یکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۸ شماره ۱۱۶۴
نیم ور؛ کهنسال نام آور
بخش چهل و پنجم/ فصل ششم
مهدی لعل بار- جواد احدی- شهرزاد قربانی/ نویسندگان:
کشته شدن اهالی در درگیری ها
روایات بالا که براساس کتب و اسناد قدیمی ذکر شد کم و بیش در بین اهالی نیز نقل میشود. جزئیاتی از این درگیریها در اسناد و کتب موجود مشاهده نشده است و آنچه از این جزئیات در ادامه بیان میگردد نقل از گذشته است که توسط اهالی دهان به دهان و نسل به نسل به ما رسیده است. آقای حسین حسنی یکی از اهالی آن چه را که از جزئیات ماجرا در نیمور اتفاق افتاده است شرح میدهد: « اهالی قم به کمک مصباح تولیت تصمیم میگیرند تا از آب رودخانه لعل بار سهم بیشتری در اختیار بگیرند و برای این کار فردی از اهالی نیم ور را تطمیع میکنند و به او در قبال همکاری برای بازکردن بند نیمور و هرز کردن آب به داخل رود خانه قول پاداش میدهند، چرا که آنها نحوۀ باز کردن بند را نمیدانستند و همچنین مسیر جوی آب تا رودخانه در کل مسیر ۱۵ کیلومتری به نحوی است که امکان ندارد آب را از میانههای جوی به رودخانه هرز کنند بدون آنکه مردم متوجه نشوند. پس ضروری بود که حداقل یک نفر آشنا به ساختمان بند، آن را در هم بشکند و آب را به رودخانه بیندازد. چند مأمور به همراه یک فرمانده به همراه راهنمای نیموری به محل بند میروند تا بتوانند بند را هرز کنند. مردم که متوجه میشوند به طرف بند حرکت میکنند. فرمانده مأمورین که با مردم مواجهه میشود آنها را آرام میکند و میگوید که من مأمور هستم تا این بند را باز کنم، شما اجازه بدهید بند را باز کنیم و برویم، بعد شما دوباره آنرا ببندید.
طبق روایات فردی بنام حاج ذبیح اله اعتراض کرده و اعلام میکند که مردم اجازه نخواهند داد که آب را باز کنید و چنین حقی ندارید. فرمانده مأمورین دستور میدهد که حاج ذبیح اله را دستگیر کنند و خود نیز به دنبال او شروع به دویدن میکند. یکی از اهالی نیمور بنام اسداله کربلائی مهدی سعی میکند تا با آرام کردن مامورین اوضاع را آرام کند و به طرف مأمورین میرود و از آنها میخواهد که دنبال کسی نروند، اما مأمورین که فکر میکنند او قصد حمله به آنها را دارد تیراندازی کرده و اسداله شرف به همراه یکنفر از اهالی باقرآباد بنام محمودکَبلا ممد حسن(کربلایی محمد حسین)تیرداروکشته میشوند، حاج ذبیحاله حیدری و مشتی مَدمِدی (محمد مهدی) هم زخمی میشوند که هنگام انتقال به اصفهان جهت مداوا مشتی محمدمهدی که او نیز اهل باقرآباد بود، جان میسپارد. این کشمکشها با دادن ۲۴ ساعت دیگر سهم آب به قم تقریباً از بین میرود در حالی که سهم ۲ روز قم و ۹ روز نیمور تا سال۱۳۷۳ که سد ۱۵ خرداد بر روی رودخانه ساخته میشود ادامه مییابد. اما در حین این کشمکشها اخباری به نظمیه قم میرسد مبنی بر اینکه نیموریها شورش کردهاند و چنان اوضاع وخیم وانمود میشود که حکومت مأموران را به سمت نیمور اعزام میکنند.گروهانی از نظامیان همراه با توپ و تفنگ به سمت نیمور حرکت میکنند تا به دلیجان که میرسند فرمانده دو نفر مأمور را به نیمور میفرستد تا اطلاعاتی جمعآوری کنند. مأموران در نیمور گشتی میزنند و با مردم صحبت میکنند متوجه میشوند که آنگونه که گفته شده نیست و مردم این شهر بسیار آرام هستند و به کار و زراعت خود مشغول هستند، لذا پس از گزارش این مأموران دستور برگشت به قم توسط فرمانده صادر میشود بدون آنکه اتفاقی بیفتد.»
تقسیمات آب جوی در دشت کشاورزی
روش تقسیم آب، طبق اسناد بسیار قدیمی روستا که به سند مادر معروف است تعیین میگردد. از اسناد آب همیشه سه نسخه در سه مکان مختلف، تهیه و نگهداری میشود تا امکان هیچ نوع دخل و تصرف در آن نباشد و مفقود نشود، هرچند که این سند هم اکنون در دسترس نیست و تقسیم آب بصورت شفاهی بین میرآب و کشاورزان اجرا میشود. آب جوی نیمور پس از طی مسافتی پر پیچ و خم به طول حدود ۱۵ کیلومتر، از بند به وَز باقرآباد میرسد. وَز محل تقسیم آب است، و در وز باقرآباد نهر به پنج قسمت برابر تقسیم میشود. از این پنج جوی آب، چهار جوی آن متعلق به دشت کشاورزی نیمور و یک جوی از آن دشت کشاورزی باقرآباد است. از وَز باقرآباد تا وز درآسیاب در نیمور نیز حدود سه کیلومتر است. حاج حسین رئیسی از کشاورزان پیشکسوت در خصوص جوی نیمور و تقسیم آب آن پس از وز باقرآباد میگوید: « یازده وارگو بعد از وز باقرآباد از قرار زیر است:
وارگوی اول: حاجرضا، وارگوی دوم: حاجمحمود، وارگوی سوم: وَلگوریسه، وارگویچهارم: وقفی، وارگوی پنجم: کَشکَلکوه، وارگوی ششم: چَمتقی، وارگوی هفت موئورکبود، وارگوی
هشتم: سرچاه، وارگوی نهم: سِکول، وارگوی دهم: رَز بالا، وارگوی یازدهم: در آسیاب.
در محل وارگوی در آسیاب آب به چهار جوی مساوی تقسیم میشود که در طول دشت آب را به زمینها میرسانند. این چهار جوی عبارتند از: جوی بالا، هرز آب، جوی بغله، جوی پایین.»
تقسیم آب بین اراضی دشت کار سادهای نیست، چرا که فاکتورهای زیادی بر آن موثر هستند. در گذشته و هنگامی که هنوز تقسیم اراضی نشده بود آب زمینهای کشاورزان چندان عادلانه و منطقی تقسیم نمیشد و ملاحضات ارباب رعیتی تا حدودی برآن تأثیر داشت تا اینکه با اجرای قانون تقسیم اراضی تقسیم آب بصورت عادلانهتری انجام میشد. حاج حسن اسلامی میگوید: « تعدادی از اهالی پس از مدت ۲ ماه وقت صرف کردن، سیستم آبیاری دست نیمور را که بسیار پیچیده و سخت بود طراحی نمودند. این افراد آقایان احمد محمدی، رضاقلی رئیسمحمدی، آقا حسن اسلامی، ابوالقاسم باقری، سید مرتضی سید مرتضایی، آقا ضیاء میرزایی، حسین احمدی، سید شجاع حسینی بودند.»
طبق اظهارات حاج محمد اسماعیل بیگی نحوۀ تقسیم آب به طریق زیر میباشد: « در هر ۱۲ ساعت این ۴ جوی هر کدام ۸۶ جریب را آبیاری میکنند، البته تعدادی جوی نیز ۹۶ جریب را آب رسانی میکنند. در اینجا این نکته قابل ذکر است که هر جریب به جای ۱۰۰۰ متر ۸۰۰ متر مربع محاسبه میشود تا این ابداع کشاورزان نیموری کار تقسیم آب را تسهیل کند. به هر ۸۰۰ متر مربع یک جریب دقونی (دهقانی ) میگفتند. مبنای محاسبات زمین برای آب وزراعت نیز جریب دقونی بوده ولی خرید و فروش براساس جریب رسمی ( ۱۰۰۰ مترمربعی) میباشد.
به هر ۸۰۰ متر مربع ۸ دقیقه آب تعلق میگیرد یعنی هر ۱۰۰ متر مربع ۱ دقیقه آب دارد، بنابراین هر جوی آب در ۱۲ ساعت میتواند ۸۶ جریب زمین را آبیاری میکنند پس می توان گفت: دقیقه ۶۸۸ = ۸ دقیقه × ۸۶ جریب
۶۸۸ دقیقه حدود ۱۱ ساعت و ۳۰ دقیقه می شود و ۳۰ دقیقه دیگر نیز صرف مسیر رسیدن آب از مبدأ تا مقصد بعدی میشود که به این زمان سوخت جوب میگویند. گاهی سوخت جوب ۲۸ دقیقه و گاه ۳۲ دقیقه میشود که دلیل آن هم فاصلۀ بین زمینهایی است که شیفت آبی آنها پشت سر هم است.
از طرفی برای ۲۴ ساعت ما ۸ جوی آب داریم (هر ۱۲ ساعت ۴ جوی )که این تعداد ۵۶ جوی آب در هفته می شود. ( ۷ روز × ۸ جوی )
این ۵۶ جوی در هفته آب مورد نیاز را در دشت توزیع میکند. برای استفاده بهینه از آب زمینهای مجاور یکدیگر در یک مسیر آبیاری قرار میگیرند و به اصطلاح «هم آب» هستند. آب را براساس عنوان روز نامگذاری میکنند، مثلا آب اول، آب دوم تا آب هفتم. همچنین در ۲۴ ساعت هر دورۀ آب گردشی است بدین ترتیب زمینها در هفته اول در روز و در هفته دوم آب شب هستند و به همین ترتیب یک هفته شب و یک هفته روز آبیاری میشوند. »
در یک شبانه روز ۶۸۸ جریب زمین کشاورزی از این چهار جوی آب میگیرند و چون گردش آب هفت شبانه روز است، کل زمینهایی که میتوان با این تقسیم بندی به آنها آب رساند ۴۸۱۶ جریب دقونی(حدود۴۰۰۰ جریب رسمی) میشود. با توجه به اینکه کل زمینهای کشاورزی نیمور اعم از زمین و باغ بیش از ۴۸۰۰ جریب رسمی است بنابراین بخشی از زمینها فاقد آب هستند که در این خصوص آقای احمد رئیس محمدی، میرآب کنونی نیمور میگوید: « مقدار زمینی که با این روش محاسبه میتوان آبیاری کرد حدود ۴۰۰۰ جریب میباشد ولی مقداری از زمینهای مجاور دشت، یا از طریق صاف کردن تپهها و لغوها به صورت پراکنده به وسعت زمینها اضافه کرده است که قانونی نیست و سهمیه آبی ندارند، لیکن آب براساس تقسیم بندی اولیه تنها به زمینهایی میرسد که سهمیه دارند که نحوۀ تقسیم آب نیز براساس همان مقدار زمین صورت پذیرفته است.»
هر چند میزان آب در سالهای اخیر کاهش یافته و این مقدار(یک دقیقه برای هر ۱۰۰ متر مربع) برای سیر آب کردن زمین و کشت کافی نیست اما به هر حال قاعدۀ کار همیشه همین بوده است. در فصل پر آبی یا کم آبی قاعده به هم نمیخورد و کشاورز همیشه بایستی بر اساس میزان آب موجود، زمین خود را برای کشاورزی کشت کند. در زمان پر آبی این یک دقیقه برای ۱۰۰ متر مربع زمین کافی و شاید هم زیاد باشد، اما در فصل کم آبی یا سالهای خشکسالی که میزان آب بسیار کم میباشد کشاورزان مجبورند که بخش بسیار کمی از زمینهای خود را زیر کشت ببرند.
این ۵۶ جوی آب هر کدام اسمی مختص به خود دارند که برگرفته از زمینها یا وارگوهای نزدیک به محل آبیاری است مانند: جوب یک حاج رضا قلی – جوب دو در آسیاب – جوب دو باغ شاه – جوب دو سرچاه – جوب آخر پاکمر – جوب شش کوران – جوب پنجم وقفی و …. درگذشته دو میرآب برای رسیدگی به توزیع و نگهبانی آب در نیمور وجود داشته است، اما اکنون یک نفر به نام «جوب پا»کار نگهبانی آب را از بند تا سر وَز به عهده دارد. جوب پا به فردی گفته میشد که به نوعی نگهبان آب از بند تا وَز نیم ور و باقرآباد بوده است.