دوشنبه ۱ مهر ۱۳۹۸ شماره ۱۱۵۲
نیم ور؛ کهنسال نام آور
بخش چهل و یکم/ فصل پنجم
مهدی لعل بار- جواد احدی- شهرزاد قربانی/ نویسندگان:
-۱۷ مسجد بیت المقدس (ذوقبلتین)
به نظر میرسد سالها پیش مسجدی نزدیک به دروازه شمالی نیمور و در نزدیکی چاله قنات وجود داشته که اکنون تخریب شده است. بعضی آن را مسجد«بیت المقدسی» و برخی «ذو قبلتین» نیز مینامند وگاهی نیز مسجد جمعه. دکتر فرهادی در کهنسال نام آور در خصوص این مسجد میگوید: «این مسجد گرد و دایرهای بوده و محوطه زیر گنبد آن در حدود یک تا یک و نیم متر گود بوده و گنبد آن روی ۸ ستون قرار داشته است. ستونهای آن مربعی شکل یک در یک متر با طاق و لنگر بوده است و عجیب آنکه که محراب آن، رو به بیت المقدس قرار داشته و با نوعی از کاشی تزئین شده بود که در برابرآفتاب مانند سنگ دلربا برق میزدهاند.»
از آنچه روایت شده است، گویا این مسجد دو قبله داشته است، یکی به سمت بیت المقدس و یکی هم کعبه. از آنجائیکه که تغییر قبله مسلمانان در سال ۱۳ هجری قمری اتفاق افتاده، در حالیکه لشگر سپاه اسلام در سال ۲۱ هجری قمری به ایران حمله کرده است، پس احتمالاً این مسجد از ابتدا تعلق به مسلمانان نداشته، و با داشتن ساختمان متفاوت آن با مساجد مشابه و همچنین وجود یک قبرستان متعلق به یهودیان در نزدیکی مسجد، به نظر میرسد که این مسجد متعلق به یهودیان بوده و بعدها مورد استفاده مسلمانان قرار گرفته است.
دکتر فووریه در کتاب سه سال در دربار ایران، عکسی از خرابه قدیمی مسجد محلات قرار داده که به نظر میرسد متعلق به این مسجد بوده و اشتباهاً به نام مسجد محلات نامگذاری شده است. چنانچه دکتر فرهادی نیز در پی تحقیقات خود به این نکته صحه میگذارد.
در کتاب سفر نامۀ عراق عجم شرح مختصری از خرابههای این مسجد آورده شده است: « … در خرابههای دیگر این نارین قلعه آثار ابنیۀ قدیمه زیاد دیده میشود؛ علی الخصوص مسجد بسیار بزرگی از آثار قدیمه و ابنیۀ خرابه که در نارین قلعۀ نیمور است، مشهود افتاد. از چیزهای غریبی که در آن مسجد دیده میشود، این است که پایههای اطراف از چینه است و در لای هر چینه، خشتهای بسیار بزرگ به قدر سه چارک در سه چارک و چهار انگشتِ باز قطر کار شده و گنبد این مسجد با آجر بوده، اما حالا ریخته و خراب است و کتیبهای ازگچ دورگنبد دارد. فقط خطی که در آن کتیبه نوشته شده، در جزء گل و بوته و بعضی منقوشات، اسم جلاله است به خط کوفی، اما نه کوفی قدیم، کوفی زمان مغول که فی ما بین ثلث وکوفی است. و از انحراف قبله معلوم است که مسجد اهل سنت بوده است. و این کتیبه که گچبری است، بسیار خوب و با نهایت دقت ساخته شده و پارههای کاشی آبی رنگ به شکل مثلث و لوزی تک تک در میان آن کار کردهاند. دیگر هر چه در اطراف تفحص شد، کاشی معرق یا قسمتهای دیگر ندیدیم. معلوم شد که این مسجد را مثل مسجد دلیجان با استحکام و زینت نساختهاند. فقط زینتش همان گچبری کتیبه بود. اهالی میگفتند که گنبد این مسجد بیست سی سال قبل خراب شده و ریخته است. این بقعه و قبه اگر چه محراب دارد، اما به نظر نگارنده چنین آمد که بایستی مقبرۀ شخص بزرگی باشد نه بنای مسجد، زیرا غالبا در سوابق، بنای مسجد را محکمتر از این مینموده اند.»
حاج احمد سراجه از اهالی شهر به نقل از پدر خود در مورد این مسجد میگوید: «درحدود دهۀ چهل یک مورخ آمریکایی برای بازدید از اماکن تاریخی نیم ور به نزد کدخدای نیم ور آمده و بعد از بازدید از اماکن (میل میلونه، مسجد جمعه و …) و گرفتن عکس، لوحی را که در محراب آن مسجد بود به وسیله چکش و قلم درآورد و با خود برد. آن مسجد واقع در محلۀ چاله قنات نیمور و دارای دو قبله بود که به آن ذوقبلتین میگفتند.»
-۱۸ قبرستان بیت المقدس
قبرستانی در جنوب نیمور وجود داشته که برخی اهالی آن را به قبرستان گبریها نیز میشناسند و اکنون به دلیل ساختمان سازی آثاری از آن را نمیتوان دید.
خلیل شیرازی محلاتی درباره این قبرستان مینویسد: « از دیگر اماکن باستانی نیمور بوده که در گذشته اکتشافاتی در آنجا انجام شده و یک نمونۀ آن کلاهخودی از مفرغ است که در موزه باستانشناسی موجود میباشد و مرحوم دکتر مهدی بهرامی آن را متعلق به دورۀ اشکانیان دانسته. این کلاهخود در سال ۱۲۹۹ شمسی در این قبرستان به دست آمده وزن آن ۱۸۵۲ گرم و دارای شکلی مخروطی است که قطر پائین آن ۲۵ سانتیمتر و قطر بالای آن ۸ سانتی متر میباشد و از ده ترک محدب که به وسیله حلقههای زنجیر به یکدیگر پیوسته شده است، ترکیب یافته.»
همچنین در لغت نامه دهخدا در توصیف نام نیمور از این قبرستان نام برده میشود که خود نشان دهنده اهمیت و احتمالاً شاخص این قبرستان بوده است. «..این قصبه (نیمور) از قراء بسیار قدیمی است. قبرستانی در کنار آبادی وجود دارد که معروف به قبرستان بیت المقدس بوده و در گذشته اکتشافاتی شده و انواع ظروف سفالی در آن کشف گردیده که مورد توجه عتیقه شناسان واقع شده است.»
برخی از اهالی نقل میکنند که قبرهای این قبرستان بسیار بزرگتر از حالت طبیعی یک انسان معمولی بودند و در داخل هر قبر معمولا اشیایی متعلق به متوفی کنار هر جسد دفن شده بود که مورد دستبرد دزدان عتیقه قرار گرفته بودند.