان که باعث مربوط به مدیریت بحران مربوط می گردد.مدیریت بحران به معنای اقدامات نظام مند،مدیریت نقش ها و مسئولیت های نهادین در شرایط اضطراری می باشد که شامل کلیه عملیات و مجموعه تصمیماتی است که از طریق همکاری سازمان مردم نهاد قبل، در حین و بعد از موقعیت بحرانی صورت می گیرد.

پیران به نقل از ام.اف.له چت(lechat,1995) پنج مرحله برای مدیریت بحران مطرح می کند:

-مرحله انتظار یا پیش بینی (Anticipative phase)

-مرحله نجات(Rescue Phase)

-مرحله رهاسازی از مصیبت و عادی سازی امداد(Relief ( phase

-مرحله بازسازی و توان بخشی (Rehabilitation)

برخی دیگر از صاحب نظران حیطه وظایف مدیریت بحران را شامل سه دوره می دانند:

۱.قبل از بحران ۲.حین بحران  ۳.بعد از بحران

هدف از مدیریت بحران در قبل از بحران جلوگیری از شکل گیری، در حین بحران کنترل و به حداقل رساندن آسیب ها و صدمات جانی، روانی مالی و بعد از بحران جبران خسارت مربوطه است.

چنانچه مدیریت بحران فراگرد به کارگیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی بر مبنای یک نظام ارزشی پذیرفته شده است از طریق برنامه ریزی،سازماندهی،بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل عملیات برای دستیابی به اهداف تعیین شده تعریف نماییم، باید گفت در زمان یک مصیبت تمام وضعیت مربوط به مدیریت بحران از قبل از آن شروع شده و تا مدت ها بعد از آن ادامه می یابد (آهنچی،۱۳۷۶)

ادامه دارد…

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.