خانه » جدیدترین » نامه ای از کورت ونه گات

نامه ای از کورت ونه گات

پنجشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۷   شماره ۸۹۴

سینا کمال آبادی
مترجم

عزیزان من
شنیده ام هیچ خبــری از مـن ندارید جز این که در عملیات مفقـود شده ام. از بخت بد، هیچ یک از نامه هایی که از آلمان برای شما فرستاده ام به دستتان نرسیده است و این موضوع کلی توضیح روی دستم می گذارد خلاصه بگویم:
نوزدهم دسامبر ۱۹۴۴ اسیر شدم. در این تاریخ آخرین حمله وحشیانه هیتلر به بلژیک و لوکزامبورگ، قشون ما را متلاشی کرد. نظامیان متعصب آلمان مورد هدف قرارمان دادند و ارتباطمان را با ارتش اول امریکا قطع کردند. دیگر تیپ های امریکایی در طرفین ما سعی به عقب نشینی داشتند ما مجبور بودیم بجنگیم. نیزه در برابر تانک کاربرد چندانی ندارد: مهمات و ذخیره غذایی و دارویی ما تمام شد و آمار تلفات مان از تعداد زنده ها و آنها که هنوز سرپا بودند بالاتر رفت و ما تسلیم شدیم. شنیده ام به همین خاطر هنگ صدوششم از مونت گومری از رئیس جمهور، تقدیرنامه و از دولت بریتانیا مدال افتخار گرفته اما لعنت به من اگر به آن همه رنج و زحمت بیارزد. من یکی از معدود کسانی بودم که مجروح نشدم و از این بابت خدا را شکر می کنم.
به هرحال سوپرمن ها ما را تا لیمبرگ در فاصله شصت مایلی، بدون آب، غذا یا استراحت پیاده بردند و آنجا ما را در گروه های شصت نفره سوار ماشین های کوچک واگن دار کردند. ماشین هایی که نه تهویه هوا داشت و نه گرما. و هیچ گونه امکانات بهداشتی پیدا نمی شد و کف واگن پوشیده از فضولات حیـوانی بود.
جای کافی برای خوابیدن نداشتیم و به صورت نوبتی می ایستادیم و می خوابیدیم. روزهای زیادی از جمله کریسمس را در جاده فرعی لیمبرگ سپری کردیم. شب کریسمس، نیروی هوایی سلطنتی، کاروان بی نام و نشان ما را بمباران کرد. حدودا صد و پنجاه نفر از ما را کشتند. روز کریسمس کمی آب به ما دادند و آهسته به طرف یک اردوگاه بزرگ تر اسیران جنگی در جنوب برلین حرکت کردیم.
روز کریسمس از ماشین های واگنی آزاد شدیم و آلمانی ها ما را زیر دوش های داغ فرستادند. بسیاری از افرادمان از شوک تشنگی و گرسنگی و برهنگی زیر دوش مردند ولی من نه. بر اساس کنوانسیون ژنو، در زمان اسارت افسران و افسران بدون درجه را مجبور به کار نمی کنند اما می دانید که من سربازم. دهم ژانویه، صد و پنجاه و پنج نفر را برای کار در معدن با کشتی به یک اردوگاه کار اجباری در درسدن بردند. به برکت کمی آلمانی که بلد بودم سرپرستی آنها را به من دادند اما از بخت بد نگهبان های متعصب و دگرآزاری داشتیم. ساعت ها کار سنگین انجام می دادیم و هیچ خدمات درمانی و دارویی یا لباس مناسب در اختیارمان نبود. جیره غذایی مان روزانه دویست و پنجاه گرم نان سوخته بود و کمی سوپ غیرعادی سیب زمینی. بعد از دو ماه تلاش نومیدانه برای تغییر اوضاع و روبرو شدن با لبخندهای بی بو وخاصیت، به نگهبان ها گفتم که وقتی روس ها برسند بلای بدی به سرشان می آورم. کمی کتک خوردم و از سرپرستی گروه برکنار شدم. مدت تنبیه کوتاه بود پسری از گرسنگی مرد و نیروهای اس اس دو نفر را به خاطر دزدیدن غذا تیرباران کردند.
حدود ۱۴ فوریه امریکایی ها سر رسیدند و پشت سرشان نیروی هوایی سلطنتی آمد و طی ۲۴ ساعت ۲۵۰۰۰۰ نفر را کشتند و درسدن را که شاید زیباترین شهر جهان بود ویران کردند اما مرا نکشتند.
بعد از آن ما موظف شدیم اجساد را از پناهگاه ها بیرون بیاوریم: زن ها، بچه ها و پیرمردهایی که بر اثر ضربه مغزی، آتش یا خفگی مرده بودند. زمانی که جنازه ها را می بردیم تا در تل عظیمی از هیزم بسوزانیم، مردم شهر نفرین مان می کردند و به ما سنگ می زدند.
وقتی ژنرال پاتون لیپزیگ را گرفت ما را پیاده تا مرز چک و اسلواکی بردند و تا پایان جنگ آنجا ماندیم. نگهبان ها ما را رها کردند. در آن روز شادی بخش، روس ها مصمم بودند منطقه را از مقاومت های غیرقانونی و پراکنده پاکسازی کنند.
هواپیماهایشان منطقه را به گلوله بستند و بمباران کردند و ۱۴ نفر کشته شدند اما من زنده ماندم. هشت نفری یک کامیون دزدیدیم. هشت روز، در سودتلند و ساکسونی راه مان را باز می کردیم و می رفتیم و شاهانه زندگی می کردیم. روس ها دیوانه امریکایی ها هستند. ما را از درسدن نجات دادند و ما با کامیون های فورد خودمان را به خطوط امریکایی ها رساندیم. و از آنجا ما را با هواپیما به هاور فرستادند.
حالا هم از یک باشگاه صلیب سرخ در اردوگاه اسیران جنگی هاور نامه می نویسم. غذای اینجا معرکه است و حسابی سرگرم هستم. کشتی های آماده حرکت پر شده اند و من چاره ای ندارم جز تحمل. امیدوارم یک ماه دیگر به خانه برسم. به امریکا که برسم، برای دوره نقاهت، بیست و یک روز به آتربری می روم، ۶۰۰ دلار حقوق عقب افتاده را می گیرم و شصت روز هم مرخصی خواهم داشت.
مزخرفات زیادی برای گفتن داشتم که فعلا باید انتظار بکشند. اینجا نامه ای به دست من نمی رسد پس چیزی نفرستید.
۲۵ مه ۱۹۴۵
با عشق – کورت

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.