سه شنبه ۴ مهر ۹۶ شماره ۶۸۹
***
وقایع استان
سحر یاری
***
قتل های خانوادگی در سال های اخیر یکی از خشونت های افزایش یافته در کشور است که حتی چندی پیش سخنگوی دستگاه قضا در نشست خود به آن اشاره کرده و بر آسیب شناسی و کنترل آن تاکید کرده بود محسنی اژه ای ضمن ابراز نگرانی از افزایش قتلهای فجیع و آزار و اذیتهای خانوادگی، نسبت به اثرات سوء فضای مجازی و تاثیر آن بر افزایش خشونت در جامعه هشدار داد و البته اعلام کرد که معاونت پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه در حال بررسی راههای کاهش این جرایم در جامعه است. در استان مرکزی نیز در یک سال گذشته خبرهای تکان دهنده ای از قتل ها و خشونت های خانوادگی دیده می شود که پرسروصداترین آن ها قتل عام شش نفر در اواخر سال گذشته بود. کشتـــه شدن همسر به دست شوهر، قتــــل داماد به دست مادرزن، شلیــک شوهر به زن و انواع کودک آزاری… از نمونه های رخ داده در استان است.
همین چند روز گذشته پرده از راز یک قتل چند ساله در استان مرکزی برداشته شــــد که در زمره قتل های خانوادگی قرار می گیرد. خانواده ای که نـــزدیک به چند سال از ســرنوشت پسر جوان خود بی خبر، بودند بعد از مرگ پدر خانواده متوجه می شوند که پسر جوان توسط پدر به قتل رسیده است و در حیاط منزل دفن شده است.
به گزارش وقایع استان فوت پدر خانواده ای در زرندیه، راز فقدان چهار ساله پسر این خانواده را برملا کرد و در مراحل تحقیقات کارآگاهان پلیس مشخص شد که او توسط پدرش به قتل رسیده است. سرهنگ «محمدرضا روشندل» فرمانده انتظامی شهرستان زرندیه در این باره گفت: در سال ۱۳۹۲ فقدان پسر ۲۷ ساله ای به پلیس آگاهی شهرستان اعلام شد و با ثبت مشخصات مفقودی این فرد در سامانه پلیس، پرونده ای در این خصوص تشکیل شد ولی بعد از گذشت چندین سال هیچ اطلاعی از سرنوشت او به دست نیامد.
وی افزود: در مراحل رسیدگی به این پرونده و بعد از گذشت مدتی از فوت پدر خانواده، اطلاعاتی از قتل فرد مفقود شده به دست آمد و بلافاصله تحقیقات تخصصی کارآگاهان در این خصوص با تحقیقات از اعضای خانواده آغاز شد.
روشندل افزود: در مراحل بازجویی اعضای خانواده مشخص شد که پسر جوان خانواده به علت اعتیاد، با پدرش درگیری داشته است و سرانجام توسط پدر خانواده به قتل رسیده و در حیاط منزل دفن می شود.
به گفته وی، بعد از گذشت چند سال و بعد از فوت پدر با توجه به حرکات و رفتار مشکوک او و گریه و زاری که در گوشه ای از حیاط منزل داشته دیگر اعضای خانواده به رفتار او مشکوک می شوند و بعد از فوتش، اقدام به کندن حیاط منزل می کنند که با آثار جسد برادرشان روبرو می شوند.
فرمانده انتظامی شهرستان زرندیه اظهار کرد: با هماهنگی مقام قضائی جسد مقتول برای تحقیقات بیشتر به پزشکی قانونی ارسال شد و مراحل رسیدگی به پرونده همچنان ادامه دارد.
این نمونه ای کوچک از خشونت در خانواده است، پدری که آخرین راهکار تنبیه پسر معتادش را مرگ او می داند. دلایل متعددی برای قتل ها و خشونت های خانوادگی در جامعه ما وجود دارد دلایلی که به ناگاه یکی از اعضای خانواده را مجبور به انجام اعمال خشونت آمیزی در برابر نزدیک ترین افراد زندگی اش می کند. سعید خراطها یک آسیبشناس اجتماعی است در رابطه با افزایش قتل های خانوادگی به «شهروند» میگوید: «هرکدام از این پروندههای جنایتهای خانوادگی را باید تکبهتک بررسی کرد. قطعا هرکدام از آنها دلایل و انگیزههای متفاوتی دارد و در هرکدام از این پروندهها عامل جنایت دلیل خاصی را برای انجام چنین جرم بزرگی داشته است. باید دید در این پروندهها چرا فرد به جایی رسیده که دست به کشتن همسر و فرزند و خانوادهاش میزند و حتی خودش را هم میکشد، اما اگر بخواهیم بهطورکلی اینها را بررسی کنیم، باید گفت که قطعا برخی از این جنایتها ناشی از بنبستهای اقتصادی و روانی است.
فرد به یک وضع روانی آشفتهای میرسد که دیگر ادامه زندگی را برای خود و خانوادهاش امکانپذیر نمیداند. بهطور مشخص نمیتوان گفت که اطلاعرسانی و فضای مجازی میتواند باعث تقلید شود و عدهای پس از انتشار این اخبار به سراغ خانوادهشان بروند و آنها را به قتل برسانند. ممکن است فضای مجازی اختلافات خانوادگی را دامن بزند ولی نمیتوان گفت که باعث تقلید میشود. به اعتقاد من، اگر اینگونه جنایتها رشدی هم داشته باشد، به ذات و ماهیت فرد و رشد و اختلافات خانوادگی و مشکلات اجتماعی برمیگردد. در جامعه امروز ما اختلافات خانوادگی کش پیدا کرده و موضوع خیانت و ناموسی نیز زیاد شده است. اگر بخواهیم چنین جنایتهای خشنی را بررسی کنیم، باید ریشه آن را در جامعه جستوجو کنیم. بحران اخلاقی برخی خانوادهها و شرایط روانی افراد، به سرعت باعث تخریب زندگیها میشوند. از طرفی بیماران روانی رو به افزایش هستند.
ترکیب همه اینهاست که پدیدهای به وجود میآید به نام قتلعام خانوادگی. به نظر من چنین جنایتهایی پشتوانه بزرگی از آشفتگیهای جامعه دارند. بحرانها ریشهای است و مشکلات اقتصادی و اخلاقی و خانوادگی به سرعت رشد میکنند و قتلهای فجیع و خودکشیهای فجیع را در جامعه رقم میزنند. بنابراین باید این نوع مشکلات در سطح کلان حل شود. بهعنوان مثال باید دید کارگری که ٨ماه کار میکند و حقوق نمیگیرد، در خانوادهاش چه اتفاقاتی میافتد و آنها در چه شرایطی از زندگی قرار میگیرند تا بتوان از اقدامات هولناک جلوگیری کرد، اما واکنش جامعه تنها دستگیری و مجازات است، درصورتی که باید توجه ویژهتری در سطح کلان نسبت به این موضوع شود.»
اغلب جنایات خانوادگی از ضعف و فقدان مدیریت بحران در خانواده سر می زند. به گفته کارشناسان علل شکلگیری چنین تصمیمی ریشه در انبوهی از علل و عوامل زمینهسازی دارد که بخشی از آنها در بررسی قضائی پروندههای جنایی مشخص میشود، اما بررسی دقیقتر و راهکارهای جلوگیری از شکلگیری و کنترل این بحرانها در حوزه جامعهشناسان، روانشناسان اجتماعی و مشاوران خانواده قرار دارد.