دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ شماره ۱۰۳۷
بخش اول
مهدی لعل بار/ نویسنده: ایران کشوری کهن و باستانی است که آثار تمدن در جای جای آن به چشم میخورد. آثار بزرگ آوازهای همچون تخت جمشید، ارگ بم، بیستون، سی وسه پل و… شهرت جهانی دارند و همچون نگینی بر تارک این سرزمین میدرخشند. آری این سرزمین مملو از گنجهای مادی و معنوی با ارزشی است که بایستی آنها را کشف کرد و در جایگاه مخصوص خود نهاد و نه تنها با احترام به آن نگریست بلکه درسهای آن را نیز به کار بست.
سالهاست که رشد فزآیندۀ علوم، تمایلات مادی و ماشینی شدن، زندگی ما را همچون طوفانی در برگرفته است و اگر برای مقاومت در برابر آن طرحی نداشته باشیم، این طوفان تکنولوژی است که برای مسیر آیندۀ ما تصمیم خواهد گرفت، و امیدواریم به گونهای عمل کنیم که آیندگان در این خصوص از ما به نیکی یاد کند.
در سال های اخیر تلاش های خوبی برای حفظ آداب و رسوم و آثار تاریخی انجام گرفته است که هرچند تا حدودی مؤثر بودهاند ولی کافی نیستند. مواردی از بیتوجهیها و نامهربانیها نیز دیده میشود که دل هر ایرانی دلسوزی را به رنج میآورد. اکنون اماکن بسیاری یا به کلی ویران و یا در حال تخریب هستند و همینطور مراسم و سنتها و آئینهای قدیمی که به بهانۀ تجدد یا کهنه اندیشی کنار گذاشته شدهاند و نسل امروز حتی نام برخی از آنها را هم نشنیدهاند.
اگر به گذشته خود توجه کردیم، دیگر از یاد نمیبریم ما از نسل پدرانی هستیم که قبل از طلوع خورشید تا بعد از غروب آن با دستان خود در دشت و کوه کار میکردند وبرای حفظ و آبادانی سرزمین پدری خود چه زحمت ها وچه رنج ها میکشیدند تا لقمه نان حلالی را برای خانۀ خود بدست آورند. اجدادی مسلمان که بر پایۀ روزی حلال و بجای آوردن شکر الهی و برپایی نماز و رعایت حق الناس حتی به اندازۀ دانۀ گندم، همیشه در حال کار وتلاش بودند. فراموش نکنیم که با فرهنگ کار گروهی و اجتماعی چگونه کارهای دشوار وشاید غیرممکن انجام میشد و این رفتار از چه الگویی پیروی میکرده است؟ اگر به الگوی رفتاری گذشتگان توجه کنیم به ذکاوت، درایت، سیاست و کیانت، تیز هوشی و اقدامات مهندسی شده آنان چه نمرهای میدهیم؟ فراموش نکنیم هزاران سال پیش علم در این موقعیت کنونی نبوده است.
سپاسگذار خداوند متعال هستم که من را مورد لطف و عنایت خود قرار داد تا به کمک مردم خوب و مهربان نیمور بتوانم قدمی برای ثبت و ضبط تاریخ این شهر کهن بردارم.
همیشه برای آنکه بدانم سرنوشت اجداد ما در گذر روزگار چگونه بوده است، پدران و نیاکان ما چگونه میزیستند، چطور کار میکردند و چه میخوردند و چه میپوشیدند، علاقمند به کنکاش و جستجو بودم، اما این اطلاعات در یک منبع یا کتاب واحدی جمعآوری و تدوین نگردیده بود. سخن از یک تاریخ کهن در میان است که اطلاعات پراکنده ما در قالب یک کتاب در دسترس نبود،که جزئیات آن را بدانیم یا برای دیگران شرح دهیم. بعضی مواقع احساس میکردم شاید حس وطن پرستی مردم این شهر باعث میشود تا در بیان جزئیات سلیقهای برخورد شود وحق مطلب ادا نگردد. لذا بر آن شدم تا با گردآوری اطلاعات در قالب یک کتاب علاوه بر آنکه به پرسش های ذهنی خودم پاسخ میدادم، آن را برای آیندگان نیز به یادگار بگذارم، با این اعتقاد که این اول راه است و برای ضبط و حفظ اطلاعات شفاهی و بعد از آن تحقیق و پژوهش بیشتر در مورد صحت و سقم آنها همچنان نیاز به کار و تلاش بیشتر وجود دارد.
حیف است که تلاش پدران و اجداد ما که در این خطه، روزگاران را سپری و با دستان خویش نیمور را آباد کرده و از آن در برابر انواع و اقسام آسیب ها و ناملایمات زمانه حراست نمودند، در غبار زمان گم شود و از آنها سندی مکتوب بر جای نماند چرا که هم اکنون نیز افسوس از دست رفتن منابع انسانی بزرگی را میخوریم که نتوانستیم از گنج وجودشان بهرمند شویم وآنها را مکتوب کرده و بر غنای دانستههای خود بیافزاییم، همانگونه که رودکی در اشعار خود میگوید:
تا جهان بود، از ســر آدم فراز
کس نبود از راه دانش بی نیاز
مردمان بخـــــرد اندر هر زمان
راه دانش را بهـــر گونه زبان
گرد کردند و وگرامی داشتنـد
تا بسنگ اندر همی بنگاشتنـد
دانش اندر دل چراغ روشنست
وز همه بد بر تن تو جوشنسـت
در سال ۱۳۷۵ و در دوران دبیرستان با کمک دوستان خود مجموعهای کوچک را تحت عنـوان «ابیانه ای که بر باد می رود» گردآوری کردیم که بعدها با نام «نیمور کهنسال نام آور» به صورت محدودی در اختیار همشهریان عزیز قرارگرفت، تا اینکه تصمیم گرفتم این کار را، به نحوی شایسته و در خور نام و جایگاه نیمور گردآوری نمایم.
هدف اصلی از تالیف این کتاب اول جمعآوری اطلاعات از منابع موجود شامل کتب و اسناد قدیمی و همچنین اهالی شهر به ویژه افراد میانسال وکهنسال بود و هدف دوم متمرکزکردن این مطالب پراکنده در یک مجموعه واحد به منظور استفاده کارشناسان، محققین و شهروندان عزیز میباشد.
سعی شده است تا متنی ساده و روان به کار گرفته شود تا برای همه اقشار جامعه به ویژه نوجوانان و جوانان قابل درک باشد و این قشر از جامعه که بنابر مقتضیات جامعه امکان دسترسی مستقیــم به اطلاعات و اسناد تاریخی را ندارند، بتوانند از مطالب آن بهره برداری نمایند، لذا از تجزیه و تحلیلهای تخصصی کمتر استفاده شده است. به امید آنکه در چاپ کتب بعدی به این مقوله نیز بیشتر پرداخته شود.
برای بالا بردن آگاهی عمومی خوانندگان عزیز، همچنین سعی شد تا قبل از ارائه اصل مطلب، در مورد موضوع، اطلاعات اولیه و عمومی به عنوان مقدمه ارائه شود. در این زمینه نیز بیشتر از منابعی استفاده شده که مطالب موجود آن از لحاظ محتوی، شرایط مکانی و یا تاریخی به موضوع مورد بحث نزدیک باشد.
قطعا این شهر بخشی از ثبت تاریخ چند هزار ساله خود را بخاطر زحمات دکتر مرتضی فرهادی در دهه شصت و هفتاد میداند، جایی که ایشان توصیفات مفصلی از این شهر را به تحریر درآورده و بسیاری از منابع موجودِ مکتوب با زحمات و علاقۀ ایشان به این شهر در دسترس میباشد، که جا دارد در اینجا به پاس قدرشناسی از زحمات ایشان تشکر ویژهای نمایم.
در بین کتب مختلف از جمله کتب تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی، برای پیدا کردن نشانی از نیمور تحقیقات زیادی صورت پذیرفت و مطالب نقل شده از منابع مطابق اصل آن ذکر گردیده است. لازم بذکر است برخی از مطالب به دلیل اهمیت و نقشی که در بیان مطالب مهم داشتهاند در چند بخش به صورت تکراری مورد استفاده قرار گرفته تا برای درک بهتر موضوع مطالب در دسترس بیشتری باشد، لذا تکرار آنها اجتناب ناپذیر بوده است.
مطالب این کتاب در ۷ فصل دسته بندی شدهاند. فصل اول و باب سخن با شرح موقعیت جغرافیایی نیمور باز شده و فصل دوم به تاریخچه کهن آن میپردازد. در این بخش آنچه از نیمور در کتب و اسناد تاریخی ذکر شده جمع آوری و در کنار اطلاعات میدانی کسب شده از اهالی قرار گرفته و به رشته تحریر درآمده است. موقعیت ها و ویژگیهای طبیعی نیز پس از آن و در فصل سوم شرح داده شده است .
فصل چهارم که قسمت عمدهای از این کتاب را شامل میشود، مربوط به وضعیت اجتماعی و فرهنگی مردم نیمور است که در آن از گویش و مذهب و آداب و رسوم تا بازی های محلی، غذاها، پوشاک و … سخن گفته شده است. هر چند در بخشهای دیگر نیز به تناسب بحث، در خصوص مسائل اجتماعی مطالبی ارائه گردیده، مانند بخش کشاورزی و سنگ که نمونههایی از آن را میتوانید مطالعه نمائید.
در فصل پنجم نیز اماکن تاریخی نیمور، از آنچه بوده و هم اکنون تخریب شده و یا موجودی حاضر سخن به میان آمده است. فصلهای ششم و هفتم نیز به دو بخش اقتصادی مربوط میشوند که زندگی مردم نیمور از گذشته تا بحال به آنها گره خورده است،کشاورزی که گویی رمقی بر تن ندارد و همچنان که مردان سختکوش و آب از زمین هایش دل کندند،گویا رونق هم از بازارش رفته است، اما سنگ حکایت دیگری دارد، حکایتی از آشفته بازاری که گاه در عرش و گاه در فرش به دنبال ثبات میگردد، اما از بازار آن که بگذریم به پایتخت سنگ ایران میرسیم، جایی که جوانان شهر قبل از اتمام درسشان در مدرسه یا دانشگاه، مدرک تجربی معدن کاری را کسب میکنند و گویی اقتصاد این شهر با سنگ بی جان، زنده است.
****
مولفین:
مهدی لعل بار – جواد احدی – شهرزاد قربانی ویراستار: دکتر علی لعل بار
طراح جلد: امیر صادقی – سید کاظم حسینی
صفحه آرا:
معصومه سادات حسینی- فاطمه صالحی نژاد
بازبینی نهایی: معین محمدی – مهدی لعل بار
نوبت چاپ: دوم -۱۳۹۴
شمارگان : ۱۰۰۰
چاپ : نهضت
شابک: ۱-۴-۹۴۰۴۸-۶۰۰-۹۷۸
قیمت : ۲۵۰۰۰۰ ریال
****