خانه » جدیدترین » اراک در دورانِ جنگ جهانی اول/بخش هشتم

اراک در دورانِ جنگ جهانی اول/بخش هشتم

سه شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۱  شماره ۱۵۴۲

به کوشش یوسف نیک فام

مجلۀ اطلاعاتِ هفتگی یکی از نشریاتی بوده است که به مسائلِ تاریخی توجه داشته و طی چند شماره (از شمارۀ ۵۹۷ سوم بهمن ۱۳۳۱ خورشیدی تا شمارۀ ۶۰۳ پانزدهم اسفند) به یادداشت ها و خاطراتِ یکی از مهاجرینِ مبارز «سید یعقوب انوار» به عنوانِ «ما از تهران رفتیم» پرداخت. انوار از روحانیونِ مشروطه خواه بود که در دوره های چهارم، پنجم، ششم، هفتم، دوازدهم و سیزدهم نماینده مجلس شورای ملی بود. بخش هایی از خاطراتِ او را که به اراک در دورانِ جنگ جهانی اول پرداخته، انتخاب و مرور می کنیم:
در این ایّام که به نگاشتنِ این صحایف مشغولم، اواخرِ ماه ذی حجه ۱۳۳۳ قمری است. در تمامِ خاکِ ایران در هرجا که قنسول یا ویس قنسول یا نمایندۀ تجارتی آلمان هست همه بر ضد روس و انگلیس نفرات جمع آوری می کنند. طهران وضعِ آشفته ای دارد، مردم دسته دسته اجتماع نموده از خارج افراد می گیرند و برای جنگ آماده می سازند. مذاکرات نوعِ دیگری پیش آمد کرده، نمایندگانِ دولِ غیرِ متخاصم هم از وضعِ طهران بیمناک اند، می گویند در خیابان ها و کوچه ها بمب زیرِ خاک نموده اند. دیگر ماندن در طهران به هیچ وجه صلاح نیست. دولت عقیده دارد تا جنگِ بین المللی باقی است و ما در این جنگ اعلانِ بی طرفی داده ایم، ناچار برای حفظِ بی طرفی و نجات از اعمالی که در طهران پیش آمد کرده، طهران را باید ترک کرد و شاه و مجلسِ شورا و کارکنانِ کشور در اصفهان متمرکز شوند و پس از آن که جنگ تمام شد به طهران مراجعت کنند.
در راه قم
صحبت علنی است، فرمانِ حکومتِ طهران و توابع به نامِ فرماندۀ قزاق صادر شده است تا در غیبتِ دولت و توقف در اصفهان فرماندۀ قزاق مسؤولِ امنیت و انتظامِ طهران باشد و مخصوصاً دستور داده اند که ادارۀ ژاندارمری به اصفهان منتقل شود و کلیۀ دولتیان و نمایندگانِ مجلس حرکت کنند و به اصفهان بروند، در این مورد دیگر هیچ تردیدی وجود ندارد دمکرات ها زمامِ امور را به دست گرفته-اند. شاهزاده سلیمان میرزا رئیس کمیتۀ دفاعِ ملی و سلیمان خان فرماندۀ سپاه مأمور ساوه با نظام السلطان حرکت کردند. از اعتدالیون هنوز خبری نیست. ملاقاتِ مدرس و آقا سید محمد صادق با آقای مستوفی الممالک نتیجه اش این شد که در روزِ چهارمِ محرم ۱۳۳۴ منتسبین به احزاب دسته دسته به قم بروند. اردوی روس ها هم به طهران نزدیک می شود. روزِ چهارمِ محرم روزی ست که وزرا در رکابِ احمدشاه و عدۀ اکثریتِ مجلس حرکت خواهند کرد. آن روز به منزلِ سپهدار رشتی برای خداحافظی رفتم. در آنجا سردار معظم هم بود. هر دو متفکر بودند که چه اقدامی کنند. آقای قائم مقام الملک جوانِ بیست ساله ای بود که تازه موهای بلندی در صورت داشت با عمامه و فُکُل و کراوات، ایشان هم آنجا بودند. زود حرکت کردم. هنگامی که می خواستم خارج شوم، آقای قائم مقام الملک به آن دو نفر اظهار کرد چرا بی جهت تردید می کنید و می خواست حرف های دیگری بزند که من خارج شدم، آمدم منزلِ عبدالحسین خان سردار محبی و به اتفاقِ ایشان در یک درشکه نشستیم و به طرفِ قم حرکت کردیم. توجه من بیشتر به دستگاه سلطنت بود که در پشتِ سرِ ما حرکت می کردند. جمعیّتِ اعتدالیون هم به همراه لیدرِ خود آقای آقا سید محمد طباطبایی با خانواده عموماً از طهران بیرون آمده در سفر همراه اند. امروز در حسن آباد منزل نمودیم. در راه مردمی که پیاده طی طریق می کردند زیاد دیده می شدند.
از حرکتِ شاه جلوگیری شد
بعدازظهر بود که خبر آمد در حدودِ شصت نفر از وکلا حرکت کرده اند. مجلس هم منحل شده است. مقصود مجلسِ سوم است. و نیز گفته شد که شاه هم خود را برای حرکت حاضر نموده است، ولی چیزی نگذشت که خبر رسید شاهزاده فرمانفرما به سفارتِ انگلیس رفته و با مارلینک که فعلاً سفارت با اوست به دریا رفته و از حرکتِ احمدشاه جلوگیری کرده اند. در حسن آباد که این خبر را شنیدیم یکباره آبی بود که بر سرِ ما ریختند. مجلس به این طریق به دستِ مستوفی الممالک منحل شد و پانزده ماه پیش از عمرِ آن نگذشته بود که به این سرنوشت دچار گردید. همه متحیر بودیم که چه کنیم؟ فرمانفرما در این هنگام وزیر داخله است و اکبر میرزا صارم الدوله پسرِ ظل السلطان معــاونِ تام الاختیارِ اوست. در این موقع، شایع شد که شاه بر اثرِ فشارِ سفارتِ روس در تصمیمِ خود تجدیدِ نظری کرده و از سفر عدول نموده است.
باری ما با دلی آکنده از غم به قم آمدیم. در قم باغِ مادرِ شاه محلِ تشکیلِ شورای مدافعین قرار گرفت. در آنجا کمیتۀ دفاعِ ملی افرادِ خود را معیّن کرد. قدمِ اول این بود که مدافعین باید از افرادِ حزبِ دموکرات باشند. صندوقِ مخارج به دستِ حاج سید ابوالحسن پسرِ حاج سید محمد صراف سپرده شد. رئیس کمیته شاهزاده سلیمان میرزا را معیّن کردند و معاونینی برای ایشان پیشنهاد کردند تا آنجا بتوانند با اعتبارِ کامل در شهرهای عراق و ملایر و همدان و بروجرد و ساوه و ایلات و نواحی ایلِ شاهسون و ایلاتِ خلجِ ساوه و خلجِ بزچلو پراکنده گشته از کمیتۀ دفاعِ ملی در تمامِ این مراکز حمایت کنند و مردم را به دفاع و جنگ دعوت نمایند.
سید یعقوب انوار (اولین نفر از چپ) با سردار محیی و رشیدالسلطان بختیاری

۱ دیدگاه

  1. محمدعلی صادقی

    درود . از جناب نیکفام گرام صمیمانه بخاطر انتشار این مطلب سپاسگزارم . بسیار جالب توجه بود .

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.