یکشنبه ۷ آذر ۹۵ شماره ۴۷۲ روشنک مشتاق وقایع استان «هفته ای دو بار از پدرم کتک می خوردم تا راضی شوم به خواسته هایش تن دهم و مجبور بودم برای تامین مواد پدرم آزار و اذیت شدن از سوی دوستان پدرم را قبول کنم تا پدرم بتواند زندگی کند. همه زندگی ام فدای خماری و نشئگی پدرم شد. فرار ...
ادامه مطلب »