دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸ شماره ۱۱۴۸
نیم ور؛ کهنسال نام آور
بخش چهلم/ فصل پنجم
مهدی لعل بار- جواد احدی- شهرزاد قربانی/ نویسندگان:
-۱۵ امام زاده صالح (ع)
امام زاده صالح (ع) از فرزندان امام موسی کاظم (ع) و از برادران امام رضا (ع) است.آقای عباس مهدی بابائی که چند سالی است متولی این امام زاده است در خصوص چگونگی شهادت ایشان میگوید: « این امامزادۀ بزرگوار در زمان حضور برادرش امام رضا (ع) قصد سفر از مدینه به ایران را داشته است که در روستای نخجیروان گرفتار دشمنان می شود.
هنگام ورود ایشان و همراهانش به این منطقه، دشمنان او را از سمت نخجیروان تعقیب میکنند و مورد حمله قرار میدهند. ایشـان با عبور از رودخـانۀ لعل بار و از سمت دشت سوآز وارد نیمور میشوند. در دشت نیمور و در حالی که قصد گریختن از دست دشمنان را داشتند تیری به شانه ایشان و کمی جلوتر نیز تیری به چشمشان اصابت میکند. در محل دیگری از دشت تعداد سربازان دشمن به قدری زیاد بوده است که میگویند مثل مور بر سر ایشان میریزند و امامزاده نیز پس از گریز از این مهلکه در نزدیکی محل دفن فعلیشان از نظرها غیب شده تا اینکه در محل فعلی بارگاهش به شهادت میرسند.کمک ایشان میروند و چهل نفر از اهالی به همراه ۱۵ نفر از همراهان امامزاده نیز در رکاب ایشان به شهادت میرسند. زمان وقوع این اتفاقات، همزمان با برداشت محصول کشاورزی بوده است و مردان در دشت مشغول به درو و زنان نیز مشغول خوشه جمع کردن بودهاند. مردم مسلمان و دوستدار اهل بیت به غلام ایشان در پای قبر امامزاده و ۱۴ نفر دیگر در ضلع شرقی آرامگاه دفن گردیدهاند. چهل نفر از شهدای نیموری نیز در ضلع غربی به خاک سپرده شدهاند. مردم ولایت مدار نیمور دو بارگاه درست میکنند یکی برای امامزاده و یارانش و یکی برای شهدای نیمور. ساختمان شهدا را «چهل اختران» نامیدند که بعدها به خاطر فرود نور از آسمان بر آن به غیبخانه نیز معروف گردید. نور باران حرم امامزاده و یارانش بارها توسط کشاورزان روایت شده است. در سال ۱۳۴۸ دو بنا تخریب وبه یک بنای جدید تبدیل میشود. پس از آن محل ورود امامزاده به دشت کشاورزی را «قدمگاه»، محل اصابت تیر به شانه ایشان را «شون آقا»، محلی که مثل مور بر سرشان ریختند «مورون»، جایی که چشم ایشان تیر خورده را «کورون» می نامند، محل غیب شدن آقا را «کوچه غیبی» و محلی که جنگ شدیدی اتفاق افتاد و شهید شدند رزم گاه میگویند. » گنبد این بزرگوار نیز در ابتدا نیزگلی بوده وگمان میرود همزمان یا در همان عصر با گنبد امامزاده محمد(ع) ساخته شده باشد چنانچه در کتاب گنجینه آثار قم نیز به این مطلب اشاره شده است.
محوطۀ این امامزاده سالهاست که به عنوان آرامگاه شهر نیمور مورد استفاده قرار میگیرد و چندین مرحله بازسازی گردیده است.
-۱۶ امامزاده گان محمد (ع) و اسماعیل (ع)
در مرکز شهر نیمور و پایینتر از میدان امام حسین (ع)، در خیابان ۱۷ شهریور گنبد و بارگاه دو امامزاده شریف به نامهای محمد و اسماعیل به چشم میخورد.
در این آستانۀ مبارک مرقد دو امامزاده معظم، سید محمد(ع) و سید اسماعیل(ع) از نوادگان امام زین العابدین (ع) میباشند که در بیابانها سرگردان بودهاند و توسط دشمنان به شهادت رسیده و در یک قبر بزرگ به خاک سپرده شدهاند. اهالی شهر فقط نام امامزاده محمد(ع) را در گفت و شنودها خود به کار میبرند (معروف به شاهزاده محمد). اما در زیارتنامه و خواندن زیارت و سلام دادن لفظ دو بزرگوار را بر زبان جاری میسازند. عباس مهدی بابایی از معتمدین و متولیان امامزادههای نیمور و به نقل از آنچه بزرگان برای ایشان تعریف کردهاند، میگوید: « در عهد سلطنت محمد شاه قاجار(و شاید کمی قبل تر) در قسمت جنوب شرقی نیمور طویله بزرگی بوده به نام چال گوگل (گاو گله دان)که مردم همه روزه صبح گاو وگوسفندان خود را در این محل جمع کرده و آنان را برای رفتن به چراگاه به چوپان میسپردند. در ضلع شمالی این طویله یک تپه وجود داشته و با وجود آنکه بر روی آن بوته علف بیابانی و خار سبز شده بودگاو وگوسفندان برای چِرا اصلاً روی این تپه خاکی نمیرفتند و حتی پشت به آن نمیکردند و چند سالی بود که علفهای بیابانی آن دست نخورده باقی مانده بود. این موضوع نظر چوپان را به خود جلب کرد. چوپان چند مرتبه گوسفندان را به طرف تپه خاکی میراند اما گوسفندان امتناع میکردند.
چوپان از این موضوع به سادگی نمیگذرد و پی میبرد که حکمتی در آن نهفته است لذا این موضوع را به اطلاع یکی از معتمدین محلی آن زمان یعنی آقا عبدالله( حاج عبدالله) از بزرگان نیمور میرساند. حاج عبدالله یکی از افراد متدین بوده است که بنای این امام زاده و مسجد جامع این شهر را به این مرد شریف نسبت میدهند. اهالی نیمور به طویله میآید و به حفر این تپۀ خاکی مشغول میشوندکه ناگهان به تخته سنگ بزرگی برمیخورند بعد از برداشتن تخته سنگ قبری بزرگ نمایان میشود که بر روی دو جنازه قرار دارند و گویا آن دو به تازگی فوت نموده و در آن آرمیدهاند. یک دستمال بزرگ به گردن هر دو شهید بسته شده بود. حاج عبدالله دستمال را برای تبرک باز میکندکه ناگهان خون جاری میگردد، دستمالهای زیادی میآورند و روی گردن آن دو شهید میبندند ولی باز هم خون بند نمیآید، یکی از اهالی میگوید باید دستمال اولی بسته شود شاید جلوی خونریزی گرفته شود. حاج عبدالله نیز همین کار را میکند و خون میایستد. اهالی قبر را با همان تخته سنگ میپوشانند و مزاری بنا کرده و با دیواری کوتاه این مرقد را از طویله جدا میکنند .حاج عبدالله یک پیک به نجف اشرف میفرستد و شجره این دو شهید را از علماء حوزه علمیه نجف طلب میکند. پیک وقتی به نجف میرسد و موضوع را با علما در میان میگذارد، ایشان پس از بررسی و تحقیقات در مورد مهاجرین آل ابوطالب و شجرۀ سادات آل محمد (ص) میفرمایند که در ناحیه مرکزی ایران و بخش خاوران که نام قدیمیش«نیم آب بر» است، دو طفل از فرزندان امام هادی بن حضرت سجاد (ع) به شهادت رسیدهاند و مرقد ایشان ۷۰ زرع پایینتر از آسیاب محل و نهر دشت ولاستان میباشد و نامشان سیدمحمد و سیداسماعیل است. قاصد باز میگردد و تذکره نامه را تقدیم حاج عبدالله میکند. حاج عبدالله به کمک اهالی نیمور بر روی مقبره گنبد و بارگاهی بنا میکنند و چون آن زمان این مکان از نیمور و خانههای مسکونی جدا بوده، حاج عبدالله در قسمت شمالی امامزاده ساختمان و قلعهای بزرگ بنا میکند که به نام قلعۀ حاج عبدل معروف میشود، و با خانوادهاش در آن مسکن میگزیند. گنبد امامزاده در بنای اول از خشت و گل بوده و در بنای دوم از آجر و گچ ساخته شده است. در سال ۱۳۷۳ ه .ش یک گنبد بزرگتری از آجر و ملات سیمان بر روی گنبد قبلی بنا شده است و دو عدد گلدسته نیز به آن افزودهاند که در حال کاشی کاری میباشند. این آستانه داری یک صحن بزرگ است که با دو درب از سمت جنوبی و از سمت غربی به خیابان ۱۷ شهریور مشرف میشود. بین حرم و صحن یک شبستان بزرگ با دیوارهای بلند و سقف همواره وجود داراد. ساختمان حرم به شکل ۸ ضلعی میباشد و در داخل حرم در کنار مرقد شریف چند قبر مومن دیگر وجود دارد که مشهورترین آنان مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای سید حمزه صدر الحسینی محلاتی میباشد که در عهد خود صاحب کمالات معنوی و فضایل اخلاقی پسندیدهای بوده است. مدتی این مکان به عنوان آرامستان و محل دفن اموات بوده است.»
آقای خلیل شیرازی محلاتی در کتاب تاریخ اجتماعی و زندگانی مشاهیر شهرستان محلات در خصوص این دو امامزاده و ساختمان آن این چنین مینویسد: «مدفونین در این مشهد به طوری که آقای عباس فیض تحقیق نموده دو تن از سادات بزرگ حسینی از احفاد حسین اصغر ابن امام زینالعابدین و نیاکان ملوک ری هستند و با امامزاده داود و امام زادگان مدفونین در مشهد ورامین و شمیران و فیروزکوه پیوند فامیلی دارند و به عقیده وی شاهزاده محمد و پدرش اسمعیل بن ابراهیم بن اسمعیل منقدی ابن جعفر صحح ابن عبد الله بن حسین الاصغر که پسری به نام ابراهیم یعنی قاضی شرف الدین ابراهیم داشته که نامبرده در سلطنت عضدوالدوله دیلمی از ناحیه وی در سال ۳۶۰ هجری قمری در فارس به ریاست دیوان مظالم با قاضی القاتی کشور و سمت نقیب النقبائی سادات ایران انتخاب گردید و عظمت و حشمت – مکتب و ثروتی کم نظیر داشت ولی این قاضی شرف الدین ابراهیم ثانی است که در عهد اتابکان نقیب النقبا و قاضی القضات بود و از ناحیه اتابک ابوبکر مورد مؤاخذه و مصادره قرار گرفته به خراسان هجرت کرد و در سال ۶۶۳ از آنجا علیه اتابکان خروج کرده به جانب فارس راند. و به احتمال میتوان گفت که مدفون در این بقعه شاهزاده محمد بن علی و هادی بن ابی زید بن علی کیاکی قاضی شرف الدین ابراهیم اول یعنی برادر اسمعیل و عقبل مدفونین در فیروزکوه باشند که با فرزند اسمعیل بن محمد در یک بقعه مدفونند و بنابراین با ملوک ری پسر عم میشوند و مشاهده ورامین و شمیران و امامزاده داوود هم مدفن بنی اعمام ایشانند. و چنین به نظر میرسدکه نامبردگان از نقبای رستاق وره بوده و دارای مقبولیت تامه و محبوبیت عامه در قرن هفتم بودهاند.
بقعه به صورت مربع متساوی الاضلاع به دهانه ۷ و ارتفاع ۹ متر از ابنیه قرن هشتم به نظر میرسد که در هر ضلعی از آن صفهای به دهانه ۳/۵۰ و ارتفاع ۳ متر و عرض ۰/۸۰ سانتی متر ساخته شده است و از آن میانه عرض صفۀ شمالی که جایگاه اقامۀ جماعت است دو متر میباشد در صورتی که قبر را قبله قرار دادن خوش نما نمیباشد و بر فراز هر صفهای صفه ایست فوقانی فاقد راه پله که برای زیبائی ساخته شده است.
جدار بقعه سراپا از جرز و اسپر و بغلهها و پوششهای حقه ها سفیدکاری تعمیری بدون تزئینات کاشی وگچبری و در چهار زاویه بقعه نیمطاقی بالا آمده است که صورت مربع را به هشت ضلعی تبدیل کرده است و بر فراز آن به هیبت شانزده ترکی درآمده و در این قسمت شانزده نما ساخته شده است و بالای آن به شکل فلکهای درآمده و با طاق گنبد عرقچینی آمده است. گنبد بالای بقعه نیم بیضی شکل و دارای عنقی هشت ضلعی و کاشیهای تزئینی آن از ناحیه ایلیای اصفهانی که دارای کارخانۀ کاشیسازی است کاشیکاری گردیده و روی کاشیهای موجود کتیبهای به خط ثلثی سفید در زمینه لاجوردی که روی آن سوره مبارکه جمعه (یسبح الله) نوشته شده است. »