خانه » جدیدترین » نیم ور؛ کهنسال نام آور

نیم ور؛ کهنسال نام آور

چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۸   شماره ۱۱۷۹

نیم ور؛ کهنسال نام آور

بخش چهل و نهم/ فصل ششم

مهدی لعل بار- جواد احدی- شهرزاد قربانی/ نویسندگان:
عملیات کشاورزی
تا اینجا در خصوص دو عنصر مهم در بحث کشاورزی توضیح دادیم. آب و دشت بزرگ و حاصلخیزی که زمین‌های کشاورزی و باغات در آن قوت لایموت مردم این شهر را تأمین می‌کرده‌اند.
عنصر سوم کشاورزانی هستند که طی عملیاتی جانفرسا در طول سال کاشت و داشت و برداشت محصولات کشاورزی را بر عهده داشتند. این کشاورزان اغلب کار خود را قبل از طلوع خورشید شروع تا غروب آفتاب بر روی زمین‌های خود به امورات مربوط به آن مشغول بودند. آنها اعتقاد داشتند برکت زمین‌های کشاورزی در سحرخیزی و همچنین رعایت حلال و حرام آن است.
در این بین بایستی به نقش زنان و بچه‌های خانواده اشاره کرد که پا به پای مردان در زمین‌ها حضور داشتند و با همدلی و همکاریِ هم در تمامی مراحل عملیات کشاورزی به یکدیگر کمک می‌کردند. خانم نگار کرمی نقل می‌کند که: «نماز را می‌خواندیم و قبل از طلوع خورشید بساط صبحانه و چای را آماده می‌کردم و از آنجا که ‌دوشیدن شیر گاوها و گوسفند‌ها با زنان خانه بود،‌ سطلی که برای شیر دوشی استفاده می‌کردیم را شسته و به سراغ مالها می‌رفتم. مرحوم آقا مصطفی (همسر ایشان) معمولا ً به همراه پسران به دشت می‌رفت، حتی اگر پسرها درس می‌خواندند مجبور بودند که برای کمک کردن به پدر خود به دشت بروند و در چیدن یونجه و حمل آن به آغِل به پدر خود کمک کنند و بعد از آن به مدرسه می‌رفتند. بعد از مدرسه نیز دوباره به دشت می‌رفتند و تا غروب به کمک پدر خود کارهای مربوط به کشت و زراعت را انجام می‌دادند. زنان خانواده با اینکه کار زیادی در خانه داشتند با این حال وقتی کارهای کشاورزی زیاد بود به دشت می‌رفتند و کمک می‌کردند. مثلاً وقت برداشت گندم برداشتن بافه‌های گندم به عهده زنان بود، در حالی که همزمان پخت ناهار را نیز انجام می‌دادند و بچه‌داری هم می‌کردند، این کار حتی زمانی که زنان تازه زایمان کرده بودند و با وجود نوزاد شیرخواره، نیز ادامه داشت.»
به واقع کار کشاورزی به نیروی بازوان مردمان نیرومند و زنان سخت کوشی نیاز داشت که پا به پای هم به جنگ با طبیعت سرسخت اما سخاوتمند بروند تا بتوانند روزی خود را از دل خاک بیرون کشند.
کودکان از همان ابتدا کار را در زمین‌های کشاورزی نزد پدران خود فرا می‌گرفتند. اصول نگهداری و آماده سازی زمین، کشت انواع محصولات و داشت آنها تا زمان برداشت، عملیاتی بسیار پیچیده و حساس بود که نیاز به مراقبت و دقت زیادی داشت.
آنها بایستی یاد می‌گرفتند که فصل مناسب کشت کی فرا می‌رسد، مراقبت از محصولات در مقابل خطراتی مثل آفت و بی‌آبی و یا حیوانات موذی و گیاه خوار چگونه است؟ و آموختن مسائل بسیاری که او را قادر کند تا تبدیل به یک کشاورز ماهر گردد. عباس قربانی در این باره می‌گوید: «کار کردن آنقدر اهمیت داشت که بسیاری از پسران در نوجوانانی و یا جوانانی، دیگر به درس و تحصیل فکر نمی‌کردند و کار برای آنها اولویت اول و آخر بود، چنانچه پدران ما برای امرار معاش مجبور به کار زیادی بودند. درکنار آموختن فنون کشاورزی ما درس زندگی را نیز در
زمین‌های کشاورزی فرا گرفته و در طول زندگی همیشه این درس‌ها بکار ما آمده‌اند. پدران ما زندگی را به زمینی تشبیه می‌کردند که هر آنچه در آن بکاری، ‌در آینده همان را درو می‌کنی،‌ پس بذر خوب بکار و خوب مراقبت کن تا محصول خوب درو کنی.»
از لحاظ تاریخی کشاورزی با تغییرات به وجود آمده در بحث زمین مانند واگذاری زمین‌های خالصه به درباریان و افراد ذی نفوذ و یا قانون اصلاح ارضی، شاهد تغییرات چشمگیری بوده است، لیکن تغییرات اصول و فنون کار کشاورزی با تکنولوژی چشمگیر است.
عمده محصولات کشاورزی نیم‌ور شامل گندم، جو، پنبه، کنجد، یونجه، آفتابگردان، انگور،‌ زردآلو، سیب،‌ به، سنجد، توت، لوبیا، گوجه، بادمجان، خیار، خربزه، انار، ذرت، خربزه، کاهو و بادام می‌باشد.
همانطور که قبلا ذکر شد، تا قبل از زمان اجرای قانون اصلاح اراضی،‌ بیشترین کشت مربوط به گندم، جو، پنبه و کنجد بود. کشاورز اجازه کشت محصولات را نداشت، هم به جهت آنکه منافع مالکین در این بود چرا که جمع‌آوری و فروش محصولات یکپارچه‌ای که نگهداری آنها برای مدت طولانی امکان پذیر بود؛ آسان‌تر و پر درآمدتر نیز بود و هم آنکه تأمین بخشی از نیاز‌های اساسی کشاورز در زمینه خوراک به کشت گندم و جو و در زمینه پوشاک به پنبه بستگی داشت، و در حقیقت بقای زندگی روستایی در آن زمان با توجه به اوضاع اجتماعی و اقتصادی آن زمان، به این امر وابسته بود.
ملاک کار کشاورزان بر اساس زمین کشاورزی، آب موجود و توانایی فرد در کشت بود. هر کشاورز براساس زمین در اختیار خود بر حسب جریب، کشت خود را برنامه‌ریزی می‌کرد. همچنین میزان آب نیز فاکتور موثری در نوع و میزان کشت بود.
زمانی کشاورزان به کاشت محصولاتی مثل خربزه و بداغ، کاهو روی آوردند و نقل است که تولید آنها به قدری بوده است که هنگام برداشت، روزانه چندین کامیون از این محصولات بارگیری و به شهر‌های دیگر از جمله قم و اصفهان و تهران حمل می‌شد.
گندم به عنوان یک محصول مهم نقش بسیار موثری در زندگی جامعه ایرانی داشته و دارد،که در اینجا به مراحل کشت تا برداشت آن می‌پردازیم.
شرایط ایده‌آل برای رشد گندم، آب و هوای خنک در دورۀ رشد رویشی، آب و هوای معتدل در دوران تشکیل دانه و آب و هوای گرم و خشک در زمان برداشت محصول می‌باشد.
معمولا گندم ها را به دو دسته کلی گندم بهاره وگندم پاییزه تقسیم بندی می‌کنند. این دو نوع علاوه بر آن که دانه‌هایشان از نظر رنگ، بافت، شکل و … باهم فرق دارد شرایط رشد و نمو آنها نیز با هم تفاوت می‌کند. این دو نوع گندم را در دو زمان مختلف در سال کشت می‌نمایند. دانه گندم، دارای شیاری است که در طول دانه قرار می‌گیرد. عمق این شیار در گندم پاییزه زیاد و در گندم بهاره کم است. طرفین این شیار در گندم بهاره گرد و در گندم پاییزه گوشه‌دار می‌باشد.
گندم بهاره در اوایل بهار کاشته می‌شود. پس از جوانه زدن، گیاه جوان در بهار و اوایل تابستان رشد نموده و محصول آن را تا اواخر تابستان برداشت می‌کنند. گندم بهاره را معمولا در نواحی کشت می‌کنند که گندم پاییزه نمی‌تواند در برابر سرمای سخت زمستانی آن مناطق، مقاومت نماید. البته میزان محصول‌دهی گندم پاییزه از بهاره بیشتر است. معمولا پس از تهیه بذر و زمانی که دمای خاک به یک درجۀ سانتیگراد بالای صفر رسید، گندم بهاره را می‌کارند .اگر شرایط آب و هوایی اجازه دهد می‌توان گندم را زودتر هم کاشت تا دورۀ رشد آن طولانی‌تر شده و میزان محصول دهی آن بیشتر شود.
گندم پاییزه، در فصل پاییز کشت می‌شود. ابتدا بذر گندم پاییزه جوانه می‌زند. سپس در فصل زمستان، گیاه به صورت گیاه جوان کوچکی باقی می‌ماند و با آغاز فصل بهار، مجددا رشد و نمو خود را آغاز می‌کند. معمولا در یکی از ماه های خرداد، تیر یا نهایتا مرداد، دانه می‌رسد و آماده برداشت می‌شود. هنوز هم گندم به طریق سنتی که کند و پر هزینه است، برداشت می‌شود. در روش سنتی، بوته‌های گندم را از فاصلۀ چند سانتی سطح خاک، درو نموده و به صورت دسته‌های کوچک (بافه) درمی‌آورند. سپس این دسته‌ها را به خرمنگاه منتقل نموده و طی مراحل خاصی می‌کوبند.
از آنجایی که کشاورزان در انجام کارهای کشاورزی از ابتدا در کنار یکدیگر بودند، اولین مرحله انجام کار نیز با مشارکت گروهی آغاز می‌شد. در این مرحله کشاورزان باید زمینِ کشت را آماده می‌کردند. برای شخم زدن زمین بایستی از یک گاو نر قوی که به آن “ وَرزو” می‌گفتند استفاده می‌کردند. معمولاً همه ورزو نداشتند و در این امر کشاورزانی که ورزو داشتند آن را به دیگران قرض یا اجاره می‌دادند و گاه نیز در قبال کرایه برای یکدیگر کار می‌کردند. امیر براتی نقل می‌کند: «وقتی کار ورزو در زمینی به پایان می‌رسید و باید برای شخم زدن به زمین دیگری برود، ابتدا آن را از داخل جوی آب عبور می‌دادند تا خاک زمین اولی که کف پای حیوان چسبیده به زمین دومی منتقل نشود و باعث مدیونی برای طرفین نگردد.»
گاو آهن را به وسیله «یوغ» به ورزو می‌بستند و زمین را شخم می‌زدند. بعد از آن نوبت به کشت دانه‌های گندم یا جو می‌رسید .
بسته به نوع کشت بهاره یا پاییزه، کشاورزان تا فصل درو بایستی اقداماتی مثل آبیاری در زمان‌های مناسب، کود دادن و مبارزه با آفات و حیوانات و همچنین مراقبت از کشت خود را در برابر خطرات دیگری مثل تخریب‌های انسانی نیز انجام بدهند. همچنین سرمای شدید، خشکسالی و حتی سیل نیز از جمله خطراتی بود که محصول برداشت نشده را به شدت تهدید می‌کرد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.