خانه » پیشنهاد سردبیر » هزار توی فریب/نگاه «وقایع استان» به تاثیر رسانه ها بر دستکاری افکار عمومی

هزار توی فریب/نگاه «وقایع استان» به تاثیر رسانه ها بر دستکاری افکار عمومی

پنجشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۷   شماره ۱۰۱۱

***

وقایع استان

سهراب جان بزرگی

***

در روزگار سیطره تکنولوژی بر همه جوانب زندگی بشر، مسیر رسیدن به حقیقت راه پیچیده و دشواری به نظر می رسد. زمانی تنها روزنامه های محدودی در کشور به چاپ می رسید و روزنامه نویس ها عمدتا نویسندگان و روشنفکران جامعه بودند. کسانی که مولد تفکر، اندیشه و تئوری های مختلف سیاسی، اجتماعی و ادبی بودند و به آسانی زیر بار بازی های سیاسی و سو استفاده های قدرت طلبانه نمی رفتند. با افزایش احزاب و گرایشات سیاسی و رقابت برای دست یابی به قدرت، رسانه ها کارکردهای دیگری پیدا کردند. از سوی دیگر توسعه ساختاری رسانه ها این امکان را در اختیار احزاب قرار داده است تا از این ابزار برای پیشبرد اهداف شان استفاده کنند. استحاله مطبوعـات به سایت هـای خبـری و پس از آن شبکه های اجتماعی طی مدت کوتاهی انفجاری از مدیا را در جامعه ایجاد کرد. این تکثر تا آنجا پیش رفت که هر فرد توانست رسانه شخصی خود را داشته باشد. از عصر وبلاگ گرفته تا صفحات شبکه های اجتماعی ای افراد مانند فیس بوک و توئیتر. همین امر باعث افزایش اخبار مختلف و دیدگاه های متفاوت در مورد حوادث و اتفاقات روزانه اطراف گردید. از آخرین نمونه های این توسعه اطلاع رسانی، توئیت محسن رضایی درباره عملیات کربلایی ۴ بود که جنجال های بسیاری به پا کرد. این جریان که دو رویکرد متضاد را به همراه دارد، نیازمند بسط و گفتگوی بسیار است اما از آنجا که گفتمان و تولید تفکر مدت هاست که در حوزه های مرتبط با آن مانند دانشگاه و مطبوعات، از بین رفته است، بحران سردرگمی و بی اعتمادی نسبت به رسانه ها در میان مردم رو به افزایش است.
جنبه مثبت تکثر رســانه ای افزایش آگـاهـی بی قید و شرط در میان مردم است. روزگاری نه چندان دور بسیاری از اخبار و اتفاقات کشور به گوش اکثریت جامعه نمی رسید و تنها منبع آگاهی مردم صدا و سیما بود، اما این روزها بخش های خبری صدا و سیما با وجود تلاش های بسیار برای جذابیت بخشیدن به خود، دیگر مخاطب چندانی ندارند. قشرهای مختلف جامعه ترجیح می دهند موضوعات مورد نظر خود را از چندین کانال مختلف دنبال کنند تا شاید بتوانند با نتیجه گیری نزیک ترین احتمال ممکن به واقعیت را دریابند. اما از دیگر سو این افزایش کمی رسانه ها نه تنها کیفیت آنها را تحت الشعاع قرار داده بلکه باعث جریان سازی های خبری با اهداف سیاسی شده است. تصورش را بکنید چندیـن وبـسایت خبری همسـو که در شبکه های اجتماعی هم فعالیت دارند و در کنارش روزنامه هایی را به چاپ می رسانند اقدام به انتشار خبری دستکاری شده نمایند. یا سعی کنند با شانتاژ خبری اتفاقی را رقم بزنند که منفعت جریان سیاسی پشت سرشان را تامین می کند. در این صورت با حجم عظیمی از اخبار و گزارشات جهت دار می توانند واقعیت را طور دیگری جلوه دهند و حتی اگر بعدها چهره نزدیک تری از حقیقت برای مردم آشکار شود، تاثیر شُک وارد شده بر افکار عمومی همچنان باقی خواهد ماند.
در این راستا محمدعلی مختاری کارشناس مدیریت رسانه در رابطه با ارائه تعریفی از مفهوم رسانه در نظام های سیاسی اجتماعی می گوید: «جامعه ی مدنی شامل گروه ها و رسانه ها هستند که واسطه و میانجی خواسته هـای مـردم و حکومت اند. رسانه ها به عنوان یکی از اجزای قدرتمند جامعه مدنی و تأثیرگذار بر افکار عمومی به شمار می آیند، که می توانند با آموزش و اطلاع رسانی، افکار عمومی را آماده مشارکت در تصمیم گیری های عمومی نمایند. رسانه ها می توانند به واسطه ی سه ویژگی هدایت افکار عمومی که با آموزش و اطلاع رسانی همراه است و با تجمیع خواسته عمومی سبب ایجاد یک خواست واحد در جامعه گردیده و در نهایت با نظارت بر افکار عمومی و جهت دهی، آن را در تصمیم گیری های عمومی دخیل کنند.»
نظریه پردازان سال های میانه دو جنگ جهانی بر این باور بودند که آن عده از کسانی که رسانه ها را کنترل می کنند و بر محتوای آنها نظارت دارند قادر به ایجاد هرگونه تغییر در جامعه و عناصر تشکیل دهنده آن هستند. این اتفاق از یک سو کمی دردساز به نظر می رسد، در صورتی که رسانه در اختیار افرادی سطحی و منفعت طلب قرار بگیرد، جامعه را به سمت و سویی سوق می دهند که نه تنها متوجه فریب خوردگی اش می شود، بلکه بر آن تاکید می کند و آن را تشدید و باز تولید می کند. با ورود وسایل ارتباط جمعی به عرصه اجتماع، قدرت دچار تحول شد و اطاعت پذیری جامعه تحت تأثیر شیوه های ناپیدا و غیرملموس اقناع و تبلیغ قرار گرفت. رسانه ها امروز نقش مهمی در واقعیت سازی دارند. مردم، دنیا را از منظر رسانه ها می نگرند و می فهمند. رسانه ها در تعریف انسان ها از خود و جامعه خود نقش مهمی دارند. امروزه آنها تبدیل به یکی از عناصر مهم هویت سازی و هویت جویی شده اند. در حقیقت رسانه ها امروزه به وسیله مهمی برای تأثیرگذاری بر حوزه های فرهنگی اجتماعی برای ایجاد تغییرات آرام و کم هزینه تبدیل شده اند. با تغییرات حوزه فرهنگی اجتماعی انتظارات و ایده آل های جامعه تغییر می کند. لذا دیگر حوزه ها از جمله حوزه سیاسی و امنیتی نیز دستخوش همین تغییرات می شوند و حکومت ها در استراتژی های متکی بر اندیشه های خود، خط مشی های نو طرح می کنند. با این حال گروهی هم اعتقادی به تأثیرگذاری رسانه ها بر تصمیم گیری ها ندارند و معتقدند تصمیم گیرندگان به ندرت تصمیم های خود را به خاطر رسانه ها تغییر می دهند. هرچند که ممکن است به خاطر رسانه ها، ناگزیر از واکنش نشان دادن باشند که تأثیر رسانه را قبول دارند. لاجرم در جامعه کنونی افکار عمومی به عنوان یکی از ارکان تشکیل دهنده نظام های سیاسی، اجتماعی در کنار حکومت و جامعه مدنی، از حکومت به عنوان نماینده خود انتظاراتی دارد که رسانه ها به عنوان دیگر رکن جامعه ی مدنی نقش میانجی و انتقال دهنده این خواسته ها را به حکومت ها دارند و با هدایت و کنترل افکار عمومی آنها را به سوی هدفی خاص سوق می دهد که در نهایت سبب حساسیت و بیان خواسته های آنها به حکومت و مطالبه خواسته ها به صورت تصمیم توسط نخبگان و حاکمان می گردد. شناخت رسانه ها و مطبوعاتی که در جهت پیش برد مقاصد سیاسی احزاب و دست یابی آنان به قدرت بدون در نظر گرفتن توانایی های لازم فعالیت می کنند، کار چندان دشواری نیست. افزایش آگاهی و سواد رسانه ای در میان مردم، سبب می شود، رسانه ها دیگر نتوانند به عنوان اهرم فشاری بر افکار عمومی برای تن دادن به خواسته های جناحی افراد منفعت طلب تبدیل شوند و یا توسط گروهی از افراد کم سواد که با مرور زمان جایگاه روزنامه نویسان واقعی و دلسوز توسعه و تعالی جامعه را گرفته اند و به عنوان نیروی انسانی برای شانتاژهای خبری با رویکرد لمپنیسمی خود، مطبوعات را به فضایی نا امید کننده و سرشار از بی اعتمادی تبدیل کرده اند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.