خانه » پیشنهاد سردبیر » مونسان کوه و کمر/آشنایی با قوانین کوهنوردی در قبال حوادث

مونسان کوه و کمر/آشنایی با قوانین کوهنوردی در قبال حوادث

سه شنبه ۹ آبان ۱۳۹۶   شماره ۷۱۲

بخش اول

احمد سیاری

از دیرباز استان مرکزی شاهد فعالیت های گسترده تیم های کوهنوردی بوده است و کوهنوردان مطرحی از این خطه در کشور رکوردهای مهمی را به نام خود ثبت کرده و قلل مرتفعی را به زیر پا کشیده اند امروز با توجه به آغاز فصل سرما و گرم شدن تنور صعودهای زمستانی تیم های کوهنوردی و همچنین فعالیت های منظم تیم های کوهنوردی استان بر آن شدیم مطلب جامعی همراه با اطلاعاتی مثمرثمر در باب کوهنوردی برای شما عزیزان مهیا نماییم که البته حاصل چندین روز تلاش بی وقفه و ارتباط و کسب اطلاعات کوهنوردانی از نزدیک و دور بوده است این مطلب جامع در دو بخش تقدیم حضور شما همراهان همیشگی خواهد شد که بخش اول در شماره امروز و بخش دوم در شماره آتی این روزنامه آورده می شود. لازم به ذکر است در بخش اول مطلب قوانین کلی کوهنوردی در قبال حوادث را بررسی و در بخش دوم به نکات ایمنی و علمی کوهنوردی می پردازیم.
ورزش کوهنوردى، با خطر همراه است، معمولاً بخشى از هر دوره آموزش کوهنوردی اختصاص به شناخت خطرهاى کوهستان و راه هاى مقابله با آن دارد. در بسیاری از نشریات ورزشی و غیر ورزشی مرتبط با حوادث همیشه خبری در خصوص حادثه رخ داده برای یک کوهنورد در اورست یا دیگر قلل بلند دنیا به چشم می خورد.
سازمانهاى جهانى که فعالیتشان مرتبط با کوهپیمایى است به این ویژگى اشاره دارند در بولتن های دوره ای این سازمان ها در چند مورد به خطرهاى محیط هاى کوهستانى اشاره شده است بیان واقع بینانه خطرهاى کوهنوردى را مى توان در یکى از بندهاى «بیانیه تیرول» دید که توسط کریس بانینگتون، کوهنورد پرسابقه در کنگره آینده ورزش هاى کوهستانى در اینسبروگ اتریش خطاب به کوهنوردان خوانده شد و مورد قبول بیش از یک صد کارشناس و کوهنورد و سنگ نورد برجسته جهان قرار گرفت: «مسئولیت خطر کردن ها را بپذیرید به بیان ساده تر این کوهنورد پر آوازه می گوید مسئولیت خطراتی که بر مبنای تصمیم خودتان است را بایستی خودتان ابتدا بپذیرید.
در بررسى آمارهاى بسیارى در زمینه خطرهاى کوهنوردى ارائه شده است. فقط براى ارائه یک نمونه، مى توان یادآور شد که از میان ۲۱۲ نفر کوهنورد که از ایران در قالب تیم هاى اعزامى فدراسیون از۱۳۵۲ تا ۱۳۸۲ به کوه هاى بلند جهان (هیمالایا، قراقوروم، تیان شان، پامیر) رفته اند، پنج نفر در کوه کشته شده اند (مرحومان عبدالله عزیزى، حسین حراستى، جلال فروزان در برنامه هایى به جز برنامه هاى فدراسیون، محمد داودى در یک برنامه فدراسیون در داخل کشور، محمد اوراز در یک برنامه برون مرزى فدراسیون). این میزان خطر (نزدیک به ۵/۲ درصد)، نشان دهنده میزان ریسکى است که کوهنوردان جدى و پرکار، کم و بیش با آن مواجه اند. البته کوهنوردى عمومى، نسبت به کوهنوردى در کوه هاى بلند جهان، خطر بسیار کمترى دارد، به طورى که شاید بتوان گفت خطر آن از خطر رانندگى حرفه اى و حتى غیرحرفه اى در ایران کمتر است.
 مسئولیت حوادث کوهنوردى
طبق بند ۳ ماده ۵۹ قانون مجازات اسلامى حوادث ناشى از عملیات ورزشى مشروط بر این که سبب آن حوادث، نقض مقررات مربوط به آن ورزش نباشد و این مقررات هم با موازین شرعى مخالفتى نداشته باشد جرم به شمار نمى رود. در مورد کوهنوردى به جاى مقررات مى توان عرف جامعه کوهنوردى را مدنظر قرار داد و گفت به شرط آنکه این عرف در مکان ورزش (کوهستان) و در زمان اجراى برنامه رعایت شده باشد مسئولیت حوادث کوهنوردى و عواقب آن (تا حد مرگ) بر عهده کسى نیست. چنانچه این مصونیت براى دست اندرکاران ورزش نبود انجام تمرین ها و اجراى برنامه هاى ورزشى جدى چنان پرمسئولیت مى شد که ممکن بود کسى به سرپرستى یا مدیریت یک فعالیت ورزشى تن ندهد. از سوى دیگر رعایت نکردن مقررات و عرف ورزشى موجب مسئولیت است که به ویژه در مورد سرپرستان و مربیان و افراد کارآزموده همراه ورزشکاران بسیار بیشتر است. سرپرست وظیفه دارد تناسب فعالیت ورزشى را که بر عهده ورزشکار گذاشته مى شود با صلاحیت و آمادگى او در نظر بگیرد بر مناسب بودن وسایل و پوشاک او نظارت کند و به شرایط جوى که فعــالیت هاى ورزشى در آن صورت مى گیرد، توجه کند در موقع بروز حادثه به سرعت و به شیوه اى مناسب به کمک آسیب دیده بشتابد و… قصور در این موارد، موجب مسئولیت براى وى خواهد بود.
حادثه و آسیب دیدگى جزیى از هر فعالیت ورزشى است و در ورزشى مانند کوهنوردى جدى مى توان گفت که خطرپذیرى یکى از ارکان فعالیت است. اما در برنامه هاىملى باید این خطرپذیرى کمتر از برنامه هایى باشد که چند کوهنورد با سطح تجربه کم و بیش یکسان و به شکل دوستانه اجرا مى کنند. چرا که در شکل دوم، همگى با مسئولیت یکسان به استقبال خطر مى روند و على العرف پاسخگوى مقام یا جماعتى از مردم نیستند. برعکس در تیم هاى ملى ورزشکار جزء سرمایه هاى عمومى به شمار مى رود و از سوى یک سازمان اعزام مى شود و چون این اعزام با هزینه مردم انجام مى شود مسئولیت سرپرست سنگین تر است و باید به عموم مردم اعم از متخصص و کارشناس، یا فرد عادى پاسخگو باشد.
خوب حالا برای لمس و درک بهتر قوانین فوق مرگ اسطوره بی همتای کوهنوردی آسیا و ایران را شرح می دهیم.
 بررسى مرگ محمد اوراز: با توجه به گزارش فدراسیون کوهنوردى از حادثه گاشربروم یک فیلم از صعود تا صعود
مشخص است که اوراز و مقبل هنرپژوه از حدود ارتفاع ۷۸۰۰ متر به ارتفاع ۷۲۰۰ متر، روى یک شیب برفى- یخى سرخورده و پایین آمده اند. علت این سقوط هر چه بوده (ریزش بهمن، رانش برف و یخ یا سنگ، و یا احتمالا لغزش پا)، در هر صورت دو نفر نامبرده در زیر برف مدفون نشده اند و پس از پیدا شدن توسط «تیم پشتیبانى»، محمد در قسمت سر آسیب دیدگى ظاهرى نداشته اما ظاهراً دچار اشکال جدى در ناحیه کمر بوده است. در مرحله انتقال به بارگاه ۳، او باز سقوط مى کند (همراه دو نفر دیگر) و این بار دچار آسیب دیدگى و خونریزى شدید در ناحیه سر مى شود. به این ترتیب مى توان حدس زد که اوراز در این مرحله، آسیبى بیشتر از سقوط اول را متحمل شده است. آن طور که از گزارش و فیلم بر مى آید، کمک هاى اولیه مانند تلاش براى تثبیت قسمت هاى مشکوک به شکستگى یا آسیب دیدگى (ستون فقرات، …) پانسمان سر، و یا دیگر کارهاى مشابه، دست کم تا حدود هفت ساعت پس از پیدا شدن اوراز و هنر پژوه صورت نگرفته است. به عبارت دیگر دقایق و ساعت هاى حیاتى از نظر اجراى کمک هاى اولیه، بدون انجام کار قابل توجهى سپرى شده اند.
کشیدن مصدوم بر روى برف و یخ و سنگ بدون برانکار مناسب که داراى کفى محکم و حفاظ براى ستون فقرات و سر باشد، موجب وارد شدن یا تشدید آسیب دیدگى هاى ستون فقرات و جمجمه مى شود، به ویژه که او در مراحل بعدى هم چند بار به داخل شکاف هاى یخى و… سقوط مى کند. نفوذ آب از چادر و زیراندازى که به دور اوراز پیچیده شده (مطابق اظهارات همراهان او، نایلون از بارگاه دوم به پایین، به دور او پیچیده مى شود) باعث اتلاف شدید دماى بدن مى شود.
عامل تشدید کننده این اتلاف دما، تعریق بدن و دفع ادرار و مدفوع در مدت تقریباً پنج شبانه روز و نیز ریزش برف بر سر و صورت بوده است. از دست دادن دما، مى تواند به هیپوترمیا (Hypothermia) یا آسیب دیدگى شش ها و دیگر اندام هاى درونى منجر شود. در گزارش هاى ارائه شده، هیچ اشاره اى به تغذیه اوراز در پنج روز پس از حادثه نشده است. فقط در یک مورد در فیلم اشاره مى شود که در روز اول به علت خونریزى، از دادن آب به او خوددارى مى شود، و در گزارش کتبى چند جا به کمبود یا نبود مواد غذایى و آب (براى همه) اشاره شده است. همچنین از گزارش مشخص است که در دو روز اول سرم هم به او وصل نشده است. کم شدن آب بدن، یکى از عوامل بسیار خطرناک در کوهنوردى است که مى تواند به تشدید عوارضى مانند سرمازدگى، هیپوترمیا، از دست رفتن حس تشخیص و عوارض قلبى- عروقى منجر شود.
فدراسیون کوهنوردى هیچگاه به شکل منطقى و مستدل به مسئله خطرات کوهستان نپرداخته است و به جز یکى دو مورد اشاره ضمنى و گذرا، در هیچ یک از گاهنامه ها و اطلاعیه هاى خود به این نکته اشاره نکرده که کوهنوردى جدى و ممتد در بردارنده ریسک و حادثه است و هرچه روزهایى که شخص در کوه سپرى مى کند، بیشتر شود و این کوهنوردى ها در ارتفاع بالاتر انجام شود، خطر بیشتر مى شود. مسئولان فدراسیون، پس از حادثه مرگ اوراز در مورد پرخطر بودن هیمالیا نوردى زیاد صحبت کرده اند ، اما پیش از این تقریباً هیچ بحثى در این زمینه نداشته اند. به این ترتیب فدراسیون تا حدودى سبب ساز سهل انگارى در میان کـــوهنوردان (حتى هیمالیا نوردان خود) و زمینه ساز آماده نبودن ذهنى خانواده هاى کوهنوردان شده است. ادامه دارد…

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.