خانه » جدیدترین » سخنی با وزیر نفت و دیگر دست‌اندرکاران قراردادهای نفتی/فرصت بهار

سخنی با وزیر نفت و دیگر دست‌اندرکاران قراردادهای نفتی/فرصت بهار

دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶ شماره ۷۶۷

مهدی مسعودی آشتیانی. عضو شورای شهر آشتیان

همان طور که بسیاری از تحلیل‌گران پیش‌بینی می‌کردند، ترامپ بار دیگر معافیت‌ها را تمدید کرد. این یعنی ساختمان برجام، بسیار محکم‌تر از آن است که به سادگی فرو ریزد. اما این تمدید، پیام دیگری هم دارد. در عین حال ظاهرا این آخرین باری است که ترامپ به شکل فعلی معافیت‌ها را تمدید می‌کند و در «بهار» عدم قطعیت‌های جدی در انتظار ایران قرار دارد. فرصت طلایی دوران اوباما برای امضاء قراردادهای نفتی، در نتیجه مخالفت‌های طولانی با متن مصوبه سال ۱۳۹۴ دولت از بین رفت. اما از زمان تصویب مصوبه جدید و اصلاحات آن (مرداد و شهریور ۱۳۹۵)، تنها یک قرارداد به امضاء رسیده است.
اگرچه مطالعات میدان، مذاکرات اولیه، دریافت اسناد و … زمان‌بر هستند، به نظر می‌رسد دو عامل اساسی عدم امضاء قراردادها را رقم زده است: نخست، فرآیند تصمیم‌گیری در بخش دولتی (دولت به معنای کل حاکمیت و نه فقط قوه مجریه) و دوم، جذابیت مالی قراردادها.مورد اول، به تعدد نهادهای دست‌اندرکار، بالا رفتن ریسک تصمیم‌گیری مدیران نفت در نتیجه مخالفت‌ها، جدید بودن IPC و مواردی از این دست بستگی دارد. مورد دوم نیز تِرم‌های متعارف مالی (مثل IRR و NPV) است که نیاز به توضیح چندانی ندارد.
همان طور که قبلا گفته شد، توسعه صنعت نفت جزئی از توسعه کل کشور است و نه امری مستقل از آن. در این چارچوب صنعت نفت نیز باید ضمن ایفای نقش متعارف خود در توسعه (رشد تولید، تامین منابع ارزی، ایجاد اشتغال و …)، به دیگر ابعاد توسعه کشور و به طور خاص برجام نیز توجه کند. چراکه اولا برجام بیشترین ارتباط متقابل را با صنعت نفت داشته است و ثانیا پابرجا ماندن آن به توسعه روابط نفتی در سطح بین‌المللی بستگی دارد. سهم سیاست‌گذاران و مدیران در این میان، رفع دو مانعی است که گفته شد. اما چگونه؟ درباره عامل اول، به نظر می‌رسد تنها یک اجماع حداقلی عمومی می‌تواند راهگشا باشد. اینکه کلیه ذی‌نفعان بپذیرند IPC برای ادامه مسیر توسعه کشور لازم است. اما درباره عامل دوم، کار دشوارتر به نظر می‌آید؛ چرا که بر مبانی استوار است که بسیاری به آنها باور ندارند.
ایران برای افزایش جذابیت مالی IPC دلایل زیادی دارد. تجربه عراق کشورها را در امضاء قراردادهای خدماتی ناشناخته محتاط‌تر کرده است. ریسک سیاسی و تجاری ایران یکی از بالاترین‌ها در جهان است. (۶ از ۷ در شاخص ریسک تجاری OECD). روزبه‌روز از تعداد کارشناسانی که معتقدند نفت را باید برای روز مبادایی در آینده نگه داشت کاسته می‌شود و در یک مدل ساده، کشورها تقریبا تا جایی که بتوانند ظرفیت تولید خود را افزایش می‌دهند؛ درحالی که ظرفیت تولید ایران سال‌هاست در مرز ۴ میلیون بشکه در روز نوسان می‌کند. محیط کسب‌وکار ایران شرایط بسیار نامساعدی دارد که در شاخص‌های بانک جهانی و مجمع جهانی اقتصاد و … آمده است. وضع درآمدی شرکت نفت بسیار نامطلوب است و با درآمدهای فعلی، این شرکت باید تا سال‌ها بدهی‌های خود را بپردازد (احتمالاً قریب به یک دهه). جذابیت بیشتر مالی، جبران‌کننده ریسک‌هاست.
توازن ریسک و پاداش، یک مبنای اساسی است که همه شرکت‌ها به آن توجه دارند. در شرایطی که حتی آوردن پول هم به ایران دشواری‌های بی‌شماری دارد، و با گذشت زمان ریسک‌های مرتبط با برجام درحال افزایش هستند، باید فرصت را غنیمت شمرد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.