خانه » جدیدترین » قهرمان ملی ایران از میان ما رفت/دهقان فداکار درگذشت

قهرمان ملی ایران از میان ما رفت/دهقان فداکار درگذشت

دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۶   شماره ۷۳۶

کامیلو آرتمند: غروب یکی از روزهای سرد پاییز بود. خورشید در پشت کوه‌های پربرف یکی از روستاهای آذربایجان فرورفته بود. کار روزانه‌ی دهقانان پایان یافته بود. «ریزعلی» هم دست از کار کشیده بود و به ده خود باز می گشت. در آن شب سرد و تاریک، نور لرزان فانوس کوچکی راه او را روشن می کرد. دهی که «ریزعلی» در آن زندگی می‌کرد نزدیک راه‌آهن بود. «ریزعلی» هر شب از کنار راه‌آهن می‌گذشت تا به خانه‌اش برسد. آن شب، ناگهان صدای غرش ترسناکی از کوه برخاست. سنگ‌های بسیاری از کوه فروریخت و راه‌آهن را مسدود کرد. «ریزعلی» می‌دانست که تا چند دقیقه دیگر قطار مسافربری به آن جا خواهد رسید، با خود اندیشید که اگر قطار با توده‌های سنگ برخورد کند واژگون خواهد شد. از این اندیشه سخت مضطرب شد. نمی‌دانست در آن بیابان دور افتاده چگونه راننده‌ی قطار را از خطر آگاه کند. در همین حال، صدای سوت قطار از پشت کوه شنیده شد که نزدیک شدن آن را خبر داد. ریزعلی روزهایی را که به تماشای قطار می رفت به یاد آورد. صورت خندان مسافران را به یاد آورد که از درون قطــار برای او دست تکان می دادند. از اندیشه ی حادثه ی خطرناکی که در پیش بود قلبش سخت به تپش افتاد. در جست و جوی چاره‌ای بود تا بتواند جان مسافران را نجات بدهد. ناگهان، چاره‌ای به خاطرش رسید. با وجود سوز و سرمای شدید، به سرعت لباس‌های خود را از تن درآورد و بر چوبدست خود بست. نفت فانوس را بر لباس‌ها ریخت و آن را آتش زد. «ریزعلی» در حالی که مشعل را بالا نگاه داشته بود، به طرف قطار شروع به دویدن کرد. راننده قطار از دیدن آتش دانست که خطری در پیش است. ترمز را کشید. قطار پس از تکان‌های شدید، از حرکت باز ایستاد. راننده و مسافران سراسیمه از قطار بیرون ریختند. از دیدن ریزش کوه و مشعل ریزعلی، که با بدن برهنه در آنجا ایستاده بود، دانستند که فداکاری این مرد آن‌ها را از چه خطر بزرگی نجات داده است.ریزعلی خواجوی «دهقان فداکار» ما پس از تحمل یک دوره بیماری در ۸۷ سالگی از میان ما رفت…

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.