پنجشنبه ۶ مهر ۱۳۹۶ شماره ۶۹۱ *** وقایع استان سحر یاری *** زن ناله اش را دردهــــانش خفه می کند، مرد زیرچشم می بیند که زن چهره در هم می کشد ولی صبوری می کند؛ می گوید: راهی نیست، می رسیم الان نترس… زن چشم هایش را می بندد و سرش را به شیشه می چسباند، مرد دوباره بوق ...
ادامه مطلب »