خانه » پیشنهاد سردبیر » به بهانه اکران فیلم«گشت۲» در سینما عصر جدید اراک/مثلث مبتذل

به بهانه اکران فیلم«گشت۲» در سینما عصر جدید اراک/مثلث مبتذل

چهارشنبه ۱۶ فروردین ۹۶ شماره ۵۵۵
****
وقایع استان
****
گشت ارشاد ۲ ساخته سعید سهیلی یکی از آن فیلم هایی است که در ایام عید و روزهای اخیر در سینما فرهنگ اراک همزمان با سایر کشور به روی پرده رفته است. البته اخبار و آمار و ارقام نشان می دهد که این فیلم توانسته با استقبال مردم در سراسر کشور رو به رو شود و در اراک نیز کم و بیش استقبال از گشت ارشاد دو خوب بوده است.
گشت ارشاد یکی از فیلم هایی بود که پنج سال پیش حاشیه های زیادی پیرامون آن ایجاد شد و خیلی زود هم از روی پرده ها برداشته شد البته بعد از آن این فیلم وارد شبکه های خانگی شد. شاید عدم ادامه اکران فیلم در استقبال بعدی مخاطب از آن تاثیر داشته باشد مساله ای که در گشت دو شاهد آن هستیم. در گشت ارشاد پنج سال پیش با سه فرد بیکار که همگی از طبقه پایین جامعه بودند و در رویاهای دست نیافتنی خود سیر می کردند رو به رو بودیم. سه جوانی که از راه اخاذی آن هم در قالب ماموران گشت ارشاد به درآمدزایی می پرداختند البته طعمه آن ها بیشتر افراد به زعم آن ها ستمگر یا خلافکار بود پایان این فیلم با تراژدی زندانی شدن دو نفر از آن ها و مرگ یکی از آن ها که البته بعدها مشخص می شود که نمرده و در کما بوده است، همراه بود. حالا بعد از پنج سال محکومیت این دو تن تمام و دوست کمایی شان نیز بهوش آمده، آن ها دوباره گرد هم می آیند و این بار برای درآمدزایی دنبال کار بهتری هستند ولی گویا از کار خبری نیست و دوباره این سه نفر به روش هایی که این بار بسیار متفاوت تر نیز هست روی می آورند از رمالی تا هنروری سینما. نکته ای که به ویژگی های این سه آدم بعد از پنج سال افزوده شده فقط تغییر حالت در دوست به هوش آمده است که همه چیز را فراموش کرده ولی حالا دچار حالات روحی است که می تواند افکار دیگران را بخواند و حتی پیشگویی نیز بکند.
فیلم از همان ابتدا با حرف های حاج عباس ( حمید فرخ نژاد) در هنگام آزادی از زندان می خواهد بگوید که دغدغه اجتماعی دارد ولی این دغدغه ها تا آخر فیلم به همین صورت شعرگونه و سطحی می ماند یعنی همان روش ناله و اعتراضی که در قالب جمله هایی در فضای مجازی زیاد می بینیم. بعد از یک سخنرانی اعتراضی و بیرون آمدن از زندان باند دوباره عباس با حسن(ساعد سهیلی) و عطا ( پولاد کیمیایی) شکل می گیرد و از اینجا به بعد داستان دیگر کارگردان هرچه که در دسترسش بوده از کلمه تا آدم و داستان در فیلم ریخته تا بلکه به نتیجه ای برسد البته سهیلی به نتیجه ای که می خواسته رسیده است. او به درستی می دانسته چه بگوید و چه بکند تا مخاطب را بخنداند و اصلا اهمیتی ندارد که برای این کار از شوخی های جنسی و پایین تنه ای تا مرثیه خوانی بر سر قبرها استفاده کرده باشد. البته فیلمساز می خواهد بگوید نقدی اجتماعی به وضعیت موجود جامعه و بی عدالتی ها دارد و تا می تواند لابلای کلمات و جمله های شخصیت ها به اختلاس و دزدی و … اشاره دارد و می خواهد بگوید که اگر خلافکارهای کوچک وجود دارد بخاطر خلاف های بزرگ است که دیده نمی شود.
کارگردان این فیلم در مصاحبه ای با روزنامه شهروند در پاسخ به این سوال که چرا این سه نفر علی رغم اینکه می خواهند بگویند تغییر کرده اند باز دچار برخی گرفتاری ها و روی آوردن به شغل های کاذب می شوند، گفته است: « در گشت ٢ سه قهرمان داستان بعد از پنج سال ناگهان زندگی شرافتمندانه را انتخاب نمی‌کنند! اینها تازه بعد از پنج‌ سال از زندان آزاد می‌شوند. وقتی یک نفر از زندان آزاد می‌شود، فرقی نمی‌کند معتاد باشد یا قاچاقچی یا قاتل و یا کلاهبردار. هر زندانی که از زندان آزاد می‌شود، وقتی وارد جامعه می‌شود حتماً با یک‌سری مشکلات مواجه می‌شود. نخستین مشکل هر زندانی بعد از آزادی کار است. بعد از سال‌ها محبوس‌بودن و انزوا حتما وقتی فرد وارد جامعه می‌شود، انطباقش با محیط پیرامونی را سخت می‌کند. همین عوامل دست به دست هم می‌دهد و کاری می‌کند درام شکل بگیرد.»
سهیلی فیلم خود را یک فیلم اجتماعی با درونمایه طنز می داند؛ اما مساله این است آیا با توجه به چنین عنوانی فیلم یک کمدی اجتماعی است که در دل خود یک نقد بر وضعیت و شرایط اجتماعی دارد؟ اینطور به نظر نمی رسد. لودگی و برخی حرکات در این فیلم نشان می دهد که کارگردان فقط دنبال خنداندن مخاطب است و در کنار این با شوخی هایی که با محتوای کار منافاتی ندارد و همچنین اضافه کردن شخصیت های بدون کارکردی چون چند دختر همسایه می خواهد فیلم و مخاطب را نگاه دارد. این ها همه نشان می دهد که این فیلم نتوانسته مسیر درستی را برود زیرا در وهله اول انسجام فیلمنامه نسبت به گشت ارشاد یک بسیار کمتر است و هیچ رابطه علی و معلولی بین رخداد ها و خرده روایت ها وجود ندارد. اگر بخش هایی از فیلم حذف می شد لطمه ای به ساختار اصلی فیلم نمی خورد هرچند محور و ساختار خود فیلم نیز با مشکل مواجه است. وقتی نویسنده و کارگردان ندادند که هدفشان به درستی از اثری که ارائه می دهند چیست قطعا با چنین فیلمی رو به رو می شویم فیلم هایی که نه بخاطر تکنیک و هنر مورد توجه است بلکه فقط به دلیل ایجاد برخی موقعیت های کمدی و هوار شوخی های رکیک اجتماعی جان می گیرد.
البته این توجیه کارگردان که فرد زندانی برای انطباق با جامعه بعد از چند سال با مشکل رو به رو است می تواند نکته قابل تاملی باشد اما جدای از این فیلم، قطعا بازپروری و آماده شدن زندانی در دوران محکومیت برای ورود به جامعه ای باید صورت بگیرد آن هم جامعه ای که سرعت تغییراتش سرسام آور است البته همچنین بی اعتمادی و نگاه فرهنگ ما به یک محکوم به زندان است. در مورد بازی ها نیز بازیگران به خوبی قسمت اول این فیلم نیستند بیشتر بار فیلم بر دوش حاج عباس است و بیشتر جمله ها چه انتقادی و چه شوخی ها از زبان او گفته می شود.
این فیلم نسبت به گشت ارشاد که آن نیز از قابلیت های سینمایی برخوردار نبود و یک فیلم متوسط بود بسیار ضعیف تر است و این توجیه که ما فقط برای خندیدن آن را می بینیم در تضاد با اندیشه و نگاه کارگردان که معتقد است نگاه انتقادی صریح و رکی به بدنه اجتماع داشته در تضاد است.
اما در این میان باید دید مخاطب چرا به این فیلم رو می کند آیا اقبال این فیلم بخاطر حاشیه های پیش آمده برای آن نیست و یا نه اینکه مردم به طور ناخوداگاه علاقه ای به فکر کردن ندارند و جنس اعتراض های این فیلم از جنس همان اعتراض های امروزی در فضاهای مجازی و شبکه های اجتماعی است. بهر حال باید تفاوتی در بیان این اعتراض ها باشد از یک کارگردان سینما انتظار می رود که با نگاهی متفاوت به یک مساله بپردازد نه در همان سطح مردم عادی پس فروش بالا نشانه خوب بودن این فیلم نیست. البته امیدواریم سهیلی نیز نخواهد داستان چند گانه سینمای ایران در سال های اخیر را تکرار کند و سطحی بودن را به حد اعلا برساند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.