خانه » جدیدترین » خلاق باش و زندگی کن
Businessman thinks of a new creative idea

خلاق باش و زندگی کن

شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹  شماره ۱۳۶۹

خلاق باش و زندگی کن

درباره خلاقیت و راه های پرورش آن

دکتر میلاد قمی

عضو هیات مدیره انجمن مشاوره ایران شعبه استان مرکزی

خلق فکر، ایده و مفاهیم نو همواره اساس اختراعات، اکتشافات و پیدایش راه های مناسب برای حل مسائل و مشکلات در زندگی انسان به شمار می آیند. جوامع پیشرفته و متمدن گذشته وحال پیوسته به ارزش و اهمیت این جنبه از توانائیها ی ذهنی و فکری انسان توجه نموده و در صدد تقویت آن برآمده و از این طریق به توسعه، رفاه، ترقی و خوشبختی نائل آمده اند. چراکه «ابتکار یگانه عامل موثر در پیشرفت انسان به شمار می آید». به این ترتیب ضعیف بودن فرآیند بروز خلاقیت ها در جوامع عقب مانده نیز موجب بدبختی، فقر و فلاکت خواهد بود. در دنیای پیچیده کنونی کـه شاهد رقابت های بسیار فشرده جوامع مختلف برای دستیابی به جدیدترین تکنولوژی ها و منابع قدرت هستیم، افراد تیزهوش، خلاق و صاحبان اندیشه های نو و مبتکرانه، همانند گرانبهاترین سرمایه ها، از جایگاه بسیار والا و ارزشمندی برخوردار هستنــد. بی مبالغه می توان گفت که وجه مشخص و بارز جهان امروز، همانا تغییر و تحول است که هیچ زمینه ای بدون تاثیر آن باقی نیست.
بدیهی است خلاقیت صرفا مشتمل بر تفکر و عملکرد ذهنی افراد خاص و عرصه های ویژه زندگی نیست بلکه تقریبا تمامی افراد اعم از دانش آموز، دانشجو، کارمند، کشاورز، خانه دار و… در مدرسه، محیط کار و مزرعه حتی با دارا بودن حد متوسط بهره هوشی می توانند دارای عملکرد خلاقانه در زمینه های مختلف زندگی باشند. نوآوری و خلاقیت بعنوان ویژگی شگرف انسانی نه تنها در دوران کودکی و جوانی، بلکه درتمامی طول عمر قابل ظهور است. در واقع توانایی شخص برای خلاق و نوآور بودن ممکن است در مراحلی بصورت کمون باقی بماند اما می توان آنرا دوباره احیاء کرد. پس همه ما ذاتا واجد توانایی تفکر و عملکرد خلاقانه هستیم لکن به واسطه شرایط محیطی به جای آنکه راه های بروز آنرا یاد بگیریم چگـــونگی سرکوب آن را فرا می گیریم یعنی می آموزیم که چگونه خلاق نباشیم.
درفرهنگ روانشناسی سیلامی راجع به معنای خلاقیت چنین آمده است: خلاقیت همان تمایل و ذوق به ایجادگری است که درهمه افراد و در همه سنین به طور بالقوه موجود بوده و با محیط اجتماعی– فرهنگی، پیوستگی مستقیم و نزدیک دارد. شرایطی لازم است تا این تمایل طبیعی به خودشکوفایی برسد. ترس از انحراف و سعی در همنوایی با اجتماع، خلاقیت را به بند می کشد.کودکان خردســـال که از امور و وقایع در شگفت می شوند و می کوشند که تازگی های جهان را دریابند و ضمنا تا زمانی که تحت تاثیر تعلیم وتربیت متعــارف قرار نگرفته اند به نحوه ویــژه ای خلاق می باشند.
تورنس: خلاقیت عبارت است از حساسیت به مسائل، کمبودها، مشکلات و خطاهای موجود در دانش، حدس زدن، تشکیل فرضیه هایی در باره این کمبودها، ارزشیابی و آزمایش این حدس ها و فرضیه ها و احتمالا اصلاح و آزمودن مجدد آنها و در نهایت نتیجه گیری. تورنس که تحت تاثیر چهارچوب نظری گیلفورد است خلاقیت را مرکب از چهار عامل اصلی می دانند که عبارتند از:
سیالی: توانایی تولید تعداد بی شماری ایده در قالب تصویر با فرض پاسخ و عقیده در مورد آن.
ابتکار: توانائی تولید ایده هایی که از ایده های عادی و رایج متفاوت است.
انعطاف پذیری: توانایی تولید انواع گوناگون و متنوع ایده ها در قالب تصویر وارائه راه حل های نو.
بسط: توانایی اضافه کردن جزئیات یــا تکمیل ایده های تصویری.
به زبان ساده می توان گفت: خلاقیت عبارت است از بکارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید.
راههای آموزش و پرورش خلاقیت
تورنس بعنوان یکی از نامدارترین نظریه پردازان حوزه خلاقیت می گوید : « من طی ۱۵ سال تجربه مطالعه و آموزش تفکر خلاق و کار با کودکان، شواهدی دیده ام که نشان می دهد خلاقیت را می توان آموزش داد». کودکان خلاق و مبتکر به دنیا می آیند، آنان خلاق تر از بزرگسالان هستند زیرا مغزشان هنوز در مجموعه راه و روش های معمول مشاهده ی مسائل حبس نشده است یا تحت فشار پیروی یا اجبار منطقی قرار نگرفته اند.
روانشناس مشهور ژان پیاژه معتقد است «هدف اصلی آموزش و پرورش، آفرینش انسانه ای توانا به انجام دادن کارهای نو و انسان هایی خلاق و نوآفرین و کاشف است. رابرت کوپر معتقد است وظیفه آموزش و پرورش فقط آشنا کردن دانش آموزان با حقایق نیست ، بلکه آموزش و پرورش مسئولیت دارد به آنان کمک کند به منحصر به فرد بودن خود پی ببرند، راه رشد و گسترش استعدادهای خود را بیاموزند».
درجهان امروز پرورش خلاقیت یکی از محورهای اساسی نظام های آموزشی است معلمان نقش بسیار اساسی در رشد و یا سرکوبی خلاقیت دانش آموزان دارند روانشناسان پرورشی معتقدند معلمان می توانند شیوه های تفکر واگرا و راه های تقویت توانایی های خلاقانه را به افراد بویژه کودکان ونوجوانان بیاموزند. فرض است که کودکان دارای اشتیاقی ذاتی برای اکتشاف هستند که آموزش باید آنرا تغذیه کند.
برخی از شیوه های آموزش و پرورش خلاقیت عبارتند از:
تقویت و تشویق قوه تخیل کودکان: کودکان دارای توانایی ذاتی تخیل و تصور بی حد وحصر هستند چنین توانایی در حقیقت بذرهای خلاقیت کودکان است. تخیل یکی از پایه های تفکر خلاق است معلمان و والدین می تواند با اجنتاب از پرسش و پاسخ های قالبی و طرح سوالاتی که با چرا و چگونه شروع می شود به این امر کمک نمایند. مثلا به جای سوال قوه جاذبه زمین را تعریف کنید؟ سوال کند فکر می کنید اگر قوه جاذبه زمین وجود نداشت چه مشکلاتی برای انسان پیش می آمد. کودکان خلاق از گنجینه گرانبهایی چون تخیل قوی و… برخوردار هستند.
ایجاد انگیزه: برای ایجاد انگیزه و تحرک لازم در کودک باید به رشد ویژگی های مثبتی چون خودباوری، خود کارآیی خودگردانی توجه شود.
دادن آزادی کافی وایجاد محیطهای انعطاف پذیر: معلم باید درجهت تقویت تفکر خلاق ، دانش آموزان را در طرح سوالات و ارائه پاسخ ها و راه حل ها آزاد گذاشته و ضمن دادن آزادی بیان از مشارکت آنان استقبال نماید. بطوری که از حرف زدن نترسیده و مورد تمسخر و بی اعتنائی قرار نگیرند. سیستم های آموزشی معلم محور چنین خصوصیاتی دارند. هرمحیط خشک با انضباط زیاد نیز مانع بروز خلاقیت است. برعکس محیط های انعطاف پذیر و تا حدودی آزادگذارنده به پرورش استعدادهای خلاقانه کمک شایانی میکند. محیط های خشک و سخت گیر مانع بروز خلاقیت هستند.
ایجاد ساختارهای مناسب: شامل ایجاد محیط کلاسی برانگیزاننده خلاقیت مثل محرک های بصری، فضای کافی، نحوه چینش صندلی ها، روش تدریس فعال واکتشافی، ایجاد امنیت روانی، اعتماد کافی به دانش آموز.
برقراری سیستم پیشنهادات: بسیاری از نظام های اداری و واحدهای تولیدی و حتی آموزشی، پیشرفت خود را مدیون دریافت، پردازش و کاربرد پیشنهادات عوامل دست اندرکارهستند زیرا آنها بهتر از هرکس دیگر مسائل و مشکلات سیستم را متوجه هستند و قادرند راه حل مناسب ارائه دهند. مسئولین و مربیان آموزشی نباید چنین بپندارند که کودکان با رشد عقلی ناکافی قادر به درک و حل مشکلات محیط های آموزشی نیستند باید با ایجاد صندوق و ارائه فرم های پیشنهادات و برخورد جدی و مشوقانه با نظرات جدید آنان را در بهبود و اصلاح وضع موجود مشارکت داد.
پذیرش اصل تفاوت های فردی: دانش آموزان اساسا دارای توانایی ها و تمایلات متفاوت هستند فلذا نظام آموزشی و معلم باید به این مهم توجه و انعطاف آموزشی لازم را داشته و متناسب بــا ظرفیت های افراد در جهت رشد استعدادها از خلاقیت آنان تلاش نماید. هر چه بیشتر در قریحه و استعداد کودکانمان مداخله کنیم، بیشتر باعث رکـود فعالیت هایی می شویم که مختص آنهاست. ما مایلیم تا معیارهای معمولا نامناسب خود را در عملکرد آنان دخالت دهیم و این کار نیز غالبا منفی و انتقادآمیز از کار درمی آید.
مشاهده الگوهای رفتاری خلاق: مشاهده یکی از اصول اساسی یادگیری است . لازم است فرصت مشاهده رفتارهای خلاقانه و فیلم های آموزشی مربوط در دسترس قرار گیرد .
استفاده از روش سیال سازی ذهن یا بارش مغزی: این تکنیک حل مسئله را که معطوف به استفاده از روش تفکر واگراست.
استفاده از روش خیالپردازی یا هم اندیشی غیرمستقیم: در این روش اعضـــای گروه مثلا دانش آموزان به ارائه تخیلات آزادنه خود تشویق می شوند و در نتیجه با ترکیب ایده های مختلف و حتی نامتجانس ارائه شده، ایده ها و نظرات جدید وجالبی ظاهر می شود.
استفاده ار روش تفکر موازی: جریان معمولی تفکر مثل حفر یک گودال است که با افزایش دانش، عمق آن زیاد می شود بدون اینکه فضای کافی برای دیدن اطراف وجود داشته باشد در روش تفکر موازی امکان دیدن اطراف و فضای جدید هم وجود دارد ایجاد یک اندیشه واسطه ای و پیوند تصادفی از جمله راه های بروز خلاقیت محسوب می شوند.
اجازه ابراز شوخ طبعی: شوخی و شوخ طبعی اساسا خلاق بوده وخود تسهیل کننده خلاقیت بیشتر است. ریشه این اثر در توانایی فرد شوخ طبع در دید متفاوتی است که از خود و دیگران دارد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.